دولت آمریکا طی سالهای اخیر و پس از آزمودن راههای مختلف برای پیشبرد اهدافش، به این نتیجه رسیده است که روشهای سخت و نظامی و همینطور مبارزه مستقیم با دولتهای متخاصم نباید اولین گزینهای باشد که کاخ سفید به آن متوسل میشود. چنانکه مدل انقلابهای رنگی نشان میدهد، واشینگتن اکنون روشهای نرم و ابزارهای کنترل افکار عمومی را بیشتر میپسندد و به استفاده از این روش جدیدتر برای دستیابی به اهداف قدیمی خود روی آورده است.
بدیهی است که کارآمدترین ابزار در دنیای امروز برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی (چه در سطح جهانی و چه در سطح یک جامعه هدف) استفاده از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی است. اکنون دیگر صرفاً «شبکه» اجتماعی نیستند، بلکه هر کدام به یک «رسانه» اجتماعی تبدیل شدهاند؛ رسانههایی که هر بازیگری در صحنه بینالمللی میتواند از آنها به سود خود استفاده کند.
در راستای فرصتها و تهدیدهای شبکههای مجازی برای استفاده در عملیات اطلاعاتی، اندیشکدههای آمریکایی پیشنهادها و راهکارهای مدنظر خود در مسیر استفاده و دفاع مقابل رسانههای اجتماعی را در قالب گزارشهای متعددی در اختیار تصمیمگیران در دولت این کشور قرار دادهاند. یکی از این اندیشکدهها، اندیشکده «سازمان رند» (RAND) وابسته به وزارت دفاع آمریکاست که طی گزارشی با عنوان «نظارت بر رسانههای اجتماعی: درسهایی برای تحلیلهای آینده وزارت دفاع در حمایت از عملیاتهای اطلاعاتی» مفصلاً به این موضوع پرداخته است.
اهمیت این موضوع نیز به دلیل است که عملیات اطلاعاتی به مراحل شناخت و تأثیرگذاری این شبکهها و رسانههای اجتماعی به شکلی دقیق و مؤثر نیازمند است.
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
عملیاتهای اطلاعاتی و ارتباط آنها با رسانههای اجتماعی
به بیان نویسندگان گزارش، «وزارت دفاع [آمریکا] عملیاتهای اطلاعاتی را اینگونه تعریف میکند: «بهکارگیری یکپارچه ظرفیتهای اطلاعاتمحور، در حین عملیات نظامی، ضمن همکاری با دیگر جبهههای عملیات با هدف نفوذ، اختلال، تخریب و یا تسخیر روند تصمیمگیری دشمن و یا دشمنان بالقوه و به طور همزمان، محافظت از روند تصمیمگیری نیروهای خودی.» عملیاتهای اطلاعاتی میتوانند بخشی از هر یک از انواع عملیاتهای نظامی دیگر باشند و برنامهریزی آنها شامل هماهنگ کردن ظرفیتهای اطلاعاتمحور (مانند جمعآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات، عملیات پشتیبانی اطلاعات نظامی، امور [و روابط] عمومی، و یا عملیاتهای نظامی-مدنی) با ظرفیتهای دیگر به گونهای است که بتواند در داخل و از طریق محیط اطلاعاتی، [روی جامعه هدف] اثرگذار باشد.»
گزارش فوق درباره اهمیت تحلیل رسانههای اجتماعی توسط دولت آمریکا اینگونه توضیح میدهد: «تجزیه و تحلیل رسانههای اجتماعی نقش مهم و رو به رشدی در تبلیغات و تحقیقات علمی ایفا میکند، اما از سوی دیگر، با ارائه پنجرهای رو به دیدگاهها، افکار و ارتباطات طیف گستردهای از اقشار مدنظر، پتانسیل قابلتوجهی برای پشتیبانی از عملیاتهای اطلاعاتیِ نظامی نیز دارد.»
