«استفن. کِی. بنن» معروف به «استیو بنن» را میتوان یکی از مهمترین عوامل پیروزی ترامپ در دستیابی به کرسی کاخ سفید برشمرد. محافظهکار ضدسیستمی که یکی از لمپنترین رسانههای آمریکا به نام «بریتبارت» را در دست داشته و دارد و پس از پیروزی ترامپ، راه به سوی کاخ سفید گرفت تا به عنوان مشاور استراتژیک ارشد وی، در کنارش باشد. از ۲۰ ژانویه که ترامپ عملا پس از مراسم تحلیف به عنوان رییس جمهور کار خود را آغاز کرد تا ۱۸ آگوست که بنن رسما اخراج شد، حرف و حاشیه حول این چهره سیاسی زیاد بود. بنن را میتوان یکی از مرموزترین چهرههای حلقه یاران نزدیک ترامپ از دید رسانهها دانست. مردی که ترامپ پیوسته از او در مقابل حملات رسانهای دفاع میکرد و تنها در ماه ژوئن، یک بار برای کاهش فشارها، تغییر استراتژی داد و خود را مستقل از مشاورههای او اعلام کرد. در طی دو ماهه اخیر، زمزمههایی مبنی بر احتمال اخراج وی بر سر زبان رسانهها افتاد که نهایتا به واقعیت پیوست. اما سوال بزرگ این است که اخراج استیو بنن به عنوان چهارمین خروج از میان ۵ یار وفادار ترامپ («مایک پنس» قائم مقام رییس جمهور هنوز اخراج نشده است) و در مجموع، ۱۳ اخراج مستقیم و غیرمستقیم کاخ سفید، آیا نشانه این است که ترامپ میخواهد با جدایی از این افراد عموما تند، منش و رویکردی نرم اتخاذ کرده و از استیضاح احتمالی که کنگره برای وی تدارک دیده بگریزد و یا اینکه دست جریانی خاص در این میان است؛ جریانی که ترامپ تحت تاثیر شدید آن و تامین منافعاش که در گروی اخراج بعضی از نیروهای کاخ سفید است قرار دارد.
استیو بنن مدیر اجرایی ارشد پایگاه خبری-تحلیلی «بریتبارت» و مشاور سابق استراتژیک دانلد ترامپ، مردی به شدت محافظهکار و قویا ناسیونالیست/پوپولیست است که با سیاستهای نژادپرستانه خود و تعریف شعار «اول آمریکا» توانست رای سفیدپوستهای نژادپرست و ناسیونالیست را به سبد ترامپ بریزد و موجب پیروزی وی شود. در دوره ریاست جمهوری ترامپ نیز در طی این ۷ ماه، یکی از تاثیرگذارترین افرادی بود که دولت وی را تبدیل به یک دولت خودبرتر پندار، پرخاشگر، جنگطلب، و بیکفایت کرد.
وی در بخشی از گفتگوی خود با هفتهنامه «ویکلی استاندارد» گفت: «من از کاخ سفید میروم اما این تازه به معنای شروع کار است. دولت ترامپ به شکل و معنای کنونی تمام شده است. میروم و با تمامی سلاح و ابزارم از اندیشهام دفاع میکنم. از تمامی وجودم برای این کار مضایقه نمیکنم و به همه ثابت میکنم که قرار است چه کاری کنیم».
یکی از بحثهای قدرتمند این روزها این است که پس از بازگشت وی به بریتبارت، جنگ این رسانه علیه دولت ترامپ آغاز خواهد شد؛ این در حالی است که از همین حالا آغاز شده است و یکی از اعضای تیم تحریریه بریتبارت که خواسته نامش فاش نشود، در گفتگو با CNN اظهار داشته که از این پس، بریتبارت به طور غیر مستقیم حلقه نزدیکان ترامپ را نشانه خواهد گرفت. مقاله ۱۸ آگوست بریتبارت، درست ساعاتی پس از اخراج رسمی بنن، بیانگر همین واقعیت است: «با عزیمت بنن از کاخ سفید، دانلد ترامپ خطر تبدیل شدن به آرنولد شوارزنگر ۲ را به جان خرید». واقعیت این است که آرنولد به عنوان یک جمهوریخواه و فرماندار سابق کالیفرنیا اصلا در بین محافظهکاران محبوب نیست.
