همانطور که پیش از این اعلام شد مجله «تایم» قرار است در تاریخ 30 جولای برای چندمین بار (که دیگر حساب آن از دست همه در رفته) تصویری از چهره "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهوری روسیه را روی جلد خود چاپ کند.
خبرگزاری «نووستی» در تحلیلی کوتاه در این رابطه نوشته است: البته مسلما نباید انتظار داشت که این مجله به تجلیل از رهبر روسیه بپردازد. واضح است که مطلب چاپ شده در باره ولادیمیر پوتین در مورد این است که چگونه باید مانع ادامه دخالت روسیه در حیات سیاسی آمریکا شد.
امروزه مردم عادی آمریکا دیگر تردیدی ندارند که «روسیه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دخالت کرده و باعث شده تا "دونالد ترامپ" در این انتخابات به پیروزی برسد. و پشت سر این قضیه هم شخص "ولادیمیر پوتین" قرار دارد. مگر غیر از این می شود باشد، وقتی در سایت روزنامه «نیویورک تایمز» از هم اکنون ستونی با عبارت «حمله سایبری روسیه و نفوذ در انتخابات آمریکا» وجود دارد و این بخش فعالیتهای روسیه برای تخریب انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 را تحت پوشش قرار داده است. آیا مردم آمریکا اخبار اصلی ترین و بزرگترین روزنامه ملی در این کشور را باور نخواند کرد؟
مطالب جنجالی برای پرکردن این ستون هم همواره بوجود می آید که آخرین و جدیدترین آنها نیز دیدار پنهانی دونالد ترامپ با پوتین در جریان نشست سران کشورهای عضو گروه «جی-20 در هامبورگ آلمان بود. عبارات انتخاب شده برای مطالب این ستون به گونهای انتخاب می شود که می توان بدون خواندن مطلب، نتیجه کافی و لازم را از آنها گرفت: «ارتباط مستمر: از هکرهای روسی تا نتیجه انتخابات». و البته اگر مطالب خوانده شود، در آن مکررا به عباراتی مانند «امکان دارد»، «ظاهرا»، «به نظر من»، «به عقیده مقامات اطلاعاتی آمریکایی»، «گروه هکری که احتمالا به سرویسهای امنیتی روسیه وابسته هستند» و غیره .... برخورد می شود.
یک استاد دانشگاه علوم پزشکی مسکو همیشه به دانشجویان خود می گفت: «هرگز نباید حدس زد، باید بطور قطع دانست، وگرنه دچار اشتباه خواهید شد.» ولی ظاهرا در ایالات متحده کسی نیست که بتواند ارزیابی واقع بینانه ای داشته باشد و ترجیح می دهند تا با حدس و گمان و فرضیه های احتمالی، مسائل پیچیده سیاسی را بررسی کنند. بدین ترتیب در ذهن اکثریت قریب به اتفاق آمریکایی توهم ناشی از اخبار رسانه های گروهی با واقعیات داخلی درهم آمیخته است.
این مسئله تنها به روزنامه نیویورک تایمز مربوط نیست. شبکه تلویزیونی «سی ان ان» آمریکا هم آگهی تبلیغاتی دائمی را در مورد موضوع «دخالت روسیه در انتخابات آمریکا» تهیه کرده است که باز هم عناوینی بسیار جنجالی و مردم فریب برای مطالب آن انتخاب می شود.
برخورد رسانه های گروهی اروپایی نیز به همین ترتیب است. شایعه پراکنهای انگلیسی مانند «سان» و «اکسپرس» با پخش این خبر که «پوتین به رسم وحشیانه، حمام خون می گیرد» خوانندگان خود را از ترس کشتند. این مسئله ثابت می کند که واقعا نباید با انسان احمق، کاری داشت و انتشار چنین مطلبی نیاز به تفسیر خاصی ندارد.
مسلما آنچه مهم است اینکه این مسائل چه زمانی پایان خواهند یافت و هدف از این اقدامات چیست؟ سران به اصطلاح آزاد جهان که تامین مالی و نظارت بر رسانه های گروهی آمریکایی و اروپای غربی را برعهده دارند، در واقع با کمک این رسانه ها نوعی «هوش مصنوعی» جمعی از نوع غربی آن، بوجود آورده اند. از جمله ویژگیهای این هوش مصنوعی جمعی آن است که با «تعالیم و دستورات جهان لیبرالیسم» آمیخته شده و برای پیشبرد اهداف سیاسی خاص از آن به خوبی استفاده می شود.
یکی از مهمترین موجهای جریان فوق این است که روسیه، دشمن پلیدی است، برای اینکه با سیستم ارزشهای لیبرالیستی آنها مطابق نیست و خود دارای ارزشهایی، مطابق با منافع و عقاید مردم خود را دارد و حاضر نیست از استقلال خود صرف نظر کرده و دنباله روی غرب باشد. این شیوه کار رسانه های گروهی در حقیقت یک دور باطل را بوجود آورده و این خطر بسیار جدی است که این «هوش مصنوعی جمعی» دیگر به نقطه ای غیرقابل بازگشت رسیده باشد.
مشکل اینجاست که سازمان دهندگان این «خشونتهای روانی» رسانه های گروهی غربی، بخشی از جامعه غربی هستند و قربانیان آن نیز خود جامعه غربی است. دلیل آن هم واضح است، برای آنکه آنها حرف دیگری برای گفتن ندارند و سران آنها نیز در توهمات و باورهای خویش غوطه ورند. و ظاهرا این روند تا زمانی که این سیاست وشیوه برخورد با مسائل، خود سبب نابودی خویش را فراهم نکرده، همچنان ادامه پیدا خواهد کرد.