تنشها میان آمریکا و کره شمالی ابعاد خطرناکی پیدا کرده است و بسیاری از کارشناسان بینالمللی، آمریکا و به طور خاص ترامپ و «جیمز متیس» وزیر دفاع او را عامل بحرانی شدن وضعیت میان دو کشور میدانند. طی روزهای گذشته و به بهانه دستیابی کره شمالی به فناوری تولید کلاهکهای هستهای با قابلیت سوار شدن روی موشکهای قارهپیما ترامپ انواع تهدیدهایی را نثار کیم جونگاون کرده است که نکات قابلتوجهی در آنها وجود دارد. سؤالی که ممکن است در اینجا مطرح شود این است که در این بحران کهنه بینالمللی حق با آمریکاست یا کره شمالی.
کیم جونگاون یا دونالد ترامپ؛ آیا تقابل این دو بالأخره اولین جنگ هستهای تاریخ را رقم خواهد زد؟
آتش خشمی که از سال ۱۹۹۹ روشن است
رئیسجمهور آمریکا روز چهارشنبه (۱۸ مرداد) در صفحه توئیتر خود در حالی با افتخار، از «بازسازی و مدرنیزه کردن زرادخانه هستهای» کشورش نوشت که اتفاقاً همه مشکلات آمریکا با کره شمالی بر سر برخورداری این کشور از زرادخانه هستهای است. به علاوه، ترامپ این توئیت را یک روز بعد از آن نوشت که کره شمالی را به خاطر آنچه «تهدید علیه آمریکا» میداند، به «آتش و خشمی که جهان تا کنون به خود ندیده» تهدید کرده بود.
یکی از نکاتی که کارشناسان آمریکایی در تحلیل صحبتهای ترامپ به آن اشاره کردهاند، «ناتوانی او در استفاده از زبان انگلیسی با کمترین میزان از دقت یا ظرافت» است. «سیاست» به یک معنا ناظر بر استفاده هوشمندانه از زبان است. طبق اصول بنیادین سیاست و دیپلماسی، «زمانی که یک مقام سیاسی حرفی را به صورت علنی بیان میکند، باید این کار را به گونهای انجام دهد که مخاطبان مختلف آن بتوانند برداشتهای «متفاوت» و در عین حال «مقتضی» را از آن داشته باشند.»
این در حالی است که به اعتقاد کارشناسان وقتی ترامپ از «آتش و خشم» صحبت میکند، برداشتی غیر از حمله هستهای به کره شمالی از آن محتمل نیست و چنین تهدیدی، اگر حتی خیال متحدان آمریکا در منطقه مانند کره جنوبی و ژاپن را راحت کند، مطمئناً در درون خود آمریکا مردم را وحشتزده میکند. این استفاده ناشیانه از «زبان سیاسی» نه تنها نشان میدهد ترامپ تجربه سیاسی کافی را ندارد، بلکه ثابت میکند امیدها درباره تأثیر مثبت افرادی مانند «جان کلی» رئیس ستاد کارکنان کاخ سفید، «هربرت مکمستر» مشاور امنیت ملی ترامپ و «جیمز متیس» وزیر دفاع دولت جدید که تصور میشد بتوانند مواضع رئیسجمهور آمریکا را منطقیتر کنند، اکنون بر باد رفته است.
تهدید «آتش و خشم» ترامپ علیه کره شمالی و پاسخ کیم جونگاون
در عین حال باید دانست که این موضع ترامپ درباره کره شمالی یکشبه هم شکل نگرفته است. اخیراً فیلم یکی از مصاحبههای وی در سال ۱۹۹۹ منتشر شده که نشان میدهد رئیسجمهور کنونی آمریکا دستکم از ۱۸ سال پیش به استفاده از زور یا دستکم تهدید به استفاده از زور علیه کره شمالی اعتقاد داشته است. دونالد ترامپ در این مصاحبه با شبکه انبیسی آمریکا توضیح میدهد که برای حل مشکلات با پیونگیانگ آماده است تا دست به حمله پیشدستانه بزند، هرچند گزینه اولش مذاکره است.
ترامپ بر خلاف آنچه که به نظر میرسد امروز به آن معتقد است، در این مصاحبه بعد از آنکه اشاعه سلاحهای هستهای را «بزرگترین مشکل در دنیا» توصیف میکند، توضیح میدهد: «ما با کشوری مواجه هستیم که [مقامات آن] به نوعی دیوانه هستند (البته این افراد یک عده خنگ نیستند) و دارند سلاحهای هستهای میسازند. این افراد این کار را به خاطر آن انجام نمیدهند که از ساختن سلاح هستهای لذت میبرند، بلکه برای این کارشان «دلیل» دارند.»
