شاهزاده ترکی الفیصل در مصاحبه با اسپوتنیک و شبکه تلویزیونی ان تی وی به سئوالات مختلف خبرنگاران پاسخ داده است.
وی در ابتدا در پاسخ به سئوالی درباره تغییرات ایجاد شده در عربستان سعودی و تاثیر آن بر سفر آتی شاه سعودی به مسکو، تاکید کرد: به نظر من موضوعات زیادی وجود دارد که شاه سعودی و آقای پوتین می توانند درباره ان مذاکره کنند. این تنها عربستان نیست که تغییر کرده است، روسیه نیز در حال تغییر است. بنابر این ما نکات مشترک زیادی داریم تا سعی کنیم تحولات آینده را شکل دهیم. ما به عنوان مثال مسائل مشابهی در زمینه تولید انرژی داریم. بازار نفت بر روسیه و عربستان تاثیر می گذارد، بنابر این تلاش ما برای برقراری ثبات در بازار جهانی نفت به نفع روسیه و عربستان خواهد بود. ما منافع مشترکی در خاورمیانه داریم. ما شاهد افزایش نفوذ روسیه در اوضاع سوریه هستیم. عربستان نیز به همان اندازه به اوضاع سوریه علاقمند است و مایل است تا ثبات و صلح را برای مردم سوریه به ارمغان آورد. روسیه و عربستان نکات مشترکی دارند. اگر بخواهیم درباره خاورمیانه از جمله لیبی، یمن، عراق، ایران و اوضاع در کردستان عراق صحبت کنیم، تصور من این است که شاه سعودی و رئیس جمهور روسیه زمینه های مشترکی برای همکاری پیدا خواهند کرد.
وی در ادامه در پاسخ به سئوالی درباره مواضع عربستان سعودی در قبال تحولات سوریه، گفت: اجازه بدهید موضع خودم را به طور شفاف اعلام کنم. من یک مقام رسمی دولتی نیستم بنابر این به طور کامل از ارتباطات و مبادلات دیپلماتیک و اطلاعاتی و تماس های رسمی بین دولت ها اطلاعی ندارم. چیزی که می دانم از طریق روزنامه ها و اظهارات رسمی رهبران مان است. دیدگاه شخصی من این است که جامعه جهانی نسبت به اوضاع سوریه غفلت کرده و اجازه داده است تا این جنگ داخلی به طور طولانی ادامه پیدا کند. کشتار گسترده در سوریه هر روز علی رغم همه تلاش های صورت گرفته از سوی طرف های مختلف، ادامه پیدا می کند. من از جامعه جهانی به خصوص عربستان سعودی، روسیه، آمریکا، سازمان ملل ترکیه و ایران می خواهم تا به این جمع بندی برسند که کشتار باید متوقف شود. تجهیزات نظامی کافی در سوریه مستقر شده است تا بتواند جلوی ادامه کشتار را بگیرد. اگر نیروهای روسی، ایرانی، ترکیه، آمریکایی و سایر نیروهایی که در سوریه مستقر هستند، به این توافق برسند که نباید کشتار دیگری وجود داشته باشد، به یک آتش بس در سراسر سوریه دست خواهیم یافت و هر گروهی که با این آتش بس مخالفت کند، مجازات خواهد شد. جهان می تواند این کار را انجام دهد ولی متاسفانه تاکنون اقدامی نکرده است. تصور من این است که بدون انجام مذاکره آتش بس قاطع، همه مذاکرات دیگر محکوم به شکست خواهد بود. از زمانی که روسیه در دو سال قبل دخالت در سوریه را آغاز کرده، آتش بس های زیادی مورد توافق قرار گرفته ولی ناکام بوده است چرا که هیچ مکانیسمی برای اجرای آن وجود نداشته است. در جریان مذاکرات آستانه، روسیه، ایران و ترکیه توافق کردند تا مناطق امنی را ایجاد کنند. همین طور مطالبی درباره تلاش های روسیه آمریکا و اردن برای ایجاد این مناطق در جنوب سوریه می شنویم. ولی هیچ مکانیسمی برای اجرای آن وجود ندارد. وقتی یک آتش بس سراسری در سوریه داشته باشیم، آنگاه می توان مذاکره را ادامه داد و مردم سوریه می توانند تصمیم بگیرند. عربستان سعودی هرگز نگفته است که بشار اسد می تواند رئیس جمهور سوریه باقی بماند. چیزی که ما گفتیم این است که مردم سوریه باید تصمیم بگیرند و ما نیاز به مکانیسمی داریم تا به آنها برای تصمیم گیری کمک کنیم.
