روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آهارونوث» از تصمیم وزارت جنگ و ارتش صهیونیستی برای استقرار و تقویت سامانههای پدافندی و دفاع موشکی اسرائیل در شمال فلسطین اشغالی پرده برداشت. این تصمیم از آثار و تبعات سرنگونی جنگنده اف 16 اسرائیل توسط سامانه موشکی «اس 200» سوریه محسوب میشود که رژیم صهیونیستی را به شدت منفعل کرده و در لاک دفاعی بیسابقهای فرو برده است.
تقریباً به طور همزمان رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا در تماس تلفنی با بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی به بررسی اوضاع پس از سقوط جنگنده متجاوز ساخت آمریکا پرداخت. اگرچه پیرامون مطالب مطروحه در این مذاکرات تلفنی توضیحی ارائه نشده، ولی از پیامدهای آن به خوبی میتوان دریافت محور اصلی گفت و گو همین موضوع بوده است. چرا که در واکنش به همین مسئله، دیدار تیلرسون از تل آویو از فهرست سفرهای زنجیرهای وزیر خارجه آمریکا به خاورمیانه حذف شد درحالی که به طور سنتی، تمامی سفرهای مقامات آمریکا به منطقه با سفر به اسرائیل، شروع یا پایان مییافته است.
سفیر سابق رژیم صهیونیستی در آمریکا در اعتراض به تصمیم تیلرسون، مراتب عصبانیت صهیونیستها را منعکس کرد و آن را یک اشتباه بزرگ و بیسابقه معرفی و در عین حال تهدید کرد که عدم سفر به تل آویو ضربهای دیگر به موقعیت و جایگاه تیلرسون خواهد بود و تاوان سنگینی برای آن پرداخت میکند. اگرچه این قبیل تهدیدات و رفتارهای تهاجمی صهیونیستها علیه مقامات ارشد آمریکائی در دوره حاکمیت اوباما رایج شده بود ولی در دوره ترامپ کاملاً غیرمنتظره و معنیدار به نظر میرسد نشانگر پایان ماه عسل ترامپ و صهیونیستها باشد. این پدیده میتواند بازخورد اظهارات سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در واکنش به سرنگونی جنگنده اف 16 در جنوب سوریه تلقی شود که طی آن آمریکا از هرگونه همکاری و مشارکت در تجاوز هوائی اسرائیل به خاک سوریه را نفی کرد.
صهیونیستها علیرغم احساس انزوا در این شرایط بغرنج و بیسابقه، زبان به تهدید گشودهاند ادعا میکنند این شکست خفت بار و ضربه استراتژیک دریافتی را تلافی خواهند کرد. اینکه اشغالگران در تدارک چه اقدامی هستند، هنوز کاملاً روشن نیست ولی بازتاب رفتارشان در منطقه و فرامنطقه نشان میدهد که هر اقدام اشغالگران صهیونیست به نتایجی بهتر از سرنگونی اف 16 در جنوب سوریه منجر نخواهد شد. صهیونیستها امیدوار بودند که با بهانه جوئی و فضاسازی سیاسی – تبلیغاتی بتوانند ضرب شستی به سوریه و هم پیمانانش در نبرد علیه تروریستها وارد کند اما آنچه در میدان عمل صورت گرفت، به جز ناکامی و شکست جدیتر برای اشغالگران، چیز دیگری نبود.
طبعاً سئوال اصلی این است که ممکن است اقدام ارتش صهیونیستی شامل چه شرارتهائی باشد و کجا هدفگیری شود. اگرچه برای پاسخ قطعی به این سئوال بایستی قدری تامل نمود لکن از هم اکنون کاملاً آشکار است که اقدام صهیونیستها هرچه باشد، قطعاً با پاسخ فوری، پشیمانکننده و چه بسا که مرگباری مواجه شود که می تواند صهیونیستها را ویلچرنشین کند.
البته صهیونیستها در سالهای اخیر هم تجربههای پشیمانکنندهای داشتهاند و موضع انفعالی آنها در روزهای اخیر نیز میتواند بازتاب همان تجربههای تلخ گذشته ارزیابی شود. جنگ 33 روزه اسرائیل علیه لبنان سرآغاز بیاعتباری روزافزون ارتش صهیونیستی بود که افسانه شکست ناپذیری اسرائیل را به وضوح به زیر سئوال برد. زبدهترین رستههای نظامی اسرائیل از جمله «تیپ گولانی» در این روزها بزرگترین شکستها را تجربه کردند و شرایطی را فراهم آوردند که منجر به فرار گسترده سرمایه گذاران از فلسطین اشغالی شد. شرارتهای احتمالی اشغالگران هرچه باشد و بر هر نقطهای که متمرکز شود، قطعاً با واکنش طوفانی و برق آسای جبهه مقاومت اسلامی مواجه خواهد شد و پیامدهای آن همچون آواری سهمگین بر سر صهیونیستها فرو خواهد آمد.
