اندوخته مالی سران سعودی در بازار مالی آمریکا

می‌توان رابطه آنها را به دو برادر دوقلو یا «فرزندخوانده‌ای عزیز» برای «ناپدری عزیز» تشبیه کرد؛ رابطه‌ای که از بدو تاسیس عربستان همواره وجود داشته و با وجود اینکه 11 تن از شهروندان سعودی عامل حمله به برج‌های دوقلو در 11 سپتامبر 2001 بودند اما خبری از برخورد با شیوخ عربستان مطرح نشد. در دوره‌ای فضایی رسانه‌ای شکل گرفت اما پس از اندکی شاخ و شانه کشیدن، این موج رسانه‌ای افول کرد و باز شاهد روابط رو به صعود دو طرف هستیم. رویترز در گزارشی اعلام کرد که یک هفته پیش از سفر ترامپ به عربستان- که اولین سفر خارجی او محسوب می‌شود- قراردادی تسلیحاتی به ارزش 100 میلیارد دلار میان طرفین امضا خواهد شد.  یکی از مقام‌های کاخ سفید که به شرط فاش نشدن نام با رویترز سخن می‌گفت،افزود: این قرارداد تسلیحاتی طی یک دهه آینده ممکن است از 300 میلیارد دلار هم فراتر برود و این به عربستان کمک خواهد کرد تا ظرفیت‌های دفاعی خود را افزایش دهد. این مقام کاخ سفید می‌گوید: با این حال، آمریکا اجازه نمی‌دهد توانمندی‌های کشوری در منطقه از توانمندی اسرائیل پیشی بگیرد.

این مقام کاخ سفید می‌گوید: «در مراحل پایانی این مجموعه معاملات هستیم.» ترامپ قرار است 19 می ‌به عربستان سفر کند. رویترز می‌نویسد برخی از این بسته معاملاتی جدید است و برخی هم از قبل در جریان بوده و قرار است در سفر ترامپ نهایی شود. ترامپ با وعده افزایش شغل در آمریکا بر این باور است که با چنین معاملاتی با کشورهای نفت‌خیز می‌تواند سیل دلارهای شیخ‌نشین‌های عرب را روانه کشورش کند. کشورهای نفتی همچون عربستان در یک پارادوکس گرفتارند: آنها سالانه چندین میلیارد دلار نفت به بازارهای خارجی به‌ویژه آمریکا صادر می‌کنند و دلارهای آمریکایی را به جیب می‌زنند. در مقابل، با بستن قراردادهای تسلیحاتی و سرمایه‌گذاری متقابل در آمریکا، این دلارها را به شکلی دیگر وارد بازار آمریکا و چرخه پول این کشور می‌کنند. این بسته معاملاتی شامل خدمات تعمیر و نگهداری، کشتی، موشک‌های دفاع دریایی و امنیت دریایی، F-15 و سایر تجهیزات هوایی، زمینی و دریایی است. این مقام بی‌نام کاخ سفید می‌گوید: «چنین قراردادهایی به نفع اقتصاد آمریکا است و برای ساختن ظرفیت‌هایی برای پاسخ به چالش‌های منطقه‌ای مهم است اما اسرائیل هنوز دست برتر را دارد.» گاردین می‌نویسد: در روزهای پایانی دولت اوباما، آمریکا به‌دنبال توقف فروش سلاح به عربستان بود و دلیل آن را هم استفاده از این سلاح‌ها در جنگ یمن و سابقه حقوق بشری عربستان اعلام کرده بود. در دسامبر 2015 دولت اوباما اعلام کرد: «به دلیل مشکلات در هدف‌گیری‌های سیستماتیک و بی‌پایان از سوی عربستان، تصمیم‌سازان آمریکایی به این نتیجه رسیدند که فروش سلاح به این کشور را متوقف کنند. پایان دوران اوباما و شروع عصر ترامپ بهانه خوبی به دست فرزندان معنوی عبدالوهاب داد تا تعاملات نظامی خود با آمریکا را سر گیرند.»

بلومبرگ نیز اعلام کرد: عربستان سعودی قصد دارد در جریان سفر هفته آینده دونالد ترامپ به این کشور، طرح‌های سرمایه‌گذاری جدیدی را در زیرساخت‌های ایالات‌متحده اعلام کند که ارزش آن به 40 میلیارد دلار می‌رسد. یک مسوول کاخ سفید که نخواست نامش فاش شود، گفت که تمام طرح‌ها در حال بررسی بوده و «جرد کوشنر» مشاور و داماد ترامپ نقش سرنوشت‌سازی در زمینه طراحی این قرارداد دارد. شبکه سی‌ان‌بی‌سی نیز گزارش داد که به نظر می رسد این قراردادها مارس 2017 حین دیدار ترامپ با شاهزاده محمد بن سلمان جانشین ولیعهد عربستان سعودی طراحی شده است. طرفین در آن دیدار درباره برگزاری جلسات کارگروه‌های مشترک در زمینه صنایع و تاسیسات زیربنایی به توافق رسیده و عربستان سعودی متعهد شد به مدت 4 سال 200 میلیارد دلار برابر با 750 میلیارد ریال سعودی به‌عنوان سرمایه‌گذاری مستقیم و غیرمستقیم به آمریکا تزریق کند.