اخراجیهای کاخ سفید (مستقیم و غیرمستقیم)
استیو بنن تنها یک نفر از ۱۳ اخراجی (مستقیم و غیرمستقیم) کاخ سفید بود. این لیست، یک لیست بلندبالا در ۷ ماه ریاست جمهوری کسی است که از این حیث یک رکورد در تاریخ آمریکا به جا گذاشته است. ۱۲ نفر دیگر شامل این افراد هستند:
۱. «مایک دابکه» مدیر ارتباطات کاخ سفید بود که پس از استعفا اعلام کرد که دلایل این اقدام او شخصی بوده است.
۲. ژنرال «مایک فلین» مشاور ارشد امنیت ملی بود که پس از گسترش شایعه همکاری با روسها، به درخواست ترامپ از سمت خود استعفا داد.
۳. «کی. تی. مکفارلند» معاون مایک فلین بود و پس از استعفای اجباری وی، به همراه او رفت اما در اواسط ماه می، به سمت سفیر آمریکا در سنگاپور برگزیده شد.
۴. «راینس پیرباس» رییس سابق کمیته ملی جمهوریخواهان و رییس ستاد کارکنان کاخ سفید در دولت ترامپ بود که اینگونه اظهار شد که به دلیل تغییرات، ترجیح بر این بود که وی استعفا دهد.
۵. «آنتونی ساراموچی» جایگزین مایک دابکه به عنوان مدیر ارتباطات کاخ سفید بود که در پی لو رفتن تماس تلفنی توهین آمیز او با خبرنگار نیویورکر، اخیرا از سوی «جان کلی» رییس ستاد کارکنان کاخ سفید اخراج شد. اخراج او، پیش از بنن، آخرین اخراج از کاخ سفید بود.
۶. «شان اسپایسر» سخنگوی کاخ سفید بود که در اعتراض به انتصاب ساراموچی به سمت مدیر ارتباطات کاخ سفید، استعفا داد. وی از ترامپ درخواست عدم استخدام او را کرد و ترامپ نپذیرفت و اسپایسر را مجبور به استعفا کرد.
۷. «کتی والش» پس از دو ماه از انتصاب به سمت معاون رییس ستاد کارکنان کاخ سفید، از سوی جرد کوشنر و حلقه نزدیکان ترامپ که به «جناح غربی کاخ سفید» مشهورند، اخراج شد.
۸. «ازرا کوهن واتنیک» از سوی ژنرال فلین به سمت مدیر ارشد اطلاعات شورای امنیت ملی انتخاب شد اما ۶ ماه پس از انتصاب، توسط ژنرال «هربرت مکمستر» مشاور جدید امنیت ملی و جایگزین فلین، اخراج شد.
۹. «ترا دال» از سوی فلین به عنوان معاون رییس ستاد کارکنان کاخ سفید معرفی شد اما پس از ۶ ماه استعفا داد.
۱۰. «درک هاروی» از سوی فلین به سمت مشاور خاورمیانهای کاخ سفید منتصب شد اما ۶ ماه بعد توسط مکمستر عزل گردید.
۱۱. «ریچ هیگینز» رییس دفتر برنامهریزی استراتژیک کاخ سفید در ماه جولای به خاطر مطلبی که در آن ترامپ را در خطر نابودی توسط حلقه اطرافاش شامل سران «جهانیسازی» و سران «دولت عمیق» دانست اخراج شد.
۱۲. «مایکل. سی. شورت» دستیار ارشد مسئول مطبوعات کاخ سفید بود. بسیار میانه خوبی با شان اسپایسر داشت و وقتی ساراموچی جای اسپایسر را گرفت، پیش از اینکه اخراجاش کند خودش استعفا داد.
