صهیونیستها در همان تاریخ ۲۵ میسال ۲۰۰۰، یعنی ۱۸ سال پیش که مجبور شدند، بدون قید و شرط از جنوب لبنان خارج شوند، متوجه شدند که قدرتشان افول کرده است.
البته پر واضح است که جنگ ۳۳ روزه تابستان سال ۲۰۰۶ (۱۳۸۵) فروپاشی کامل نظامی صهیونیستها را تکمیل کرد. با این همه سران این رژیم غاصب در چند سال اخیر به کمک قدرتهای غربی و برخی حکام مرتجع عربی، تلاش خود را مصروف کردهاند تا بزرگتر از آن چیزی که هستند، خودنمایی کنند.
ساقط شدن جنگنده متجاوز صهیونیستی و تبعات راهبردی آن
اما اتفاق روز شنبه (۲۱ بهمن)، همه معادلات و تدارکات صهیونیستها و برخی حکام عربی خائن و غربیها را به هم ریخت. خبر، کوتاه، اما عمیقا پرمعنا و دربرگیرنده عمق راهبردی بود. «جنگنده متجاوز نسل چهارم اف -۱۶ صهیونیستها توسط پدافند هوایی سوریه، در منطقه الجلیل جولان اشغالی ساقط شد».
اتفاقی که در طول ۴ دهه گذشته بیسابقه بوده است و به عیانترین شکل ممکن تغییر موازنه قوا در منطقه را به نفع جبهه مقاومت آشکار گردانید. تغییری که از همان ۲۵ میسال ۲۰۰۰، جلوههایش در حال رخ نمایی بود و در تابستان سال ۲۰۰۶ تثبیت شد و این روزها واضحترین پدیده قابل مشاهده منطقه در عرصه میدانی و حتی سیاسی است.
سراسیمگی مقامات نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی پس از سقوط جنگنده متجاوزشان، کاملا آشکار کرد که صهیونیستها چه ضربه سنگینی دریافت کردهاند.
مقامهای اسرائیلی در ابتدا حاضر به تایید خبر سقوط جنگنده پیشرفتهشان نبودند و از پذیرش این شکست خفتبار طفره میرفتند، اما پس از آنکه همه شواهد و قرائن انتشار یافت آنها هم ناگزیر لب به اعتراف گشودند و برای نخستین بار پس از سال ۱۹۸۳ تایید کردند که جنگندهشان هدف سامانه دفاعی سوریه قرار گرفته است.
سران رژیم صهیونیستی در نخستین واکنش مدعی شدند که یک پهپاد ایرانی را که از آشیانهای در سوریه به پرواز درآمده بود هدف گرفتهاند و عملیات جنگندهشان پاسخی به پرواز این پهپاد بود. این ادعای صهیونیستها به صورت مستند از سوی مقامات نظامی سوریه و مسئولان جمهوری اسلامی ایران رد و تکذیب شد.
در سکانس بعدی، خبر رسید که بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم جعلی صهیونیستی، با پوتین تماس تلفنی برقرار کرده و خواستار میانجیگری رئیسجمهور روسیه شده است.
هنوز ساعتی از مخابره خبر تماس تلفنی نتانیاهو با پوتین نگذشته بود که مقامات نظامی رژیم صهیونیستی اعلام کردند، عملیات نظامی شان در مرز با سوریه پایان یافته است و آنها بدنبال درگیری نیستند.
رسانههای صهیونیستی: ابهتمان فروپاشید!
در همان زمان رسانههای رژیم صهیونیستی حادثه سقوط جنگنده این کشور توسط پدافند هوایی سوریه را «ضربهای به اعتبار و ابهت» نیروی هوایی اسرائیل توصیف کردند. هاآرتص در این باره نوشت که «قدرت نیروی هوایی ما به باد رفت».
دیوید میلر تحلیلگر CNN و مسئول میز غرب آسیا در اندیشکده وودرو ویلسون، طی توئیتی، سرنگونی اف ۱۶ رژیم صهیونیستی را افزایش توانمندی ارتش سوریه در پدافند هوایی و ضربه به حیثیت رژیم صهیونیستی دانست.
