سرمقالهنویس واشنگتنپست در میانه بالا گرفتن تنشها میان عربستان و محور مقاومت در منطقه، به بررسی اقدامات متهورانه «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی در جایگاه تصمیمساز سیاست خارجی عربستان پرداخته است.
ولیعهد عربستان که به بیپروا بودن و برداشتن گامهای چشمگیر برای تغییر چهره کشورش مشهور شده، حالا دست به بزرگترین کودتای تاریخ این کشور زده است.
روز شنبه بود که 11 شاهزاده و دهها مقام ارشد دیگر این کشور به دستور بن سلمان دستگیر شدند؛ گفته میشود که آنها در هتلهای مجلل نگهداری میشوند ولی رسانههای عربستان از آنها با عنوان «خائن» یاد میکنند.
گویا این اقدام برای پر کردن برنامه آخر هفته کافی نبود؛ سعد حریری نخستوزیر لبنان با حضور در تلویزیون عربستان، از سمتش استعفاء داد و بحرانی را در روابط با حزبالله که شریکش در کابینه ائتلافی بود، به راه انداخت. سعودیها سپس با مقصر اعلام کردن ایران به خاطر حمله موشکی حوثیها به فرودگاه ریاض، از مسدود شدن مرزهای هوایی یمن خبر دادند. روز دوشنبه هم محمد بن سلمان به ناگاه محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان را در میانه مذاکرات صلحش با حماس، به ریاض فراخواند.
تشدید چالش با ایران، هدف بنسلمان
بنظر میرسد که این اقدامات ابتکاری گسترده با هدف تحکیم قدرت یک حاکم در حال ظهور، انجام گرفته که برای نشستن بر کرسی پدر 81 ساله خود آماده شده است؛ هدف دیگر از این اقدامات، تشدید چالش موجود با ایران شیعه است.
کودتا پس از دیدار بن سلمان و داماد ترامپ رخ داد
ظاهراً شاهزاده جوان سعودی از حمایت کامل «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا و مشاور ارشد وی «جیرد کوشنر» برخوردار است؛ کوشنر چند روز پیش از سرکوب دیگر شاهزادههای سعودی، در ریاض مذاکرات مفصلی با بنسلمان داشت.
تصور حامیان غربی بن سلمان این است که وی محل تمرکز قدرت در عربستان است و کشورش را به سمت مدرنیته هدایت میکند. شاهزاده سعودی در برنامههای اعلامشده خود از جذب سرمایههای خارجی و فروش سهام شرکتهای نفت دولتی سخن گفته؛ به زنان سعودی هم قول داده شده که به زودی حق رانندگی خواهد داشت. در ماه سپتامبر هم بسیاری از روحانیون محافظهکار این کشور دستگیر شدند.
بنسلمان همه را دستگیر میکند، از موافقان تغییر تا مخالفان
این اقدامات خشن و ماجراجوییهای نامعقول شاهزاده سلمان میتواند به کمرنگ شدن امیدها برای اعمال اصلاحات پیشروانه و بیثبات شدن پادشاهی سعودی بیانجامد. او نه تنها روحانیون، بلکه روزنامهنگاران لیبرال و فعالان حقوقبشر را هم دستگیر میکند و اینها همان کسانیاند که باید در جایگاه متحدان طبیعی بنسلمان نقش ایفا کنند. بازداشت یک تاجر سرشناس در سطح بینالملل مانند شاهزاده ولید بن طلال که از سرمایهگذاران عمده در شرکتهای مانند اپل و توئیتر است هم میتواند همان سرمایهگذاران خارجی که بنسلمان در صدد جذبشان است را پس بزند و بترساند.
یمن به باتلاق عربستان تبدیل شده است
جنگی که این شاهزاده جوان در سال 2015 در یمن به راه انداخت، به یک باتلاق تبدیل شده و عاملی شده برای شکل گرفتن روندی که احتمالاً به بدترین بحران انسانی جهان منجر خواهد شد. تحریم قطر، حرکتی که باز هم عربستان سردمدارش بود، شکافی بین کشورهای سنینشین حاشیه خلیجفارس ایجاد کرده و علاوه بر اینکه به یک بنبست بدل شده، گامی است در جهت منافع ایران. استعفای حریری هم داستان مشابهی است و احتمالاً به جای تضعیف موقعیت حزبالله در لبنان، به تقویت موقعیت آنها کمک خواهد کرد.
ترامپ جلوی بنسلمان را بگیرد
دولت ترامپ تا جایی که از قمار بنسلمان پشتیبانی کند، بیطرفی و عدالت خود را در خاورمیانه به خطر میاندازد. آمریکا به جای باز گذاشتن دست حاکم جوان سعودی، باید جلوی زیادهرویهای وی در داخل عربستان و خارج از مرزهای این کشور را بگیرد.