روزنامه «نیزواویسیمایا گازیتا» در تحلیلی می نویسد: دخالت کشورهای غربی در امور داخلی کشورهای منطقه خاورمیانه که بطور آشکارتر از سایر موارد، در عراق، سوریه و لیبی تغییرات اساسی بوجود آورده، چشم انداز سیاسی در کل منطقه را دگرگون ساخته است.
یکی از اصلی ترین عواقب این دخالت، افزایش بی سابقه تعداد گروههای تروریستی فعال در منطقه بوده که داعش غیرانسانی ترین آنهاست که به اصطلاح خودشان «دولت اسلامی» نیز تشکیل داده و در مناطق تحت کنترل آن، حدود 8 میلیون نفر انسان در بدترین شرایط زندگی می کنند.
بازی خطرناک قدرتهای غربی با گروههای افراطگرا برای رسیدن به اهداف سیاسی خاص، تاکنون نه تنها برای سه کشور سوریه، عراق و لیبی، بسیار گران تمام شده و آنها را درگیر مناقشات مسلحانه داخلی چندین ساله و خطر تجزیه نموده، اوضاع داخلی در کشورهای مصر، تونس و الجزایر را نیز بشدت بی ثبات و ناآرام کرده است.
این مطلبی است که "سرگئی لاوروف" وزیر امور خارجه روسیه نیز در تاریخ 11 آگوست به آن اشاره کرده و گفته است: «نتیجه دخالتهای غرب پیش روی همه ما قرار دارد. این نتیجه چیزی جز بحران، درگیری نظامی و دولتهای از بین رفته نیست. در کشورهای عراق و لیبی تمامیت ارضی و استقلالشان در معرض خطر جدی قرار گرفته. بطور همزمان هرج و مرج دیگر کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا را نیز فرا گرفته است. مداخلات غرب در عراق و لیبی راه را برای تروریستها به سایر مناطق، از جمله آسیای مرکزی و جنوب شرق آسیا باز کرده و در نهایت راه تروریستها و افراطگرایان حتی به اروپا را نیز هموار کرده است.»
عملیات نظامی روسیه در سوریه، اوضاع را تغییر داد
البته اوضاع در منطقه خاورمیانه بعد از 30 سپتامبر سال 2015 ، زمانی که نیروی هوایی-فضایی روسیه به درخواست دولت سوریه، عملیات ضدتروریستی فعالی را در خاک جمهوری عربی سوریه آغاز کرد، بشدت تغییر یافت. این اقدام مسکو نه تنها مانع از آن شد که تروریستها دمشق را به اشغال خود درآوردند، بلکه توازن نیروها در کل منطقه را نیز برهم زد. اسلام گرایان افراطی مورد حملات قاطعی قرار گرفتند که در نتیجه آن، تعداد زیادی از نیروهای خود و همچنین نفوذشان در منطقه را از دست دادند که از جمله مهمترین نتایج آن، آزادسازی شهر موصل عراق بدست نیروهای دولتی این کشور بود.
در حقیقت آغاز عملیات نظامی روسیه در سوریه، اقدام تعیین کننده ای برای تغییر وضعیت سیاسی در منطقه بود. جریانات مثبتی بعد از تار و ما شدن تروریستهای داعشی در سوریه رخ داد که به فعال شدن تلاشها به منظور حل و فصل سیاسی بحران سوریه نیز انجامیده است.
در این راستا دو تمایل جدید در منطقه تقویت شد: اولا، نفوذ قدرتهای غربی، بخصوص آمریکا که ادعای ایجاد ثبات در خاورمیانه را داشت، بصورت قابل ملاحظه ای تضعیف شده است. و در ثانی، نقش قدرتهای منطقه ای، مانند ایران و ترکیه و تا حدودی هم عربستان سعودی و مصر، در روند اوضاع تقویت شده. ضمن اینکه بعد از حوادثی که به «بهار عربی» شهرت یافته، اوضاع در کشورهای عربی منطقه خاورمیانه نیز دچار تحول شد و آگاهی سیاسی بیشتری در این کشورها بوجود آمده است.
فلج شدن شورای همکاری کشورهای عرب خلیج فارس
حوادث اخیر در منطقه نیز نشان داده که دستورکار «جهان عرب واحد» دیگر از بین رفته است: کشورهای عربی که زمانی مواضع کاملا یکسانی در قبال تحولات داشتند، اکنون دچار اختلاف نظرات بسیار شدیدی با یکدیگر شده اند. در همین رابطه پیکربندی کاملا جدیدی در خاورمیانه شکل گرفته و اتحادها و محورهای جدیدی در منطقه بوجود آمده است که تا چندی پیش غیرقابل تصور بودند. جالب اینکه این گروههای جدید هم در میان کشورهای عربی و هم با حضور کشورهای غیرعرب منطقه، یعنی ایران و ترکیه شکل گرفته اند.