اما گویاترین تعبیر را در خصوص ساقط شدن جنگنده رژیم صهیونیستی توسط ارتش سوریه، وزیر جنگ این رژیم داشت؛ آنجایی که «آویگدور لیبرمنِ» افراطی اذعان کرد، «بدجوری گزیده شدیم».
اگر چه بعد از اتفاق فوقالذکر، مقامات رژیم صهیونیستی شروع به یاوه سرایی کردند و با زبان تهدید و ارعاب چنین گفتند که به سوریه حمله میکنیم و یا به ایران درس فراموش ناشدنی میدهیم! اما همه تحلیلگران و کنشگران نظامی و سیاسی منطقه دریافتهاند که تلآویو دیگر قدرت هیچگونه اقدامی را ندارد و رژیم صهیونیستی امروز از همیشه ضعیفتر است.
چرا صهیونیستهای جنگ طلب، از آغاز جنگ هراس دارند؟
سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان، ۱۹ آبان طی سخنانی تصریح کرد که «من از روی تحلیل سخن نمیگویم بلکه اطلاعاتی دارم مبنی بر این که عربستان از اسرائیل خواسته به لبنان حمله کند و رژیم صهیونیستی هماکنون در حال بررسی این مسئله است».
اما چرا صهیونیستها از شروع هرگونه جنگی در منطقه، اکراه دارند؟ حتی اگر تمام هزینههای چنین جنگی را سعودیها تقبل کنند! دلیلش کاملا واضح است؛ زیرا همانطور که سرلشکر جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چندی پیش اعلام کرد، در صورت وقوع جنگ، قدس مدفن رژیم جعلی صهیونیستی خواهد شد.
وعده صادق؛ برچیده شدن رژیم کودککش صهیونیستی
سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران نیز که نامش لرزه بر اندام صهیونیستهای کودککش میاندازد، روز پنجشنبه (۲۶ بهمن) در مراسم گرامیداشت دهمین سالگرد شهادت «عماد مغنیه» فرمانده سلحشور حزب الله لبنان، با سخنانش هراس صهیونیستها را دوچندان کرد و چنین گفت که «دشمن باید بداند که شلیک یک موشک، قصاص خون عماد نیست، بلکه قصاص خون عماد و همه عمادهایی که در فلسطین و لبنان و ایران با توصیه رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدهاند، برچیده شدن این رژیم کودککش صهیونیستی است. دشمن میداند این امر حتمی است».
صهیونیستها نیز خود به خوبی از شرایط آگاهند و میدانند که «وعده صادق» که همان نابودیشان است نزدیک است؛ لذا دست از پا خطا نمیکنند.
شکست راهبردی تلآویو
«نفتالی بنت» یکی از وزرای کابینه نتانیاهو، چندی پیش مجبور به اعتراف در خصوص، قدرت فزآینده محور مقاومت و ضعف مفرط ارتش رژیم صهیونیستی شد و گفت: «تجهیز حزبالله به ۱۳۰ هزار موشک در فاصله سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۲، شکستی راهبردی برای تلآویو است».
ژنرال «یوسی کوپرواسر» رئیس پروژه تحولات منطقهای خاورمیانه در اندیشکده اورشلیم، دیگر صهیونیستی بود که به همقطارانش نسبت به هرگونه ماجراجویی و آغازگری نبرد سوم با حزبالله لبنان، هشدار داد و طی سمیناری گفت: «حزبالله هزاران هزار راکت و موشک در اختیار دارد. این راکتها طی ساعات اولیه نبرد به سمت شهرها، روستاها، نیروگاههای تولید انرژی و زیرساختهای نظامی اسرائیل شلیک خواهد شد».