در عین حال، به نظر میرسد سرمایهدار سال ۱۹۹۹ و رئیسجمهور سال ۲۰۱۷ آمریکا طی این سالها هنوز نتوانسته درک کند چرا کره شمالی دست به ساخت کلاهکهای هستهای و موشکهایی میزند که امروز میتوانند این کلاهکها را تا خاک آمریکا حمل کنند. وی در ادامه این مصاحبه با همان کلهشقی مشهوری که از او سراغ داریم، راه وادار کردن پیونگیانگ به نشستن دور میز مذاکره را آمادگی آمریکا به استفاده از نیروی نظامی معرفی میکند و میگوید: «من با مردم زیادی معامله میکنم؛ اگر این افراد متوجه بشوند که شما جدی هستید، با شما مذاکره میکنند و هرگز کار به جنگ کشیده نمیشود.»
صحبتهای سال ۱۹۹۹ دونالد ترامپ درباره موضعش مقابل کره شمالی در صورت انتخاب به عنوان رئیسجمهور آمریکا
البته تهدیدها علیه کره شمالی توسط کاخ سفید ماهها و بلکه سالهاست شدت گرفته و در دولت جدید آمریکا هم تنها ترامپ نیست که به این تنشها دامن میزند. وزیر دفاع آمریکا مشهور به «سگ دیوانه» (که چنانکه گفته شد برخی امیدوار بودند «صدای منطق» در دولت جدید آمریکا باشد) نیز به تبعیت از رئیسجمهور این کشور با زبانی بسیار تند کره شمالی را تهدید کرد که مسیری که کیم جونگاون در پیش گرفته منجر به «پایان رژیم این کشور و نابودی مردمش» خواهد شد.
چرا کره شمالی سلاح هستهای میسازد؟
عبارت «نابودی مردمش» در اظهارات جیمز «سگ دیوانه» متیس، اشارهای آگاهانه یا ناخودآگاه به یک واقعیت تاریخی است که اتفاقاً میتواند منطق پشت تلاش کره شمالی برای رساندن برد موشکهایش تا خاک آمریکا را هم توضیح دهد. نکتهای که بسیاری از مردم از آن اطلاع ندارند این است که کشوری که توسط دولت آمریکا عضوی از «محور شرارت» معرفی میشود، طی «جنگ کره» بین سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳، بر اثر بمبارانهایی که آمریکا نقش اصلی را در آنها ایفا میکرد ۳۰ درصد از جمعیت خود را از دست داد. برای مقایسه خوب است بدانید در جنگ جهانی دوم، آمریکا فقط ۰/۳۲ درصد، انگلیس ۰.۹۴ درصد، فرانسه ۱/۳۵ درصد و چین ۱/۸۹ درصد از جمعیت خود را از دست دادند.
آمریکا در قبال کشتن ۳۰ درصد از جمعیت کره شمالی نه تنها هیچگاه حاضر به عذرخواهی از این کشور نشده، بلکه طبق سیاست همیشگی «محکوم کردن قربانیان جنگهای خود» با کمک همپیمانانش کره شمالی را به انزوای سیاسی کشانده و با تحریمهای ناعادلانه مردم این کشور را دچار فقر کرده است. در حالی که مساحت کره شمالی اندکی بزرگتر از ایالت پنسیلوانیا و جمعیت این کشور حدود یکبیستم از جمعیت آمریکاست، پیونگیانگ توسط همه دولتهای آمریکا به عنوان یکی از بزرگترین تهدیدها در دنیا معرفی میشود. کاخ سفید با استفاده از توصیفاتی تکراری از قبیل «دولت سرکش»، «حامی دولتی تروریسم» و «تهدیدی برای صلح جهانی»، واقعیت را معکوس کرده و کره شمالی را به عنوان تهدید و خود را تحت عنوان قربانی معرفی نموده است.
کیم جونگاون (راست) و رهبران قبلی کره شمالی با دستیابی به توان بالای نظامی توانستهاند بسیاری از تهدیدهای آمریکا را خنثی کنند
با این وجود، انگیزه کره شمالی از ساخت سلاحهای هستهای با توان هدف قرار دادن آمریکا، به هیچ عنوان تهاجم به این کشور یا انتقامجویی از جنایات واشینگتن در جنگ کره نیست، بلکه صرفاً دستیابی به توان بازدارندگی و جلوگیری از هرگونه اقدام آمریکا در آغاز جنگی دیگر علیه پیونگیانگ است. هدفی که به نظر میرسد رهبران کره شمالی توانستهاند تا حدودی به آن دست پیدا کنند؛ هرچند دشمنیهای آمریکا با کره شمالی تمامی ندارد.
آمریکا طی سالهای بعد از جنگ کره نیز با همکاری ناتو جنگهای دیگری را به راه انداخته که موجب مرگ میلیونها غیرنظامی دیگر شده است. این در حالی است که واشینگتن با قدرت رسانهای خود همچنان در چشم افراد ناآگاه در سطح جهان «پاسدار دموکراسی و صلح جهانی» تلقی میشود. عجیبتر اینکه سال ۲۰۱۱ زمانی که کیم جونگایل رهبر سابق کره شمالی فوت کرد، از اظهارات هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا در واکنش به این رویداد هم در قالب نقش آمریکا در «برقراری صلح جهانی» تعبیر شد.
