این روزها نام «مسعود بارزانی» در رسانهها زیاد شنیده میشود. او با همهپرسی که در اقلیم کردستان برگزار کرد و ساز ناکوکی که میخواهد در روزگار پساداعش بزند، نامش را به خوبی در تاریخ به ثبت نرساند.
بارزانی مدعی است که همه کردهای اقلیم از جمله همه طرفداران اتحادیه میهنی کردستان و جماعت اسلامی کردستان، در ماجرای استقلال از دولت مرکزی عراق با او هم نظر و همنوا هستند. اما صحت ادعای رئیس حزب دموکرات کردستان عراق با ورود بی دردسر و بدون جنگ و خونریزی نیروهای حشدالشعبی به کرکوک و عدم مقاومت کردهای اتحادیه میهنی با آنها، توخالی از آب درآمد.
بارزانی در واکنش به این اتفاق گفت «به ما خیانت شده است»، اما از سوی دیگر مسئول دستگاه استخباراتی اتحادیه میهنی کردستان موسوم به زانیاری در پاسخ به بارزانی اظهار کرد: «آنچه در کرکوک روی داده است نتیجه توطئه رفراندوم بارزانی بوده است. ما به هیچ وجه مسعود بارزانی را رهبر خود نمیدانیم. هدف بارزانی از برگزاری رفراندوم خارج کردن کرکوک از کنترل اتحادیه میهنی کردستان بود»
بررسی عملکرد و رفتارهای سیاسی رهبر حزب دموکرات کردستان عراق بحثی تفصیلی میخواهد اما بخشی از روحیات وی را میتوان در دوران حکومت صدام در عراق و تعاملاتش با حزب بعث و سازمان منافقین جستجو کرد.
نگاه متفاوتی که بعثیها به «جلال» و «مسعود» داشتند!
حزب دموکرات کردستان عراق معروف به «پارتی» در سال ۱۹۴۶ میلادی توسط «ملا مصطفی بارزانی» بنیاد نهاده شد. رهبری این حزب پس از ملا مصطفی به فرزندش مسعود رسید. از سوی دیگر اتحادیه میهنی کردستان عراق معروف به «یهکتی» هم در سال ۱۹۷۵ توسط مرحوم «جلال طالبانی» پدید آمد. تمام کردهای عراق در دوران حکومت بعث، تحت ظلم صدام بودند و مبارزات بسیاری هم با دولت او کردند.
بعثیان از هنگام روی کار آمدن در عراق بارها به منطقه کردستان یورش بردند و با توپ و تانک و موشک، شهرها و روستاهای نواحی کردنشین را به آتش کشیدند و چند بار علیه آنها سلاح شیمیایی بکار بردند. هدف بعثیها از نابودی کشت و زرع و محصولات کردها برای وادار کردن آنها به مهاجرت بود. اما در عین حال، مقامات حزب بعث نگاه متفاوتی به دو رهبر کُرد یعنی "بارزانی و طالبانی" داشتند.
چند سال پس از سرکوب انتفاضه شعبانیه در سال ۱۹۹۱ م/ ۱۳۷۰ ش توسط دولت صدام و همکاری سازمان منافقین با حزب بعث در کشتار کردها و ترکمنها، جلسهای در سال ۱۳۷۸ میان مسعود رجوی سرکرده منافقین و «سپهبد طاهر جلیل حبوش» رئیس سرویس اطلاعات عراق تشکیل میشود و مباحث مهمی بین دو طرف مطرح میگردد.
