بحران کره شمالی یکی از مهمترین پروندههایی است که از ابتدای روی کار آمدن دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهوری آمریکا، بیشترین انرژی را از سیاست خارجی این کشور گرفته است. کره شمالی کشوری با قابلیت تولید تسلیحات هستهای همواره مورد توجه سیاستمدران کاخ سفید بوده است و استراتژی آمریکا برای یافتن چارچوبی مشخص در منطقه شرق و شمال شرق آسیا بر اقدامات تحریک آمیز علیه کره شمالی استواره بوده است.
آمریکاییها در سالهای اخیر به طور مکرر در نزدیکی آبهای سرزمینی کره شمالی حضور نظامی داشتهاند؛ این کشور هرساله با کره جنوبی و ژاپن مانورهای نظامی مشترک برگزار میکند؛ زیردریاییها، بمبافکنهای استراتژیک و ناوهای هواپیمابر آمریکا حضوری دائمی در نزدیکی کره شمالی دارند؛ مقامات واشنگتن همواره نسبت به احتمال حمله نظامی به کره شمالی صحبت میکنند؛ دولت دونالد ترامپ تحریمهای جدیدی به فهرست تحریمهای پیشین علیه دولت پیونگ یانگ اضافه کرده است و اخیراً نیز آمریکا اعلام کرد تصمیم دارد سامانه دفاع ضد موشکی تاد (THAAD) را در کره جنوبی مستقر کند.
اولین و بزرگترین اشتباهی که ایالات متحده در تحریک کره شمالی اعمال کرد ... مانور نظامی 9 مارس 1993 با کره جنوبی بود که در آن 12000 نیروی نظامی آمریکا و کره جنوبی شرکت داشتند
اینها تنها فهرست بخشی از اقدامات تحریک آمیز آمریکا علیه کره شمالی است اما شاید اولین و بزرگترین اشتباهی که ایالات متحده در تحریک کره شمالی اعمال کرد و باعث شد که کره شمالی در واکنش بدان از انپیتی، که در 12 دسامبر 1985 بدان پیوسته بود، تهدید به خروج کند، مانور نظامی 9 مارس 1993 با کره جنوبی بود که در آن 12000 نیروی نظامی آمریکا و کره جنوبی شرکت داشتند.
به دنبال این مانور بیثمر، نه تنها کره شمالی عقب نشینی نکرد بلکه سه روز بعد تهدید به خروج از انپیتی کرد و با این اقدام نشان داد که این کشور به جای واکنش همکاری و اطاعت به موضع دفاعی تغییر استراتژی داده است. این اقدام آمریکا در منطقه مؤید بیاعتمادی و تهدید امنیت برای کره شمالی بود. با اقدام اشتباه مانور نظامی، آمریکا برای جبران آن در 1994 نسبت به ساخت دو راکتور آب سبک با کره به توافق رسید، هرچند نتوانست نگرانی کره شمالی را نسبت به امنیت خود از نظر دور سازد. کره شمالی در صدد بود تا به امنیت بالاتری دست یابد از این رو این کشور به ادامه فعالیتهای هستهای خود مصمم بود.
محور شرارت
اشتباه دوم این کشور طرح دکترین محور شرارت و گنجاندن نام کره شمالی در آن، اتخاذ استراتژی حمله پیشدستانه، که در واقع نوعی اعلان جنگ قریبالوقوع علیه هر کشوری بود. طبق این دکترین حمله به افغانستان صورت گرفت و سرنوشت عراق و تغییر رژیم آن با حمله پیشدستانه آمریکا، کره شمالی را بیش از پیش نگران ساخت.
در سال 2002 آمریکا در حالی که با کره شمالی بر سر مساله هستهای مذاکره می کرد، شرکتهایی که هزینه برنامه تسلیحاتی دولت کره شمالی را تامین میکردند تحریم کرد که این مسئله باعث کنارهگیری کره شمالی از مذاکرات و در نهایت اقدام این در کشور در سال 2003 و خروج از انپیتی شد. علت دیگر این خروج تحریم بر علیه کره شمالی بود که صادرات نفت به این کشور قطع شد و کره شمالی، آمریکا را متهم به تدارک حمله پیشدستانه کرد. این اقدامات درهای گفتگو و اعتماد را یکی پس از دیگری میبست و کره شمالی را بیشتر در حالت تدافعی قرار میداد.