تصادفی نیست که بدون استثنا هیچ یک از حامیان همیشگی اشغالگران صهیونیست، این بار حاضر نشدهاند از شرارتها و تجاوز هوائی ارتش صهیونیستی به عمق خاک سوریه حمایت کنند و حتی آمریکا هم سعی کرد حساب خود را از حساب رژیم تل آویو جدا کند.
هرگونه خطای محاسباتی و عملیاتی صهیونیستها میتواند اوضاع شکننده منطقه را باز هم به زیان اشغالگران و حامیان آنها تغییر دهد و تثبیت کند. حتی اگر این نکته را صهیونیستها پنهان کنند و چیزی در این باره بازگو نکنند، باز هم رفتار انفعالی آنها به خوبی نشان میدهد که میدانند قافیه را باختهاند و اوضاع به زیان آنها به پیش میرود. استقرار و تقویت سامانههای دفاعی در شمال فلسطین اشغالی به خوبی نشانگر آن است که صهیونیستها نگران واکنشهای تلافی جویانه با ماهیت بازدارنده و تهاجمی هستند. این پدیده در طول تاریخ موجودیت منحوس رژیم صهیونیستی بیسابقه بوده است و نشان میدهد که اشغالگران بر روی پیامدهای عملیات شرورانه تروریستها در سوریه، بیش از حد حساب کرده بودند و هرگز انتظار نداشتند در دمشق اراده و توان و ظرفیت مقابله با تجاوزات اسرائیل وجود داشته باشد. ضرب شست یگانهای موشکی سوریه به جنگندههای متجاوزاسرائیلی از این دیدگاه فقط یک اقدام نظامی تلقی نمیشود بلکه سرآغاز تغییر موازنه نیروها به سود جبهه مقاومت اسلامی محسوب میگردد. صهیونیستها و حامیان آنها تا دیروز تصور میکردند با توسل به جنگ افزارهای فوق مدرن می توانند اراده جبهه مقاومت را درهم بشکنند و یکه تاز منطقه باشند ولی سرنگونی جنگنده متجاوز و مهمتر از آن فرار سایر جنگندههای اسرائیلی نشان داد که دوران شرارت صهیونیستها از این پس حتی در پشت دیوارهای بتونی و در زیر «گنبد آهنین» هم امنیت و آسایش نخواهند داشتو ناچارند تاوان سنگین شرارتهای خود را بپردازند.
سفیر سابق رژیم صهیونیستی در آمریکا در اعتراض به تصمیم تیلرسون، مراتب عصبانیت صهیونیستها را منعکس کرد و آن را یک اشتباه بزرگ و بیسابقه معرفی و در عین حال تهدید کرد که عدم سفر به تل آویو ضربهای دیگر به موقعیت و جایگاه تیلرسون خواهد بود و تاوان سنگینی برای آن پرداخت میکند. اگرچه این قبیل تهدیدات و رفتارهای تهاجمی صهیونیستها علیه مقامات ارشد آمریکائی در دوره حاکمیت اوباما رایج شده بود ولی در دوره ترامپ کاملاً غیرمنتظره و معنیدار به نظر میرسد نشانگر پایان ماه عسل ترامپ و صهیونیستها باشد. این پدیده میتواند بازخورد اظهارات سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در واکنش به سرنگونی جنگنده اف 16 در جنوب سوریه تلقی شود که طی آن آمریکا از هرگونه همکاری و مشارکت در تجاوز هوائی اسرائیل به خاک سوریه را نفی کرد.