کلینتون پس از شنیدن خبر مرگ کیم جونگایل «رهبر جدید کره شمالی را به استقبال از «مسیر صلح» دعوت کرد» و گفت: «ما عمیقاً نسبت به رفاه مردم کره شمالی نگران هستیم و دعاهایمان را در این برهه دشوار، بدرقه راه آنها میکنیم.» پس از این ژست ریاکارانه، نه تنها هیچکس از هیلاری کلینتون نپرسید درباره مردمی که دولتش ۳۰ درصد از آنها را قتلعام کرده چه نگرانیهایی ممکن است داشته باشد، بلکه وزارت خارجه آمریکا هم با عجله هرگونه اتهام مبنی بر وجود دوستی میان واشینگتن و مردم کره شمالی را رد کرد.
نظر کارشناس آمریکایی درباره نحوه مقابله ترامپ با اولین بحران امنیت ملی در دولتش
سخنگوی این وزارتخانه تصریح کرد که اظهارات کلینتون از سر «همدردی و ابراز تسلیت» نبوده، بلکه با هدف بیان «امیدها و انتظارات ما از رژیم جدید» در این کشور بیان شده است. این موضعگیری به خوبی نشان میدهد که دولت آمریکا هنوز هم سر سازش با حکومت یا مردم کره شمالی را ندارد، بلکه صرفاً از روش جنگ نظامی با کره شمالی ناامید شده و به استفاده از سناریوی «دموکراتیزه» کردن و «تغییر رژیم» تحت عنوان جعلی «مسئولیت محافظت» (وظیفه همه دولتهای جهان، طبق توافق سال ۲۰۰۵ در سازمان ملل، در جلوگیری از نسلکشی، جرائم جنگی، پاکسازی نژادی و جنایت علیه بشریت) روی آورده است.
آیا جنگ هستهای میان آمریکا و کره شمالی اتفاق میافتد؟
کارشناسان آمریکایی، بحران کنونی میان کشورشان با کره شمالی را اولین بحران جدی امنیت ملی در دولت ترامپ میدانند و معتقدند رئیسجمهور جدید آمریکا در واکنش به این بحران، این کشور را در آستانه جنگی هستهای با کره شمالی قرار داده است. البته هنوز هیچ چیز مشخص نیست و باید منتظر ماند و دید آیا «گندهگوییهای» ترامپ با هدف وادار کردن کیم جونگاون به آمدن پای میز مذاکره است یا واقعاً نشان از آمادگی آمریکا برای آغاز جنگی دارد که میتواند «کثیفترین» جنگ تاریخ لقب بگیرد.
شواهد نشان میدهد که مقامات کره شمالی اظهارات ترامپ را از نوع دوم میدانند، چراکه کشورشان اکنون تهدید کرده که طی چند روز آینده به جزیره «گوام» که خاک آمریکا محسوب میشود، حمله خواهد کرد. این تهدید آنقدر جدی است که رسانههای کره شمالی از آماده شدن نقشههای این حمله هم خبر دادهاند و از آنجایی که رسانههای کره شمالی قدرت آن را ندارند که مانند رسانههای آمریکایی موضع این کشور را در دنیا تبلیغ کنند، اصلاً بعید نیست که کیم جونگاون تصمیم گرفته باشد با حمله به گوام پیام خود را از طریق رسانههای آمریکایی به دنیا مخابره کند.
گزارش واشینگتنپست درباره دستیابی کره شمالی به موشکهای هستهای با ظرفیت هدف قرار دادن خاک آمریکا
تهدید به آغاز جنگ، یکطرفه هم نیست و چنانکه پیشتر هم اشاره شد، رسانههای آمریکایی هم با انتشار گزارشهای متعدد درباره دستیابی کره شمالی به ظرفیتهای لازم برای هدف قرار دادن خاک آمریکا با کلاهکهای هستهای، به نظر میرسد دارند زمینه را برای اقدام نظامی علیه پیونگیانگ آماده میکنند. برخی کارشناسان آمریکایی این فضاسازی رسانهای را یادآور مقدمهچینی جورج بوش پسر برای حمله به عراق و نشانهای خطرناک از آغاز جنگی دیگر به دست واشینگتن دانستهاند.
این کارشناسان عقیده دارند که همجهت شدن اهداف جنگطلبان در آمریکا با منافع برخی همپیمانان آمریکا در منطقه، از جمله ژاپن، میتواند منجر به اتخاذ تصمیم ناعاقلانه جنگ با کره شمالی توسط دونالد ترامپ شود. بر این اساس، اگر طی روزهای آینده شاهد یک عملیات «پرچم دروغین» (مانند حملهای ساختگی علیه یک موضع در خاک آمریکا توسط بازیگری غیر از کره شمالی) و انداختن تقصیر آن به گردن کره شمالی باشیم، وقوع جنگ میان دو کشور تقریباً قطعی است.