«سُحیم الریاحی التمیمی» از عناصر داعش در یادداشتی به القاعده در یمن تاخت و آن را زاییده وضعیت دَرهم افغانستان دانست که اکنون فرقهای ضاله است.
التمیمی که هویتش روشن نیست، بر این باور است که القاعده با ترفندهای بسیاری، شمار زیادی از عناصر داعش را از بین برد یا اینکه کاری کرد که این افراد از این گروه جدا شوند.
وی در خصوص شکل گیری القاعده مینویسد، روشن است که افغانستان، صحنه دَرهمی از اعتقادات و شیوهها و مذاهب «ضاله» بود و در بین همین مذاهب گروه القاعده به وجود آمد. این گروه در زمان «اسامه» با مدیریت مرکزی اداره میشد. پس از افزایش «جهاد» و صدور آن به سایر مناطق دنیا، هسته مرکزی القاعده مجبور شد نفوذ خود را در آن گروهها کاهش دهد و فعالیت خود را به هدایت از دور بسنده کند. پس این گروه که «مخلوطی از شیوه های انحرافی» بود، به این مسائل بسنده کرد.
التمیمی در خصوص یمن با اشاره به اینکه گروه «جند الیمن» به رهبری «القعیطی» پرچم جهاد «علیه کفار و مرتدان یمنی را به دست گرفت» اعلام کرد که وی علیه القاعده اعلام جنگ کرد.
به گزارش آنچه «مؤسسه العزم» (وابسته به داعش) نامیده میشود، گروه جند الیمن نیز پس از کشته شدن سرکردهاش منحل شد و گروه القاعده نیز برخی از عناصر این گروه را جذب کرد و کسانی را که مخالفت کردند، از پای درآورد تا بار دیگر این گروه شکل نگیرد.
به گفته وی، گروه القاعده در یمن تحت عنوان «انصار الشریعه» اعلام بروز و ظهور کرد ولی به خاطر هدایت از دور، برخی از عناصر این گروه به جان هم افتادند و صاحبان شیوه درست نمیتوانستند «بدعت گذاران و منحرفان» را به حال خود رها کنند. در آن برهه بود که قتل و کشتار به راه افتاد و برخی بازداشت شدند.
به گفته التمیمی، پس از اینکه «افراد صادق» کشته شدند و گروه اندکی از میان آنان باقی ماند، عناصر جاسوس موفق شدند خود را به مقامات عالی در القاعده برسانند. این افراد مرحله دوم عملیات خود را آغاز کردند و این مرحله این بود که عناصر گروه را به خود مشغول و طرحهای فاسد خود را اجرا کردند و در نتیجه «نسلی به وجود آمد که اصول توحید و جهاد را نمیدانست». پس از آن جاسوسهایی که به جایگاه والا رسیده بودند، معارضان را از بین میبردند و مناصب را به نزدیکان خود اختصاص میداند.
وی در بخش دیگری از این مقاله تحت عنوان «پیداش دولت اسلامی و اعلام گسترش به سوی شام» که در واقع به ظهور داعش اشاره دارد، مدعی شد که این مسئله تأثیر بسیاری بر عناصر القاعده حاضر در یمن داشت. همچنین پس از گسترش داعش، القاعده در یمن احساس خطر کرده و تصمیم گرفت که این مسئله را کنترل کند.
وی در ادامه خاطر نشان کرد که القاعده در این مرحله، سیاست رژیم آل سعود که همان «تفرقه بیانداز و حکومت کن» را در پیش گرفت. از این به بعد القاعده علیه داعش به صورت مخفیانه واد جنگ شد و معایب این گروه و نقاط اختلافی خود با آن را تکرار میکرد. در واقع این گروه در قبال سایر گروهها بی طرفانه عمل میکرد.
در بخشی از این یادداشت با عنوان «بعد از تشکیل خلافت، بی طرفی بیمعناست»، آمده که پس از اعلام تشکیل خلافت بر القاعده در یمن واجب است که موضعش را مشخص کند که با خلافت است یا علیه خلافت. سپس تأکید شده که «اصحاب شیوه منحرف و مورد نفوذ قرار گرفته شده، محال است که با اهل توحید و شیوه روشن پاک موافقت کنند». در ادامه این بخش امده که اعلام موافقت سبب ادغام آنان در «دولت اسلامی» میشد اما آنان رسما خلافت را رد کردند و با آن مخالفت کردند.
التمیمی با تأکید بر اینکه القاعده تصمیم گرفت که در میان داعش نفوذ کند، تصریح کرد که این گروه برخی از افراد برجسته خود را به میان داعش اعزام کرد ولی موفق به نفوذ نشدند. چرا که «ابوبکر البغدادی» سرکرده اصلی داعش، از اشتباهات سایر گروهها و خیانتها درس گرفته بود. از این روی، به محض اعلام بیعت «جند الخلافه» یمن با داعش، طرحهای برای خاموش کردن این گروه آغاز شد.
در ادامه این یادداشت آمده است که «مزدوران و اذناب یهود» سعی در کنترل وضعیت داشتند و فقط داعش را مورد حمله خود قرار دارند و تا حدودی موفق شدند طرح «جدایی» را مدیریت کنند و از این طریق «دولت اسلامی» را مجبور کند که به خواسته های آن تن دهد. در واقع هدف القاعده این بود که تصویر مخدوشی از «دولت اسلامی در یمن» ارائه دهد و اجازه ندهد کسی وارد این گروه شود.
التمیمی با بیان اینکه القاعده در یمن، شهر مکلا را در اختیار ائتلاف عربستان سعودی قرار داد، تصریح کرد که این کار میتوانست سبب شود که القاعده شمار زیادی از عناصر خود را از دست بدهد، ولی آنان، عناصر خود را با خطر داعش مشغول کردند و با این کار توانستتد معارضان و مخالفان خود را کنترل کنند.
به گفته وی، القاعده تا حدودی در یمن توانسته است در میان عناصر داعش شکاف ایجاد کند و احتمال دارد که این دو گروه با هم وارد نبرد شوند. در واقع القاعده از طرق جاسوسهای خود توانست در میان داعش تفرقه بیاندازد و نقشه های خود را عملی کند.
التمیمی در بخشی از پایان این یادداشت با عنوان «گروهک و طرح خلافت.. به کجا؟»، تهدید کرد که دو طرف [القاعده و داعش] در یمن بزودی درگیر خواهند شد. این فرد داعشی نوشته است«: «کسی که در وضعیت "یهود الجهاد" که خدا لعنتشان کند، تأمل کند که چقدر تلاش کردند وحدت دولت اسلامی را بر هم بزنند، شک نمیکند که برخورد [طرفین] میان سربازان صادق خلافت و دنبالههای مرتدها نزدیک است».
التمیمی افزود: «آیا "یهود الجهاد" با حملهای نظامی غافلگیر خواهند شد؟ یا یهودالجهاد از برادرانشان در شام درس عبرت گرفتهاند. واقعیت این است که گزیری از برخورد جندالله و جندالباطل نیست. این امری روشن است بلکه دو طرف به آن یقین دارند اما اسباب و کیفیت و مکانیزم و مشروعیتش محل بحث است. پس هر گاه علل آن -هرچند ساختگی باشد- شکل بگیرد برایشان کافی است اما فکر میکنم -وخدا بهتر میداند- گروهک[القاعده] خطرناکتر و خبیثتر از آن است که تصورش را میکنیم یا خیلی از تحلیلگران باور دارند».