در حالی که فاصله اندکی تا برگزاری انتخابات سراسری آلمان در ماه سپتامبر زمان باقی مانده است، شاهد نارضایتی عمومی شهروندان آلمانی نسبت به ساختار انتخاباتی در این کشور هستیم. انتخاب غیرمستقیم صدر اعظم از سوی شهروندان آلمانی، موضوعی است که منجر به نارضایتی اکثر آنها شده است. این مسئله، صرفا معطوف به انتخابات پیش رو در آلمان نیست و در تمام انتخابات های صورت گرفته در این کشور، اصلی ترین مقام عالی و اجرایی توسط حزب یا ائتلاف پیروز در انتخابات تعیین می شود.
نتایج جدیدترین نظرسنجی موسسه "یوگو" نشان میدهد که اکثر شهروندان آلمانی خواستار اصلاح سیستم انتخابات در کشورشان هستند، به گونهای که در آن صدر اعظم مستقیما با رای شهروندان انتخاب شود. بر این اساس، شهروندان آلمانی خواستار اصلاح فوری ساختار انتخاباتی خود هستند. نتایج نظرسنجی اخیر نشان می دهد که 62 درصد شهروندان آلمانی نیز از این مسئله استقبال کردند که صدر اعظم آلمان در یک انتخابات مستقیم از طرف شهروندان انتخاب شود. 26 درصد نیز چنین اصلاحاتی در سیستم انتخاباتی کشورشان را با شک و تردید می نگریستند.
مطابق وضعیت فعلی، پارلمان آلمان (بوندس تاگ) باید پس از پایان انتخابات و حداکثر یک ماه پس از آن تشکیل جلسه دهد و صدر اعظم را انتخاب کند. هرگاه مذاکرات مربوط به تشکیل ائتلاف پیش از آن موفقیتآمیز بوده باشد، ممکن است که بوندستاگ پیش از آن تشکیل جلسه دهد. در این جلسه، نامزد اصلی آن حزبی که بیش از سایر احزاب رای به دست آورده باشد، به عنوان صدراعظم انتخاب میشود.
با این حال به نظر می رسد فعلا اراده ای برای اصلاح ساختار انتخاباتی در آلمان وجود ندارد. هم اکنون رقابت اصلی بر سر صدارت اعظمی در آلمان میان آنگلا مرکل و مارتین شولتز در جریان است. برخی شهروندان آلمانی در حالی که خواستار استمرار حضور مرکل در راس معادلات سیاسی و اجرایی کشورشان هستند، با استقرار حزب دموکرات مسیحی در قدرت مخالف هستند. عکس این قاعده نیز صادق است. برخی شهروندان آلمانی از مخالفان آنگلا مرکل محسوب می شوند و خواستار حضور مارتین شولتز در مسند صدر اعظمی کشورشان هستند اما در عین حال، معتقدند حزب سوسیال دموکرات قدرت غلبه بر بحران های اقتصادی و اجتماعی موجود در کشورشان را ندارد. هم اکنون ساختار انتخاباتی آلمان به گونه ای تعریف شده است که مطابق آن، حضور مرکل در راس هرم قدرت، مستلزم پیروزی ائتلاف احزاب مسیحی و حضور مارتین شولتز در مسند صدارت اعظمی نیز مستلزم پیروزی سوسیال دموکراتها و سبزها در انتخابات سراسری آلمان است. به عبارت بهتر، هر شهروند آلمانی که از فرد خاصی برای صدارت اعظم حمایت کند، ناچار است به حزب متبوع وی نیز رای دهد! این ساختار، پاسخگو و اقناع کننده بسیاری از سلایق سیاسی در آلمان نیست. بی دلیل نیست که بسیاری از شهروندان آلمانی خواستار اصلاح ساختار انتخاباتی خود هستند.
لازم به ذکر است که در جریان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 ایالات متحده آمریکا نیز بسیاری از شهروندان این کشور مخالفت خود را با ساختار الکترال اعلام کرده بودند. با این حال، دونالد ترامپ علی رغم کسب 3 میلیون رای کمتر از هیلاری کلینتون و با استناد به ساختار انتخاباتی معیوب در آمریکا، به کاخ سفید راه یافت. البته ساختار انتخاباتی آلمان و آمریکا با یکدیگر تفاوت دارد، اما بی تفاوتی سیاستمداران آمریکایی و آلمانی نسبت به خواسته افکار عمومی مبتنی بر اصلاح ساختار انتخاباتی این دو کشور، وجه مشترک آنهاست.