نخستین آزمایش هستهای
ترس و نگرانی از امنیت در کنار اقدامات تحریکآمیز آمریکا سبب شد تا در سال 2005 کره شمالی رسماً اعلام نماید که دارای سلاح هستهای است و پیونگیانگ نخستین آزمایش هستهای اش را در 9 اکتبر 2006 و دومین آزمایش هستهایاش را در 25 مه 2009 انجام داد. قدرت انفجار بمب آزمایش شده کره شمالی 15000 تن معادل قدرت بمب اتمی آمریکا در هیروشیمای ژاپن بود. با این آزمایش کره شمالی نهمین کشور دارای تسلیحات هستهای بود که در سایه سیاستهای ارعاب و تهدید غرب و برای تامین امنیت خود به سوی سلاح هستهای کشیده شده بود.
انزوای سیاسی این کشور سبب شد تا این کشور به دنبال قدرت بازدارندگی هستهای پیش رود. دولت آمریکا نیز در واکنش بدان در تلاش برای ساقط کردن دولت از درون و تمرکز قوای نظامی در اطراف مرزهای این کشور بود.
کره شمالی اعلام کرد که تهدیدهای فزاینده هر روزه آمریکا در مورد یک جنگ هستهای و تحریمها و فشارهای رذیلانه سبب شده است که این کشور نتواند در برابر این تحولات صرفاً نقش ناظر را بازی کند
مقامات کره شمالی علت سیاستهای خود را سیاستهای آمریکا اعلام داشته بودند. وزارت خارجه کره شمالی اعلام داشته بود که تهدیدهای فزاینده هر روزه آمریکا در مورد یک جنگ هستهای و تحریمها و فشارهای رذیلانه سبب شده است که این کشور نتواند در برابر این تحولات صرفاً نقش ناظر را بازی کند. همچنین رفتارهای بعدی کره شمالی در امنیتجویی را میتوان در شروط بازگشت به انپیتی جست که تضمین عدم اقدام نظامی آمریکا بر علیه خود از اولین شروطهای آن بود. شرطی که تعهدی از سوی آمریکا به آن داده نشد.
با مجهز شدن کره شمالی به بمب هستهای و ساخت موشکهای دوربرد با قابلیت حمل کلاهک هستهای، توازن قوا در شرق آسیا دگرگون شد و کره جنوبی و ژاپن نیز با مخاطره حمله هستهای در صورت هر گونه اقدام آمریکا بر علیه کره شمالی مواجه شدند. بیشک بحران کره شمالی نتیجه هراسها و تهدیدهایی از سوی دولت آمریکا بوده است و نمیتوان عملکرد امریکا را در ایجاد نا امنی در منطقه شرق آسیا نادیده انگاشت. ایالات متحده سعی کرده است تا نشان بدهد که میتواند از طریق اعمال زور و تهدید به خواستههای خود برسد و این تلاشها در قبال کشورهایی چون کره شمالی که به مقاومت پرداختهاند نتوانسته است پاسخ مطلوب واشنگتن را همراه داشته باشد.
مجهز شدن کره شمالی به بمب هستهای و ساخت موشکهای دوربرد با قابلیت حمل کلاهک هستهای، توازن قوا در شرق آسیا دگرگون شد و کره جنوبی و ژاپن نیز با مخاطره حمله مواجه شدند
تشدید تنشها در دوران ترامپ
اکنون کره شمالی همچون چین، روسیه و آمریکا دارای سلاح هستهای است و به نظر نمیرسد کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی، در استفاده از سلاح هستهای، در صورت احساس تهدید واقعی، حتی به صورت پیشدستانه از خود خویشتنداری نشان بدهد. کره شمالی یک مشکل پیچیده و چند بعدی است لذا راه حل آن نیز با پیچیدگیهایی روبرو است و موضوعی نیست که آمریکا بتواند آن را به تنهایی و یا با حمله نظامی حل کند.
هشدار اخیر دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا به کره شمالی درباره روبهرو شدن با آتش و خشم و پاسخ پیونگ یانگ درباره بررسی حمله به جزیره گوام، جزیرهای با حدود 163 هزار سکنه که حدود یک چهارم آن در اختیار پایگاههای نظامی آمریکا قرار دارد و حدود 6 هزار نفر از پرسنل نظامی آمریکا در این جزیره مستقر هستند، نشان از شدت گرفتن تنشها است. البته آمریکا پس از تهدیدات پیونگ یانگ مبنی بر حمله به گوام یگ گام عقب نشسته است.