وی در ادامه درباره تحولات مربوط به جنگ با تروریست های داعش نیز گفت: من به آنها دولت اسلامی یا داعش نمی گویم. من از کلمه "فاحش" استفاده می کنم. فاحش در زبان عربی به معنای ناخوشایند است چرا که آنها واقعا ناخوشایند هستند. اولا، آنها یک انحراف کامل از چیزی هستند که دولت اسلامی خوانده شده است. دیدگاه دوم من این است که فاحش، القاعده و سایر گروه های تروریستی تنها نشانه هایی از یک بیماری هستند. این بیماری در دمشق، بغداد، صنعا پایتخت کشورهایی که دولت های شکست خورده دارند، وجود دارد و گروه های تروریستی اجازه پیدا کرده اند تا از این دولت های شکست خورده و ناکام بهره برداری کرده و خودشان را تثبیت کنند. به یاد بیاورید جایی را که فاحش اقدامات خود را آغاز کرد. فاحش از عراق آغاز کرده است. از آنجا به سوریه نقل مکان کرد، جایی که دولت شکست خورده اسد شروع به آزار و اذیت مردم کرد. این زمانی بود که فاحش جایگاه خود را در سوریه پیدا کرد و توانست در رقه و سایر مناطق گسترش پیدا کند. اگر برای درمان این بیماری در صنعا دمشق و بغداد تلاش کنیم، قادر خواهیم بود تا با القاعده و فاحش نیز برخورد کنیم.
وی در ادامه درباره علت اصلی تهدید سایر کشورها به خصوص کشورهای اروپایی از سوی تروریست های داعش و خطری که افراط گرایی داعش علیه کشورهای اروپایی به راه انداخته است، گفت: به نظر من این وظیفه کشورهای اروپایی است که بررسی کنند و ببینند چرا جوانانی که در اروپا متولد شده و رشد کرده و به مدرسه رفته اند؛ در فعالیت های القاعده، فاحش و سایر گروه های تروریستی مشارکت می کنند. این نیاز به یک تلاش جمعی دارد نه فقط از سوی یک کشور. به نظر من این یکی از اشتباهاتی است که نه تنها در اروپا بلکه در جامعه جهانی به طور کلی با آن روبرو هستیم و آن فقدان تبادل اطلاعات برای حل و فصل این مشکل است. از سال 2005 عربستان سعودی پیشنهاد تشکیل یک مرکز بین المللی مقابله با تروریسم را ارائه کرده که بتواند اطلاعات را جمع آوری کرده و کمک های اقتصادی و آموزشی را به کشورهای مختلفی که از تروریسم آسیب دیده اند، ارائه دهد. سرانجام سازمان ملل در سال 2013 میلادی با کمک عربستان این مرکز را راه اندازی کرد ولی هنوز عملیاتی نشده است. چطور می توانیم با این بیماری مقابله کنیم، اگر روسیه، عربستان سعودی و آمریکا هر یک به طور جداگانه عمل کنند و هیچ گونه تبادل اطلاعاتی وجود نداشته باشد، آن هم در شرایطی که تروریست ها همواره با یکدیگر در ارتباط هستند.
ترکی الفیصل در ادامه درباره سخنان پوتین که گفته است "تروریسم هیچ دین و ملیتی ندارد"، تاکید کرد: پوتین درست گفته است. من بر این باورم که ما نباید به تروریست ها این فرصت را بدهیم که خودشان را مسلمان بخوانند. به همین دلیل آنها را فاحش می خوانم نه داعش. آنها نه دولت هستند و نه اسلامی. رسانه ها نقش مهمی در اینجا دارند، در روسیه، در عربستان، در اروپا و در آمریکا. رسانه ها نباید اجازه دهند کسانی که قصد ترویج دیدگاه های افراطی خود درباره اسلام را دارند، به این هدف خود برسند.
وی در ادامه در پاسخ به این سوال که "به نظر می رسد آمریکا از القاعده در افغانستان حمایت کرد و سپس زمانی که داعش واقعا شکل گرفت، عراق را نابود کرد"، تصریح کرد: من بر این باور نیستم که آمریکا القاعده را تشکیل داده و از آن حمایت کرده باشد. القاعده دشمن بشریت و انسانیت است. این گروه، آمریکا، روسیه و همه کشورهای دیگر را هدف قرار داده است. تصور نمی کنم هیچ کشوری مسئول تشکیل و ایجاد القاعده باشد. البته اقدامات یک کشور می تواند تبعاتی داشته باشد. زمانی که مجاهدین در بیرون راندن شوروی سابق از افغانستان موفق عمل کردند، سایر کشورهای جهان به افغانستان پشت کردند. جامعه جهانی افغانستان را با گروه هایی تنها گذاشت که تحت تاثیر دیدگاه های افراطی عربستان، سایر کشورهای اسلامی و افراد تندرو در لندن و پاریس قرار داشتند.