در ادامه میخوانیم: «این بسترها میتوانند اطلاعات مهمی را در خصوص خصوصیات جمعیتشناختی، اندازه، ساختار سازمانی، حوزه فعالیت و دسترسی یک گروه یا جامعه هدف به یک شبکه اجتماعی ارائه دهند. چنین جزئیاتی میتواند سرلوحه تلاشهای عملیاتی برای تنظیم پیامهای ارسالی به جامعهای خاص و یا تأثیرگذاری بر طرزتفکر، تصمیمگیریها و یا رفتار آن جامعه قرار بگیرد. به عنوان مثال، تجزیه و تحلیل رسانههای اجتماعی در قالب یک عملیات اطلاعاتی، میتواند افرادی را که دارند به سوی افراطگرایی سوق پیدا میکنند، شناسایی نماید و میزان شیوع حمایت از عوامل افراطی در بین یک گروه خاص و عمق این حمایت را تشخیص دهد.»
کارشناسان اندیشکده «رند» در بیان یکی از دلایل اهمیت تحلیل محتوای رسانههای اجتماعی مینویسند: «مردم سراسر جهان، از جمله افراد غیرنظامی، متحدان آمریکا و دشمنان این کشور از رسانههای اجتماعی برای اشتراک اطلاعات و متقاعد کردن دیگران [و ترویج ایدئولوژیهای خود] استفاده میکنند. رشد سریع فنآوریهای ارتباطی به عنوان پایههای رسانههای اجتماعی، به دشمنان غیردولتی آمریکا مزیتی نامتقارن را بخشیده و همینطور هزینههای پایین ورود به این عرصه و مهارت عملیاتی نسبی این بازیگرها در زمینه دستیابی و استفاده از فناوریهای نوین، در مقایسه با دولتهای بوروکراتیک و رسمی، دست برتر را به بازیگرهای غیردولتی داده است.»
البته این تنها دلیلی نیست که نویسندگان گزارش برای اثبات ضرورت پرداختن به موضوع رسانههای اجتماعی از آن یاد میکنند. در ادامه این گزارش میخوانیم که تحلیل رسانههای اجتماعی «مطمئناً اهمیت زیادی برای نهادهای مشترک عملیاتهای اطلاعاتیِ نظامی آمریکا دارد. با توجه به حیاتی بودن و چالشهای پیش رو در مسیر ایجاد این ظرفیت، وزارت دفاع نیاز جدی به بررسی مطالعات موجود در زمینه فنآوریهای تحلیل رسانههای اجتماعی و همینطور نقاط مشترک میان عملیاتهای اطلاعاتی و تحلیل رسانههای اجتماعی دارد.»
تحلیل رسانههای اجتماعی، مقدمهای برای عملیاتهای اطلاعاتی
این اندیشکده آمریکایی با توجه به نقش پررنگ رسانههای اجتماعی در شکلدهی به افکار عمومی داخلی و خارجی آمریکا و اینکه کنگره، دولت و بهویژه پنتاگون را موظف کرده است تا بررسیهای لازم برای نظارت و کنترل بر شبکههای اجتماعی را انجام دهند و به طور جدیتری وارد این عرصه شوند، اقدام به تدوین گزارش فوق کرده و هدف از نگارش این گزارش را نیز اینگونه تصریح میکند: «نظر به تحولات سریع در روندها و فنآوریهای ارتباطی، این خطر وجود دارد که وزارت دفاع با چالشهایی در زمینه ایجاد ظرفیت تحلیلی و استفاده از این ظرفیت به شیوهای مؤثر و عملی، مواجه گردد. این گزارش، همین موضوعات پیچیده را بررسی و پیشنهاداتی را به وزارت دفاع ارائه میکند که بتوان برای ایجاد ظرفیت تحلیل رسانههای اجتماعی در حمایت از عملیاتهای اطلاعاتی از آنها بهره برد.»
