سی ام اردیبهشت ماه 96 مقتدی صدر در نشست خبری گفتهبود: به کشورهای عربی و اسلامی توصیه میکنم به آمریکا تکیه نکنند. اجلاس با ترامپ زشت است. کمتر از سه ماه بعد و در هشتم مرداد 96 اما خبر رسید مقتدی صدر با بن سلمان، ولیعهد عربستان، دیدار و گفتگو کر دو روز بعد هم دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا گفت که از سفر مقتدی صدر رهبر جریان صدر عراق به عربستان استقبال کرده و آن را تحولی عمده برای ایجاد ثبات در منطقه می داند.تعجب رسانه ها از دوگانه های پر از تناقض جریان صدر، بیراه نبود. او، دور زده بود و مسیر تازهای را انتخاب کرده بود.
سریال دیدارهای سعودی ها با مقامات بغداد و سفر العبادی و قاسم الاعرجی (وزیر کشور عراق) به عربستان، توجه عده زیادی را جلب کرد. حالا دیگر پای داعش از مجرای تنفس دیپلماسی عراق برداشته شده و این به معنای نقطه عطفی مهم در روابط آتی خواهد بود.
عبدالباری عطوان، روزنامه نگار فلسطینی، در یادداشتی در روزنامه رای الیوم، به همین گسست اشاره میکند و مینویسد:«بعد از شکست شدید داعش در موصل، شاید زمان آن فرارسیده باشد که ریاض بیش از پیش به عراق نزدیک شود. به نظر می رسد اظهارات صلاح العبیدی، سخنگوی جریان صدر در مصاحبه با شبکه الحدث، به خوبی شاهد این مدعا باشد؛ او گفت در دیدار بن سلمان و مقتدی صدر، هر دو اذعان دارند که در روابط گذشته اشتباهاتی داشتهاند.»
عربستان سعودی که مدت هاست از همسایه عرب زبان خود فاصله گرفته، با وجود بحرانهای امنیتی مستمر عراق، فرصت نزدیک شدن به این کشور را از دست داده و از طرفی، مراودات ایران و عراق که در فضایی صمیمانه و با محوریت حل مشکلات عراق در جریان افتاد، نگرانی های آل سعود را به شدت افزایش داد؛ جماعتی که با سیاست ورزی نسبتی نداشته و برای حل بحرانها، توسل به زور و دینار را ترجیح میدهند.
بعد از روی کار آمدن بن سلمان در عربستان، خلقیات سیاسی، تا حدودی به ریاض بازگشت؛ روابط تشریفاتی با قدرتها، رهبری مهارکننده ائتلاف اعراب با استفاده از اهرم های تنبیهی، فعال شدن وزارت امورخارجه و مواضع صریح، فرارهای رو به جلوی سیاسی برای دوری از پاسخگویی، مواردی است که به نوعی عربستان نوینی را به لحاظ سیاسی، نمایش میدهد.
بدین ترتیب چرخش هایی از این جنس، می تواند در سازوکار امروز سعودی ها تفسیر شود؛ گفتگوهایی که با محوریت قرار دادن منافع مشترک، باعث تحقق اهداف آنها در بغداد میشود و از سوی دیگر، برای بازیگران داخلی به مثابه مزیت نسبی تحرکات سیاسی ( نسبت به سایر احزاب و گروه ها ) تعریف شده و با جدیت پیگیری میشود. «یوسف الدینی» در پایگاه الشرق الاوسط می نویسد: «شیعیان میانه رو نیز در کنار ما می پذیرند که حضور شبه نظامیان در عراق، مانع کثرت گرایی سیاسی است.»
این اظهارات، علاوه بر اینکه آشکارا اهداف عربستان را در عراق روشن می کند، ادبیات سیاسی آنها را بر محوریت مفاهیم برساخته ای مانند «شیعیان میانه رو» تغییر می دهد تا از این طریق بتواند فعالیت ایران را در عراق، به طور راهبردی، مخرب نمایش دهد.
در آن سوی میدان، مقتدی صدر رهبر پرحاشیهای است که از قضا پایگاه اجتماعی مناسبی دارد و همواره برای مبارزه با آمریکا و نیز نبرد با فساد سیاسی-اقتصادی در عراق، فعالیت داشته است. او علی رغم اینکه شیعیان زیادی را رهبری می کند و همواره ارتباطش با ایران حفظ شده، تاکید دارد تا به خود را صرفا حافظ منافع مردم عراق نشان دهد.
او در آرامش دوران پساداعش در عراق، سعی دارد از این فرصت مهم استفاده کند خط و نشانهایی برای دولت عراق بکشد. حالا در این شرایط یک گزینه وسوسه انگیزتر به نظر میآید: میانجی گری میان ایران و عربستان. به گفته علی فواز در المیادین، اگر صدر بتواند میان ایران و عربستان نقش بازی کند، بی شک موقعیت سیاسی مناسبی خواهد رسید. او سعی دارد کاری کند تا ایران و عربستان دشمنی را رها کنند و با گفتگو، به طایفه گرایی در منقه پایان بدهند.
اگر این احتمالات برای اهداف صدر درست باشد، او بی تردید با نوعی ساده انگاری سیاسی رفتار می کند؛ خصومت شدید میان ایران و عربستان سعودی با ماهیت ایدئولوژیکی که دارد، حتی اگر در دیدار مقامات دو کشور و به ظاهر بروز داده نشود، آنچنان عمق و قدمتی دارد که بعید به نظر میرسد به راحتی فیصله پیدا کند.
رویاهای صدر، فرصت مناسبی را برای بزرگان آل سعود فراهم خواهد کرد تا با موج سواری بر حسن نیت های شکننده ی جریان صدر، هم راه نفوذی به عراق پیدا کرده باشند و هم راه فراری از اتهامات بین المللی. شبکه تلویزیونی «المیادین» به نقل از حساب توئیتری پرحاشیه «کشکول» ، جمله ای را در این باره منتشر کرد که شاید دست کم قابل تامل باشد:« سعودی ها برای خروج از گرفتاری در یمن، به دیدار با صدر و زیاد کردن سهمیه حجاج ایرانی نیاز داشتند.»با این تحلیل، نبرد در صنعا که مدت هاست حالت فرسایشی پیدا کرده، علاوه بر رسوایی بین المللی، ریاض را به شدت زمین گیر کرده و نرم خویی هایی از جنس دیدار با صدر، راهی برای عبور از اتهام هاست.
امروز، عراق، که یکی از مزیت های مهم استراتژیک ایران در منطقه محسوب می شود، وضعیت متفاوت و حساسی را تجربه می کند. بغداد در آینده نه چندان دور، با توجه به خروج نسبی از بحران داعش و نزدیک شدن به انتخابات سال 2018، به صحنه زورآزمایی دیپلماتیک ایران و عربستان بدل خواهد شد. نبردی که پس از ابهام در کارآمدی برجام، شاید آخرین برگ برنده ایران در منطقه را روی میز می گذارد.