دو سناریو برای اخراجهای مستقیم و غیرمستقیم (اعمال فشار برای استعفا) اخیر از سوی ترامپ محتمل است که در ماههای آینده پیامدهای مرتبط با خود را خواهد داشت.
سناریوی اول: فرار از استیضاح
ترامپ، تحت فشار است. کنگره، عملکرد وی را در این ۷ ماهه ریاست جمهوری ضعیف برشمرده و تلاشها علیه وی آنقدر پیشروی داشته که به ادعای مقاله ۱۷ آگوست ۲۰۱۷ نشریه «نیوزویک» فقط ۶ امضاء تا برگزاری جلسه استیضاح وی فاصله است. مجله نیوزویک در مقاله ۱۷ آگوست خود از وضعیت اسفبار ترامپ در مجلس سنا سخن به میان آورد و در یک تشبیه تاریخی به ماجرای «بری گلدواتر» سناتور جمهوریخواه اشاره کرد که ۴۳ سال پیش وارد اتاق کار پرزیدنت نیکسون شد و این جمله را گفت: «آقای رییسجمهور! کاری از دست ما ساخته نیست. در سنا به اندازه کافی از رای برخوردار نیستید که نجات پیدا کنید».
پس از جلسه استیضاح احتمالی ترامپ در مجلس نمایندگان، یک جلسه محاکمه در سنا برگزار خواهد شد. برای تشکیل این جلسه که بسیار سرنوشتساز است، نیاز به رای دو سوم سناتورهاست و تا اینجای کار -طبق ادعای منابع معتبر نیوزویک- ۱۲ سناتور آماده ارائه رای بر علیه ترامپ هستند. اگر این تعداد را به ۴۸ سناتور دموکراتی که هیچ دل خوشی از ترامپ ندارند اضافه کنیم، دانلد ترامپ فقط ۶ رای تا عزل از سمت ریاست جمهوری آمریکا فاصله دارد.
ترامپ از جایگاه ضعیفی در اردوگاه جمهوریخواهان برخوردار است؛ روندهای تاریخی نشان میدهد که خروش دموکراتها در کنگره علیه ترامپ دارای احتمال قوی است؛ و در آخر هم، احتمال تنش شدید در سنا بالاست؛ ترامپ، بر خلاف بسیاری از روسای جمهور سلف خود نتوانسته از دشمنان خود در کنگره، مخالفان بیصدا و یا دوست بسازد و اتفاقا به صف دشمناناش افزوده شده است که از نمونه آن میتوان به توئیتهای حماقتبارش و استفاده از اصطلاحاتی چون «احمقها» و «کلاً تعطیلها» علیه نمایندگان و سناتورها اشاره کرد.
سناتور «جان مککین» جمهوریخواه و سناتور «لیندسی گراهام» دموکرات به عنوان دو سناتور بسیار پرنفوذ و قدرتمند سنا و از مخالفین اصلی ترامپ
سیاهه عملکرد ترامپ در قبال کنگره را که بنگریم، فهرست بلندبالاییست از قصور و اشتباه. شاید بارزترین میزان خصومت کنگره علیه ترامپ را بتوان در این مثال یافت: «جان مک کین» در حالی که در بیمارستان بستری بود، در شرایط نامتعادل خود را به کنگره رساند تا با رای خود و جذب و اجماع دیگر آرا، مانع از تصویب برنامه مراقبت-سلامت دولت ترامپ به جای برنامه «اوباماکر» شود.
تعداد اسامی نمایندگان و سناتورهای مخالف ترامپ و خاطرهای که ترامپ برای هر کدام از آنها رقم زده آنقدر زیاد است که در حوصله و ظرفیت این گزارش نمیگنجد. اوضاع آنقدر برای رییس جمهور نامساعد است که «جف سشنس» از معدود سناتورهای حامی وی وقتی از سوی او به سمت دادستان کل کشور منصوب شد، اندکی بعد به خاطر اظهارات مغایر با ترامپ، از سوی وی مورد توهین قرار گرفت و وقتی ترامپ قصد برکناری وی را داشت، تعدادی از سناتورها به رهبری سناتور «چاک گراسلی» رسما او را تهدید به عدم تایید دادستان بعدی تا پایان سال ۲۰۱۷ کردند. ترامپ، همچنین دو مرتبه از سوی همپالگیهای سناتور لیندسی گراهام تهدید به استیضاح شده است.