وی در ادامه در پاسخ به سئوالی درباره حملات 11 سپتامبر 2001 و اینکه آیا چنین حملاتی را پیش بینی کرده بود، گفت: ای کاش این طور بود ولی هیچ کسی انتظار این حملات را نداشت، آن هم علی رغم گزارش های اطلاعاتی که ما با آمریکایی ها، اروپایی و دوستان عرب و حتی روس ها داشتیم. کسی چنین انتظاری را نداشت. به نظر من اگر آمریکایی ها اطلاعاتی درباره خطر وقوع این حملات داشتند، حتما اقدام کرده بودند. پس از این حملات به خاطر اینکه 15 نفر از 19 عامل اصلی از شهروندان سعودی بودند، آمریکایی ها دلایل زیادی داشتند تا از ما سئوالاتی را بپرسند. ولی همه تحقیقات اثبات می کند که عربستان سعودی هیچ نقشی در این حملات نداشته است. این 28 صفحه از گزارش کمیسیون تحقیقات آمریکا درباره حملات 11 سپتامبر، اواخر جولای در آمریکا منتشر شده است. این گزارش نشان می دهد که هیچ چیزی درباره دولت عربستان وجود ندارد. تحقیقات اولیه و تحقیقات مکمل بعدی به طور کامل هرگونه مسئولیتی را از شانه دولت عربستان سعودی در این حملات برداشته است.
وی در پاسخ به سئوالی درباره برگزاری همه پرسی کردستان عراق، گفت: تصور می کنم چیزی که اتفاق می افتد منجر به بروز مشکلات بیشتر خواهد شد. این همه پرسی منجر به حل و فصل مشکلات نخواهد شد چرا که کشورهای اطراف عراق یعنی ایران، ترکیه و سوریه اجازه تشکیل یک کشور مستقل کردستان را در شمال عراق نخواهند داد. دولت عراق نیز بارها اعلام کرده است که یک کشور مستقل کرد را نخواهد پذیرفت. امیدوارم رهبران کردستان درک کنند که درخواست آنها برای استقلال موجب برقراری صلح و ثبات در منطقه نخواهد شد. تبعات این همه پرسی برای مردم کردستان بسیار منفی خواهد بود. بارزانی از تبعات منفی این همه پرسی آسیب نخواهد دید ولی این مردم هستند که زیان می بینند. به نظر من بارزانی اشتباه کرد که اجازه داد این همه پرسی برگزار شود ولی از سوی دیگر دولت عراق نیز سزاوار انتقاد و سرزنش است آن هم به خاطر قانون اساسی که پس از اشغال آمریکا تصویب کرد، این قانون اساسی به همه قبایل و قومیت های عراق اجازه می دهد تا خواستار برگزاری همه پرسی شوند که آیا می خواهند جزء عراق باشند یا نه. این ترکیبی از اشتباهات اربیل و بغداد بوده است.
وی در ادامه در پاسخ به سئوالی درباره تنش در روابط دوحه و ریاض گفت: این شرایط چیز جدیدی نیست. این اوضاع از سال 1995 میلادی زمانی که شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی جانشین پدرش در یک کودتا شد، ادامه داشته است. پدرش برای یک مسافرت به خارج از کشور رفته بود و او قدرت را در دست گرفت و امیر قطر شد. وی از آن پس سعی کرد تا شبکهای را برای حمایت از خودش در بین گروه های افراطی در منطقه تشکیل دهد، یکی از آنها القاعده بوده است. در سال 1996 میلادی اسامه بن لادن در سودان بود و بعدا سودان از وی خواست تا خاک این کشور را ترک کند. وی سودان را ترک کرد و قبل از رسیدن به افغانستان در قطر توقف داشته است. دستگاه های اطلاعاتی تایید کرده اند که قطری ها به بن لادن پول داده و به او قول حمایت داده اند. بن لادن بعدا به افغانستان رفته و بقیه ماجرا. در سوریه هم مهمترین حامی القاعده، دولت قطر بوده است. در سال 2012 عربستان سعودی، بحرین و امارات متحده عربی به قطر اعلام کردند که اگر تلاش هایش در سطح رسانه های خبری و حمایت از این گروه های تروریستی به خصوص در بحرین ادامه یابد، این کشورها سفرای خود را فراخواهد خواند. و همین کار را نیز کردند. امیر کویت بعدا دخالت کرد و در سال 2013 میلادی نشستی را بین امیر قطر و عبدالله شاه فقید عربستان برگزار کرد تا این مساله حل و فصل شود.
وی در ادامه در پاسخ به سئوالی درباره ناپدید شدن برخی شاهزادههای سعودی در اروپا نیز تاکید کرد: این به اصطلاح شاهزادگان، از سوی پلیس بینالملل نیز تحت پیگرد و تعقیب هستند. ما نمیخواهیم این مسائل را علنی کنیم چرا که این مسائل را امور داخلی خود میدانیم. بی شک افرادی هستند که برای بازگرداندن آنها به کشور تلاش کردهاند. آنها اینجا هستند و ناپدید نشدهاند. آنها خانوادههای خود را ملاقات میکنند. آنها مجرم هستند و شبیه هر مجرم دیگری حقوق و مسئولیتهایی دارند. رسانهها مسائل را طور دیگری پوشش میدهند.