صهیونیستها علیرغم احساس انزوا در این شرایط بغرنج و بیسابقه، زبان به تهدید گشودهاند ادعا میکنند این شکست خفت بار و ضربه استراتژیک دریافتی را تلافی خواهند کرد. اینکه اشغالگران در تدارک چه اقدامی هستند، هنوز کاملاً روشن نیست ولی بازتاب رفتارشان در منطقه و فرامنطقه نشان میدهد که هر اقدام اشغالگران صهیونیست به نتایجی بهتر از سرنگونی اف 16 در جنوب سوریه منجر نخواهد شد. صهیونیستها امیدوار بودند که با بهانه جوئی و فضاسازی سیاسی – تبلیغاتی بتوانند ضرب شستی به سوریه و هم پیمانانش در نبرد علیه تروریستها وارد کند اما آنچه در میدان عمل صورت گرفت، به جز ناکامی و شکست جدیتر برای اشغالگران، چیز دیگری نبود.
طبعاً سئوال اصلی این است که ممکن است اقدام ارتش صهیونیستی شامل چه شرارتهائی باشد و کجا هدفگیری شود. اگرچه برای پاسخ قطعی به این سئوال بایستی قدری تامل نمود لکن از هم اکنون کاملاً آشکار است که اقدام صهیونیستها هرچه باشد، قطعاً با پاسخ فوری، پشیمانکننده و چه بسا که مرگباری مواجه شود که می تواند صهیونیستها را ویلچرنشین کند.
البته صهیونیستها در سالهای اخیر هم تجربههای پشیمانکنندهای داشتهاند و موضع انفعالی آنها در روزهای اخیر نیز میتواند بازتاب همان تجربههای تلخ گذشته ارزیابی شود. جنگ 33 روزه اسرائیل علیه لبنان سرآغاز بیاعتباری روزافزون ارتش صهیونیستی بود که افسانه شکست ناپذیری اسرائیل را به وضوح به زیر سئوال برد. زبدهترین رستههای نظامی اسرائیل از جمله «تیپ گولانی» در این روزها بزرگترین شکستها را تجربه کردند و شرایطی را فراهم آوردند که منجر به فرار گسترده سرمایه گذاران از فلسطین اشغالی شد. شرارتهای احتمالی اشغالگران هرچه باشد و بر هر نقطهای که متمرکز شود، قطعاً با واکنش طوفانی و برق آسای جبهه مقاومت اسلامی مواجه خواهد شد و پیامدهای آن همچون آواری سهمگین بر سر صهیونیستها فرو خواهد آمد.
تصادفی نیست که بدون استثنا هیچ یک از حامیان همیشگی اشغالگران صهیونیست، این بار حاضر نشدهاند از شرارتها و تجاوز هوائی ارتش صهیونیستی به عمق خاک سوریه حمایت کنند و حتی آمریکا هم سعی کرد حساب خود را از حساب رژیم تل آویو جدا کند.
هرگونه خطای محاسباتی و عملیاتی صهیونیستها میتواند اوضاع شکننده منطقه را باز هم به زیان اشغالگران و حامیان آنها تغییر دهد و تثبیت کند. حتی اگر این نکته را صهیونیستها پنهان کنند و چیزی در این باره بازگو نکنند، باز هم رفتار انفعالی آنها به خوبی نشان میدهد که میدانند قافیه را باختهاند و اوضاع به زیان آنها به پیش میرود. استقرار و تقویت سامانههای دفاعی در شمال فلسطین اشغالی به خوبی نشانگر آن است که صهیونیستها نگران واکنشهای تلافی جویانه با ماهیت بازدارنده و تهاجمی هستند. این پدیده در طول تاریخ موجودیت منحوس رژیم صهیونیستی بیسابقه بوده است و نشان میدهد که اشغالگران بر روی پیامدهای عملیات شرورانه تروریستها در سوریه، بیش از حد حساب کرده بودند و هرگز انتظار نداشتند در دمشق اراده و توان و ظرفیت مقابله با تجاوزات اسرائیل وجود داشته باشد. ضرب شست یگانهای موشکی سوریه به جنگندههای متجاوزاسرائیلی از این دیدگاه فقط یک اقدام نظامی تلقی نمیشود بلکه سرآغاز تغییر موازنه نیروها به سود جبهه مقاومت اسلامی محسوب میگردد. صهیونیستها و حامیان آنها تا دیروز تصور میکردند با توسل به جنگ افزارهای فوق مدرن می توانند اراده جبهه مقاومت را درهم بشکنند و یکه تاز منطقه باشند ولی سرنگونی جنگنده متجاوز و مهمتر از آن فرار سایر جنگندههای اسرائیلی نشان داد که دوران شرارت صهیونیستها از این پس حتی در پشت دیوارهای بتونی و در زیر «گنبد آهنین» هم امنیت و آسایش نخواهند داشتو ناچارند تاوان سنگین شرارتهای خود را بپردازند.