مذاکرات سرّی «مسعود رجوی» و رئیس سرویس اطلاعات صدام درباره دو رهبر کُرد
آنگونه که در کتاب سه جلدی سازمان مجاهدین خلق؛ از پیدایی تا فرجام آمده است، حبوش در خلال این مذاکرات، موضوع کردهای عراق را پیش میکشد و در ادامه رجوی از او میپرسد: «آیا رابطهتان با بارزانی [بهتر از طالبانی] است؟ این درست است؟» حبوش نیز پاسخ میدهد: «ما با هر دو جماعت کرد ارتباط داریم؛ ارتباط سری. شاید مسعود بارزانی از نظر همکاری دیپلماتیک بهتر باشد. برخی افراد لیاقت دارند اما قابل اعتماد نیستند. مسعود بارزانی لیاقت دارد اما گاه با ما بازی میکند که نه شایسته است و نه اطمینان بخش است. کارهایی انجام میدهد و از ما پنهان میکند، هر چند ما او را میبینیم و زیر نظر داریم»
رئیس سرویس اطلاعات عراق در ادامه با لحنی عصبی و آمیخته با تحقیر، از جلال طالبانی صحبت میکند و میگوید: «چنانچه بخواهم جلال طالبانی را برای شما توصیف کنم، او چون حوله دستی (دستمال کاغذی) است، هرکس از راه میرسد دستش را با آن تمیز می کند! آمریکاییها، معممین و... همگی دستشان را با آن پاک میکنند. آنها [اتحادیه میهنی] دارای دفتر سیاسی هستند که به رژیم ایران گرایش دارد.»
رجوی در ادامه سخنان حبوش میافزاید: «اگر طالبانی با ما دشمنی نمیکرد خیلی ارزشمند بود؛ حتی چنانچه میان ما و دشمن ما [جمهوری اسلامی] موضع بی طرف میگرفت هم خوب بود. در تابستان گذشته شمار ۱۲۰ نفر از مجاهدین خلق که میخواستند از منطقه زیر سلطه او [طالبانی] به عراق بیایند و به ما ملحق شوند دستگیر شدند»
خشم و کینهای که عفلقیان از جلال طالبانی داشتند
سپس حبوش میگوید: «[طالبانی] هرآنچه معممین بخواهند اجرا می کند، چون که باور دارد آنها از وی پشتیبانی میکنند و کمکهایی را در اختیارش قرار می دهند. انواع سلاحهای سبک و نیمه سنگین را به او میدهند» در ادامه سرکرده منافقین با تمسخر جلال طالبانی، خطاب به حبوش میگوید: «چرا آنچه معممین به او می دهند را شما به وی نمیدهید؟ خود شما گفتید که او چون دستمال است. ما میگوییم که وی مزدور اجارهای است؛ خب، چرا شما او را اجاره نمی کنید؟»، حبوش نیز در پاسخ رجوی تاکید میکند: «به خدا ما خیلی به او دادیم اما برخی این جوری اند، چنانچه آقای رئیسجمهور [صدام] یک میلیون دلار هم به آنها بدهد، باز هم برمیگردند و بیشتر از آن میخواهند». سپس رجوی در حالی که میخندد، میگوید: «مشکل در ذات آدمها است!»
آنچه از سخنان رجوی و حبوش فهمیده میشود، حقد و خشم بسیار زیاد از رهبر فقید اتحادیه میهنی کردستان است چراکه مرحوم طالبانی نه تنها هیچگاه حاضر نشد برای صدام مزدوری کند و علیه جمهوری اسلامی بایستد، بلکه نیروهای پیشمرگه اتحادیه میهنی، همکاریهای بسیاری با شاخه نظامی مجلس اعلای عراق(سازمان بدر) به رهبری آیتالله حکیم داشتند.
اما در این میان سرکرده منافقین و رئیس سرویس اطلاعات صدام، در مذاکرات خود، هیچ نگرانی از ناحیه مسعود بازرانی ابراز نکردند.