با این اوصاف، در سناریوی اول، خروجهای اخیر از کاخ سفید در قالب اخراج مستقیم و یا غیرمستقیم (تحت فشار قرار دادن برای استعفا) توجیه مییابد. حلقه نزدیکان ترامپ، تعدادی افراد تندرو با رفتارات غیرحرفهای در سطح اداره یک کشور هستند که از همان روز اول نسبت به انتصاب آنها زوایا و مخالفتهای فراوانی وجود داشت. یکی از همین افراد، استیو بنن است که در جامعه نخبگان سیاسی آمریکا به راستی منفور است. جامعه نخبگان، او را یک لمپن مطبوعاتی پروندهساز میدانند که فقط ادای استراتژیستها را در میآورد و در حد و اندازه پست مشاور ارشد رییس جمهور آمریکا نیست. ترامپ وحشت کرده و خطر اینکه یک روز یکی از سناتورهای حامی وی وارد اتاق کارش شده و خبر عدم وجود پتانسیل کافی در سنا برای دفاع از وی را به او برساند، حسابی نگراناش کرده است. لذا، تنها راه مقاومت را در حذف اطرافیان حرف و حدیثدار از پیرامون خود دیده است؛ دستکم فعلا!!! این سناریو، سناریوی مورد نظر نیوزویک است.
سناریوی دوم: فشار جریان جهانیسازی
سناریوی دوم را میتوان مرتبط به یک «گرایش» یا «جریان خاص» دانست که دانلد ترامپ جزئی از آن یا دست کم تحت فشار آن است. نشریه «پالیتیکو» معتقد است که این جریان در دست سران «جهانیسازی» است و «رجینا گراهام» از روزنامه «دیلی میل» معتقد است که «روپرت مرداک» صهیونیست به عنوان غول رسانهای و یکی از قدرتمندترین و ذینفوذترین تصمیمسازان کنونی آمریکا و دنیا، ترامپ را برای اخراج بنن و برخی چهرههای دیگر تحت فشار قرار داده است. این روزنامه نگار، به نقل از روزنامه «تایمز» آورده است که در جلسه شام ۴ آگوست در باشگاه خصوصی گلف ترامپ، مرداک بر سر میز با حضور «جرد کوشنر» (داماد ترامپ) و ژنرال «جان کلی» (رییس ستاد کارکنان کاخ سفید) از ترامپ خواسته که بنن را اخراج کند. یکی از منابع نزدیک خبر داده که ترامپ در برابر خواسته وی هیچ مقاومتی نکرده است.
روپرت مرداک در کنار ترامپ
پایگاه «بریتبارت» تحت مدیریت استیو بنن طی ماههای اخیر چندین مرتبه مرداک را به عنوان یک حامی جهانیسازی معرفی کرده که به شدت با تندرویهای دولت ترامپ مخالف است و جریان را به سمتی برده که شبکه تحت مالکیتاش «فاکس نیوز» با رهبری «مگین کلی» -مجری و مفسر این شبکه- یک جریان میانهگرای جهانیسازی را علیه حلقه تندروهای اطراف ترامپ به راه بیاندازد و بسیار هم موفق عمل کرده است.