وضعیت به گونه ای شده است که شورای همکاری کشورهای عربی منطقه خلیج فارس در حال حاضر عملا فلج شده و به دلیل اختلافات بین کشورهای عضو آن، در آستانه از هم پاشیده شدن قرار دارد و به عقیده برخی تحلیلگران، این ارگان بعید است در آینده نزدیکی بتواند فعالیت خود را با ردیگر از سر بگیرد. در رابطه با اختلافات سیاسی بین برخی کشورهای عربی با قطر، گروه دیگری متشکل از عربستان سعودی، امارات متحده عربی، مصر و بحرین بوجود آمده است که اقدامات خود علیه قطر و همچنین ایران را با یکدیگر هماهنگ می کنند.
دو محور جدید «ترکیه-قطر» و «تهران-بغداد –دمشق» در منطقه
در رابطه با همین جنجال سیاسی، محور دوجانبه ای بین قطر و ترکیه شکل گرفته است که دقیقا در رویارویی با گروه بالا، حرکت می کند. مقامات آنکارا حاضر شده اند تا همه امکانات لازم برای مقابله با محاصره کشورهای عربی منطقه را در اختیار دوحه قرار دهند. اتحاد ترکیه و قطر در مقابل کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، روی اوضاع در لیبی و حتی درگیریهای نظامی در سوریه نیز تاثیر گذاشته است.
به موازات این اتحاد، محوری دیگری نیز در منطقه شکل و قدرت یافته است و آن محور«تهران-بغداد –دمشق» است. کشورهای تشکیل دهنده این اتحاد سه جانبه، یعنی ایران، عراق و سوریه، سعی دارند لبنان را نیز با توجه به نفوذ فوق العاده زیاد جنبش شیعه حزب الله، به جمع خود وارد کنند. کشورهای این گروه اقدامات خود را در جهت گیریهای مشخصی با یکدیگر هماهنگ کرده و تلاش می کنند برخی کشورهای عربی را نیز به خود جذب کنند. جالب توجه اینکه روسیه نیز همکاری بسیار نزدیکی، بویژه در رابطه با مسائل مبارزه با تروریسم، با این محور سه جانبه دارد.
در این بین، یکی دیگر از نتایج دخالتهای غرب در اوضاع منطقه خاورمیانه، افزایش تمایلات جدایی طلبانه ملل کرد زبان ساکن منطقه است که سرنوشت آنها سالهاست زیر سئوال قرار دارد. امروزه بیش از 30 میلیون نفر از ملت کرد که خواستار تشکیل کشوری مستقل برای خود هستند، در مناطق همجوار مرزی چهار کشور عراق، سوریه، ترکیه و ایران، زندگی می کنند و این کشورها، بغیر از ترکیه، همواره تلاش کرده اند تا سیاست محتاطانه ای در برخورد با مردم کرد داشته باشند.
نقش مثبت اتحاد «روسیه، ایران، ترکیه» در اوضاع سوریه
یکی دیگر از عوامل مهم و جدید در روند اوضاع منطقه، تلاشهای هماهنگ روسیه، ایران و ترکیه برای حل و فصل بحران به درازا کشیده شده در سوریه است که از جمله نتایج آن توافق طرفین در جریان مذاکرات بین المللی آستانه (پایتخت قزاقستان) برای ایجاد مناطق چهارگانه کاهش تنش در خاک سوریه و برقراری رژیم آتش بس در آنها بوده که امید تازه ای را برای به ثمر رسیدن تلاشهای بین المللی به منظور حل و فصل سیاسی و مسالمت آمیز بحران سوریه بوجود آورده است.
در این رابطه بسیاری از کارشناسان عرب، این اتحاد را نشان دهنده افزایش نفوذ روسیه در خاورمیانه ارزیابی کرده و معتقدند که بدون مشارکت مسکو، مناقشات در منطقه حل و فصل نخواهد شد. در مجموع این نظریه در منطقه بسیار شنیده می شود که دخالت کشورهای غربی در اوضاع منطقه و شکست سیاستهای آنها، باعث افزایش نقش روسیه در روند اوضاع نه تنها در سوریه، بلکه در مناقشات عراق، لیبی و یمن شده است.