تلاش بارزانی برای توافق بیدردسر با صدام به روایت ژنرال سامرایی
از سوی دیگر «ژنرال وفیق سامرایی» رئیس اداره کل اطلاعات و ضد اطلاعات نظامی عراق در کتاب خاطرات خود در توصیف شجاعت جلال طالبانی مینویسد: «یکبار میان طالبانی و فرمانده تیپ ۱۹ پیاده، سرهنگ جمیل صبری بیاتی، که از افسران متمایل به سوریه بود، بحث و جدلی در منطقه "سید صادق" [کردستان عراق، نزدیک مریوان] رخ داد، که من از صراحت لهجه، جرات و فرهنگ طالبانی در سخن گفتن متعجب شدم»
سامرایی همچنین با بیان اینکه «طالبانی اصلا قابل مقایسه با بارزانی نیست»، میگوید: «بارزانی در مذاکرات بعد از انتفاضه با حکومت عراق سخت گیر نبود بلکه برعکس همه تلاش خود را برای رسیدن به توافقهای ساده به کار میبرد. بارزانی یک روز به من گفت: چنانچه سیدالرئیس [صدام] ۵% حقوق ما [کردها] را بدهد، ما با آن موافقت میکنیم»
صدام دو تا مسعود را دوست داشت؛ «بارزانی» و «رجوی»
از سوی دیگر یکی از مترجمین مسعود رجوی طی مصاحبهای که چند سال پیش منتشر شد، با اشاره به روابط رجوی و بارزانی و دشمنی سازمان منافقین با جلال طالبانی میگوید: «مسعود رجوی روابط خوبی با مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق داشت. اما از طرفی، سران سازمان بر این عقیده بودند که طالبانی سرسختترین دشمن آنهاست»
قربانعلی حسیننژاد میافزاید: «مسعود رجوی علاقه زیادی به مسعود بارزانی داشت و همیشه از او تعریف و تمجید می کرد زیرا وی با جلال طالبانی دشمنی داشت و میگفت طالبانی مزدور ایران بوده و اتحاد میهنی کردستان نیز بسیاری از اعضای ما را به قتل رسانده است. مسعود رجوی، بارزانی و دوستان او را کردهای شریفی میدانست چراکه روابط خوبی با صدام و نظام عراق داشتند»
مترجم سابق رجوی با نقل جملهای از سرکرده منافقین درخصوص توصیف صدام درباره او و بارزانی میگوید: «صدام همیشه یک عبارتی را ذکر می کرد که مسعود رجوی به آن اشاره مینمود و آن اینکه صدام دو تا مسعود را دوست دارد یکی مسعود بارزانی و یکی هم مسعود رجوی»
حسیننژاد با اشاره به روابط بارزانی و رجوی و دیدارهایی که بین این دو انجام میشد هم میگوید: «تا جایی که اطلاع دارم این دو با یکدیگر دیداری نداشتند اما بین آنها تماسهای تلفنی و نامه نگاریهایی وجود داشت و هیاتهایی میان سازمان و اقلیم کردستان رفت و آمد میکردند و دیدارهایی بین مهدی ابریشمچی و حزب دموکرات کردستان تا زمان سرنگونی صدام انجام میشد. بعد از سرنگونی رژیم عراق نیز روابط آنها در سطح روابط اینترنتی محدود شد»
خبری که به سرعت تکذیبش کردند!
از سوی دیگر، در ماه ژوئن سال ۲۰۱۴ خبری از یک منبع آگاه در سفارت عراق در پاریس مبنی بر ملاقات مسعود بارزانی با مریم رجوی منتشر شد. در این خبر آمده بود: «مسعود بارزانی طی سفر ماه گذشتهاش به فرانسه با مریم رجوی از سرکردگان گروهک تروریستی منافقین ملاقات کرده است» این منبع همچنین مدعی شده بود که «بارزانی در این ملاقات به رجوی تاکید کرده است که شرایط منطقهای به کردها اجازه نمیدهد که حمایتشان را از گروهک منافقین اعلام کنند»
با اینکه این خبر در همان مقطع انتشار توسط یکی از اعضای حزب دموکرات کردستان تکذیب شد، اما تحرکات بارزانی پیش از تصرف موصل توسط داعش و عملکردی که وی امروز در ماجرای برگزاری همهپرسی و حرکت در چارچوب سیاستهای منطقهای آمریکاییها و صهیونیستها دارد، نشان میدهد که راهبرد سیاسی رهبر حزب دموکرات کردستان عراق همان است که گروهک منافقین و بازماندگان بعثیان برای منطقه میخواهند.