بنن: روپرت مرداک یک جهانیگراست و هرگز ترامپ را درک نمیکند. او ترامپ را یک تندرو میداند و اکنون با ساختن شبکهای حول مگین کلی به سمت میانهگرایی میرود / بخش پایینی: من به راجر آیلز (مدیر عامل ارشد اجرایی سابق فاکس نیوز) در مورد مگین کلی اخطار دادم
چیزی که مشخص است این است که مرداک به عنوان یک یهودی بسیار قدرتمند و از سران جریان جهانیسازی، خواستار تلطیف فضا به نفع یهودیان حاضر در راس کار و تضعیف جبهه «برترپنداران نژاد سفید» ملیگرای آمریکاست. او خوب میداند که بنن یکی از رهبران همین جریان است و اخراج شدناش حتی اگر سر و صدا ایجاد کند، بر اینکه او در جریان قدرت در کاخ سفید باشد ارجحیت دارد؛ اخیرا موج گستردهای از اعتراضات سفیدپوستهای ملیگرا علیه قدرتگیری وسیع یهودیان در دولت ترامپ، خیابانها را فرا گرفته است و به طور منطقی تنها جریانی است که میتواند به مرور زمان فضای قابل توجه ضدیهودی در بین مردم آمریکا ایجاد نماید. جریانی که مرداک و دیگر سران جهانیسازی، خطر آن را به روشنی دریافتهاند. این سناریو، سناریوی مورد نظر دیلی میل و پالیتیکوست.
سناریوی سوم: رد پای گرهی کوهن
سناریوی سوم بیشتر مختص به اخراج بنن است. موسسه گلدمن ساکس که طرفدار سرسخت جهانیسازی است، از طریق نماینده خود «گری کوهن» قدرت و نفوذ بسیاری در کاخ سفید دارد. کوهن، هماکنون مشاور ارشد اقتصادی ترامپ و رییس شورای اقتصاد ملی است. او دوستی بسیار نزدیکی با جرد کوشنر -داماد ترامپ- دارد و در حلقه اعضای «جناح غربی» کاخ سفید که دارای بیشترین قدرتاند جای دارد. کوهن با نفوذی که در ترامپ دارد، بنن را کنار زد.
تفکر کوهن و همپالگیهایش در کاخ سفید یک تفکر «جهانیسازی» است که با تفکر برترپنداری و انزواطلبی سفیدپوستهای ناسیونالیست آمریکایی، زاویه شدیدی دارد. این اختلاف شدید وقتی به اوج رسید که جنبش سفیدهای ناسیونالیست در حرکت اخیر خود به حضور یهودیان بر راس قدرت دولت ترامپ اعتراض کردند و دانلد ترامپ در گفتگو با «نیویورک پست» واکنش مثبتی نسبت به تحرکات آنها در شهر «شارلوتزویل» نشان داد. یک منبع آگاه و نزدیک به کوهن، به چند رسانه از قبیل شبکه NBC و وبسایت بریتبارت گفته که کوهن به شدت نسبت به اظهارات ترامپ در قبال سفیدپوستهای نژادپرست ابراز انزجار کرده و به زبان تهدید، مراتب آن را به گوش رییس جمهور رسانده است و از وی خواسته تا سر دسته این جنبش در کاخ سفید را عزل کند. گزارش ۱۶ آگوست بریتبارت که در آن تصویری از کوهن و بنن را در کنار هم نشان میدهد، به طور مفصل به ماجرا پرداخته و پرده از عداوت وی با بنن برداشته است.
بخشهای مهم اقتصادی دولت ترامپ در دست کوهن است. کوهن، اصلاحات اقتصادی را در دستور کار قرار داده و به عنوان مدیر پیشین گلدمن ساکس از قدرت، تجربه، و نفوذ بسیار زیادی در بدنهها و نهادهای مختلف اقتصادی آمریکا و بازار سهام برخوردار است. ترامپ، بهتر و مناسبتر از کوهن برای امور اقتصادی خود سراغ ندارد. لذا، عقبنشینی کوهن، میتواند ضربه بزرگی برای ترامپ باشد. از سوی دیگر، کوهن سالهاست که با یهودیان حاضر بر راس قدرت و سیاست در آمریکا زد و بند دارد و از قضا نزدیکی کوشنر با وی نیز تعبیر مییابد. با این اوصاف، اخراج بنن و حذف هر آنکس که دارای تفکر نژادپرستانه، برتریپنداری و ناسیونالیسم باشد، توجیه