تجزیه و تحلیل رسانههای اجتماعی میتواند نقشی ارزشمند در عملیاتهای اطلاعاتی وزارت دفاع ایفا کند
- تجزیه و تحلیل رسانههای اجتماعی میتواند اطلاعات مهمی را در مورد دشمن، حمایت از مردم در هر یک از کشورهای درگیر جنگ با یکدیگر، یا سایر جمعیتهای کلیدی [و ملتهای تأثیرگذار] ارائه دهد. این نوع تحلیل همچنین میتواند برای تنظیم پیامهای ارسالی به جامعهای خاص و یا تأثیرگذاری بر طرزتفکر، تصمیمگیریها و یا رفتار آن جامعه مورد استفاده قرار بگیرد.
- بسترهای رسانههای اجتماعی به کاربران اجازه میدهند تا بهسرعت و همزمان با روی دادن حوادث، نوشته، تصویر و ویدیوهای مربوط به آنها را به اشتراک بگذارند. نظارت بر رد و بدل شدن این دادهها کمک خواهد کرد تا دولت آمریکا مطمئن شود که نیروهایش آماده پاسخگویی به رویدادهای جاری و یا مقابله با گسترش اطلاعات دروغین هستند.
- استفاده نیروهای مسلح یا اعضای سرویسهای اجتماعی آمریکا از رسانههای اجتماعی میتواند امنیت عملیاتی آنها را به خطر بیندازد. این در حالی است که در طرف دیگر، تجزیه و تحلیل رسانههای اجتماعی میتواند تلاشهای پیشگیرانه وزارت دفاع در این حوزه را تقویت کند.
- جمعآوری کمکهزینههای مردمی و نظارت بر رسانههای اجتماعی تا کنون نقش مهمی در تقویت کمکهای بشردوستانه و دیگر عملیاتهای نظامی-مدنی ایفا کرده است، چراکه اطلاعات بروز و بهلحظهای را در اختیار قرار میدهند که برای پاسخ صحیح و مؤثر [به یک بحران] به آن نیاز است.
- مهم است به خاطر داشته باشیم که اطلاعات موجود در رسانههای اجتماعی، نشاندهنده کل جمعیت یک جامعه هدف نیست، بلکه میزان نفوذ رسانههای اجتماعی در نقاط مختلف دنیا متفاوت است و حجم متفاوت اطلاعات موجود درباره هر یک از جوامع هدف نیز همین واقعیت را منعکس میکند. علاوه بر این، اطلاعاتی که درباره یک حادثه یا بحران در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشود، عموماً متعلق به افرادی است که در آن حادثه نقش فعال داشتهاند.
سیاستها و ساختارهای قانونی فعلی، متناسب با عملیاتهای اطلاعاتی طراحی نشدهاند
- سیاستها و قوانین تا کنون نتوانستهاند همگام با تغییراتِ دشمنان و تحولاتِ فعالیتهایی پیش بروند که نیروهای آمریکایی در آنها نقش ایفا میکنند. عدم اطمینان از اینکه یک اقدام خاص تحت قوانین آمریکا مجاز است یا غیرمجاز، برای فرماندهانی که درگیر عملیاتهای اطلاعاتی هستند، دلسردکننده است.
- وزارت دفاع باید یک بررسی قانونی انجام دهد و سیاستهای مشخصی را در مورد استفاده از تجزیه و تحلیل رسانههای اجتماعی برای پشتیبانی از عملیاتهای اطلاعاتی تدوین نماید. این وزارتخانه همچنین باید دستورالعملهای مشخصی را در مورد جمعآوری، ذخیرهسازی و انتشار اطلاعات تنظیم کند.
- وزارت دفاع باید مستقیماً اقدامات خود در راستای توسعه ظرفیتهای تجزیه و تحلیل رسانههای اجتماعی را با موضوعاتی مانند ظرفیتهای اطلاعاتمحور و تهدیدات و نیازهای عملیاتی موجود گره بزند.
- وزارت دفاع باید هزینهها و فواید استفاده از فنآوریهای منبع باز را در مقابل فنآوریهای تجاری، ارزیابی کند و به پرسنل نظامی بیاموزد تا به جای آنکه برای تجزیه و تحلیل رسانههای اجتماعی به پیمانکاران تکیه کنند، این وظایف را خودشان به عهده بگیرند.