روزنامه صهیونیستی جروزالمپست نیز طی هفتههای گذشته که نقاط مرزی سرزمینهای اشغالی ملتهب شده بود در تحلیلی به نقل از «یعکوف عمیدرور» مشاور امنیت داخلی پیشین اسرائیل نوشت: «حزب الله موشکهایی با برد ۱۰۰ تا ۳۰۰ کیلومتری در اختیار دارد که اسرائیل باید آنها را سریعا منهدم کند».
تفاوت نبرد سوم با جنگ ۳۳ روزه
آنچه این روزها در محافل امنیتی و رسانهای رژیم صهیونیستی بدان پرداخته میشود، تاکید بر این نکته است که حزبالله زرادخانهای شامل ۱۳۰ هزار تا ۱۵۰ هزار راکت و موشک کوتاه، میان و دوربرد در اختیار دارد. صهیونیستها چنین ارزیابی میکنند که چنانچه نبرد سوم میان آنها و حزبالله لبنان درگیرد، روزانه ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ موشک به سمت اراضی اشغالی شلیک خواهد شد. ترس و وحشت آنها از این مقدار موشک زمانی بیشتر میشود که آنها «نبرد تموز» یا همان جنگ ۳۳ روزه تابستان سال ۲۰۰۶ را به یاد میآوردند که ماشین جنگیشان تنها با شلیک روزانه ۱۵۰ موشک از جانب حزبالله زمین گیر شد.
اهداف دردسترسی که صهیونیستها را در همان نخستین ساعات زمینگیر میکند
البته این تمام ماجرا نیست، منابع نفتی و گازی غصبی رژیم صهیونیستی در دریای مدیترانه نیز میتواند اهداف دردسترستری برای موشکهای محور مقاومت باشد. این امر به معنای فلج شدن اقتصاد تلآویو به موازات از بین رفتن امنیت و زیرساختهایش خواهد بود.
صهیونیستها دو منبع گازی به نام «تیمار» و «لیفیاثان» را در دریای مدیترانه غصب کرده اند؛ همچنین اخیرا نیز ادعاهایی را در خصوص مالکیت بلوک گازی شماره ۹ در مرز آبی با لبنان مطرح کردهاند. صهیونیستها خوب میدانند که چنانچه حماقتی کنند، اولین ضربه به تاسیسات نفتی و گازی شان به راحتی هر چه تمام در آبهای مدیترانه وارد خواهد شد بویژه آنکه پدافندهای موشکیشان نظیر «گنبد آهنین» و «فلاخن» در شعاع دریایی بسیار آسیب پذیر است و تقریبا قدرت رهگیریاش در چنین موقعیت و مقیاسی صفر است.
سایه وحشت در جبهه جنوبی ؛ حماس و قدرت دریایی
البته ضعف صهیونیستها تنها در مرزهای شمالی عیان نیست بلکه در مرزهای جنوبیشان نیز در مجاورت با نوارغزه، آنها از قدرت مانور اندکی برخوردارند و هرگونه ماجراجویی در آن منطقه نیز برایشان نتایج ناگواری در پی خواهد داشت.
حماس و نیروی مقاومت فلسطین نیز قدرتش به مراتب بیشتر از مقطع نبرد ۲۲ روزه سال ۲۰۰۹ شده است؛ هم به لحاظ زرادخانهای و هم به لحاظ توان نبرد در دریا که نقطه ضعف آشکار صهیونیستها است.
«دبکا فایل» وبگاه وابسته به نهادهای امنیتی رژیم صهیونیستی چندی پیش طی تحلیلی در این رابطه نوشت: «ناوگان کوچک و قدیمی اسرائیل در مقابل تهدیدهای گروههایی، چون حماس آماده نبرد در جنگهای نامتقارن نیست. نیروی دریایی اسرائیل اگر چه از مجموعه متنوعی از کشتیها و توانمندیها به لحاظ سرعت، تسلیحات و سامانههای اطلاعاتی برخوردار است، اما هیچکدام نمیتوانند با جنگ افزارهایی که ممکن است سواحل اسرائیل را هدف قرار دهند، مقابله کنند».