حسین متفکر کارشناس سیاست خارجی اظهار کرد: نظام دو قطبی تا سال 1991 ادامه داشت و پس از آن آمریکاییها در جهت ایجاد یک نظام تک قطبی برآمدند و به این شکل تلاش کردند کشورهایی که تحت نفوذ اتحادیه جماهیر شوروی هستند را زیر چتر نفوذ خود درآورند.
وی در ادامه افزود: از میان این کشورها میتوان به کوبا، لیبی، یمن و بهویژه کرهشمالی اشاره کرد که آمریکاییها بر آن بودند تا با برخورد شدید ماهیت مخالف آنها را به موافق تبدیل کنند.
متفکر تصریح کرد: در این بین کرهشمالی با تکیه بر قدرت داخلی خود به فکر استفاده از سلاح هستهای افتاد و چین پس از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی به عنوان پشتیبان قوی کرهشمالی نمود پیدا کرد.
کارشناس سیاست خارجی، گفت: به دلیل مشکلاتی که در جنوب غرب آسیا اتفاق افتاده طرف آمریکایی تلاش میکند تمرکزش را از جنوب شرق آسیا از دست ندهد و بر اساس سند 2016 بر روی چین متمرکز شوند، بنابراین چین را دشمن وجودی خود معرفی میکنند چرا که این کشور از توان اقتصادی بالایی برخوردار است و میتواند در نقش ابر قدرت جای آمریکا را اشغال کند.
وی افزود: برای انتقال قدرت از غرب به شرق و تمرکز ناتو در این قسمت که کنترل کشورهای آسیایی را به دنبال دارد، چین و کره شمالی نقش حیاتی ایفا میکنند، با این توضیحات، این تنشها تنها بین کره شمالی و آمریکا نیست.
متفکر به روی کار آمدن ترامپ اشاره کرد و گفت: با حضور ترامپ در رأس قوه مجریه آمریکا و برخی اقدامات غیر عقلایی این فرد در صحنه بینالمللی، شاهد افزایش تنشها بین آمریکا و کره شمالی بودیم از طرف دیگر ترامپ به دنبال کاهش رشد اقتصادی چین در جهان است و همین امر یکی از علل اختلافهاست.
کارشناس سیاست خارجی به برون رفت مشکل کره شمالی و آمریکا بر اساس الگوی برجام اشاره و تصریح کرد: آمریکا باید قبول کند که کرهشمالی قدرت هستهای به شمار میرود و وارد باشگاه کشورهای هستهای شود.
وی تأکید کرد: با الگو گرفتن از بازی حاصل جبری غیر صفر یعنی باز بُرد بُرد، میتوان مسئله هستهای کره شمالی را حل کرد به این ترتیب که هر دو طرف مناقشه حس کنند که برنده هستند، بنابراین با این بازی آمریکاییها ناچارند برای رسیدن به اهدافشان و کنترل تسلیحاتی کرهشمالی از الگوی برجام و بازی بُردبُرد تبعیت کنند و نیز مجبورند به کرهشمالی امتیازاتی دهند و این کشور را وارد آژانس انرژی اتمی کرده تا بتوانند آن را کنترل کنند.