ترامپ در سفرش به ریاض قرار است در سه رویداد بزرگ شامل دیدار با مقام‌های سعودی، جلسه‌ای جداگانه با رهبران 6 کشور عضو شورای همکاری خلیج‌فارس و صرف ناهار با رهبران عرب و مسلمان شرکت کند. همچنین قرار است درباره چگونگی مقابله با داعش، جنگ در یمن و تهدیدهای موشکی بالستیک و دریانوردی در دریای سرخ با مقام‌های سعودی به گفت‌وگو بپردازد. بخش اصلی دستورکار دیدار با رهبران 6 کشور عضو شورای همکاری خلیج‌فارس جنگ داخلی در سوریه است. ترامپ در کنار سفر به عربستان قرار است به اسرائیل، واتیکان و بروکسل برای شرکت در نشست ناتو و سیسیل برای حضور در نشست کشورهای عضو گروه هفت برود.

 

فرزندخوانده چموش

عربستان، اسرائیل و ترکیه سه کشوری هستند که نقش فرزندخوانده را برای دولت‌های آمریکا داشته و دارند. اگرچه این فرزندخواندگان گاهی چموشی پیشه می‌کنند اما استراتژی آنها بر پایه همکاری با آمریکا می‌چرخد. آنها محور استراتژی خاورمیانه‌ای آمریکا را تشکیل می‌دهند. تزوتان تودوروف، فیلسوف مارکسیست بلغاری- فرانسوی بر این باور است که این کشورها «دارایی استراتژیک آمریکا» در منطقه هستند. او بر این باور است که این کشورها به‌واسطه چتر امنیتی آمریکا و حمایت‌های این کشور سری در سرها در‌آورده‌اند؛ در غیر این صورت حرفی برای گفتن در اقتصاد و سیاست جهان نداشتند. عربستان اکنون دو نقش را بر عهده گرفته است:

الف)ستون نظامی: این کشور با خریدهای نظامی گسترده از آمریکا و بریتانیا و افزودن بر میزان توانمندی دریایی، هوایی و زمینی درصدد است خود را به قطب نظامی در منطقه خلیج‌فارس تبدیل کند. عربستان تنها به واسطه منابع فراوان نفتی و دلارهای حاصل از آن می‌تواند چنین نقشی را در منطقه ایفا کند. به گفته زبیگنیو برژینسکی، عربستان در جایگاه یک قدرت منطقه‌ای قرار ندارد. او با ذکر یک مثال می‌نویسد گروه «جی 7» ابتدا متشکل از 7 قدرت اقتصادی دنیا بود اما با وارد کردن روسیه به این بلوک به «گروه 8» تبدیل شد. برژینسکی که پیش‌تر مشاور امنیت ملی کارتر بود، می‌گوید کشورهای گروه 7 تصمیم گرفتند برای احترام به غرور ملی روسیه و وارد ساختن این کشور در مسیر توسعه و دموکراسی این کشور را وارد گروه 8 کنند. برژینسکی معتقد است عربستان نیز تنها به‌دلیل قدرت مالی خود در زمره قدرت‌های منطقه‌ای گنجانده شده است. او بر این باور است که آمریکا در منطقه خاورمیانه و خلیج‌فارس از یک ضعف بزرگ رنج می‌برد زیرا متحدی ندارد که بتواند بر او اتکا کند. او معتقد است عربستان به‌دلیل رابطه نزدیک با مراکز قدرت در آمریکا و توانمندی مالی در جایگاهی است که آمریکا می‌تواند به او اتکا کند.

ب) ستون مالی: شیوخ سعودی 750 میلیارد دلار اندوخته در بازار مالی آمریکا دارند. یکی از علت‌هایی که باعث شد سران سعودی پس از افشای اسناد 11 سپتامبر مورد محاکمه قرار نگیرند اندوخته مالی آنها در بازار مالی آمریکا بود. این کشور نقش «پالایشگاه مالی» برای آمریکا را دارد. در مواقع بحران، این سعودی‌ها هستند که با تلنگر به متحدان عرب خود دلارهای نفتی را روانه آمریکا می‌کنند. به‌دنبال خرید 100 میلیارددلاری از آمریکا، عربستان هم متعهد شده که 40 میلیارد دلار طرح‌های سرمایه‌گذاری در آمریکا انجام دهد. بار مالی بخشی از قشون‌کشی‌های منطقه‌ای آمریکا هم از سوی عربستان تامین می‌شود.