پراجکت سیندیکیت نوشت: اگر پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا را یک زلزله در نظر بگیریم دوران گذار قدرت و تشکیل کابینه او یک سونامی است. جهان از اتفاقی که در حال وقوع است اطلاع دقیقی ندارد و معتقد است این به انتصابات ترامپ در برج ترامپ بستگی دارد. آنها بین خوف و رجا هستند اما آنها به جای اینکه به تقدیر اعتقاد داشته باشند باید سعی کنند از بدتر شدن اوضاع جلوگیری کنند.
وضعیت به گونه ای اجتناب ناپذیر است. تعهد آمریکا به متحدانش اساس امنیت دوران بعد از جنگ جهانی دوم را شکل داده و همکاری های جهانی را کلید زده است. این حقیقت وجود دارد که امروز وضعیت مشابه 50 سال پیش است و با این تفاوت که تفوق جهانی آمریکا تضعیف شده است.
این در حالی است که ترامپ فکر میکند تعهدات آمریکا به متحدانش یک رشته متصل به هم است و آمریکا نقش حفظ متحدانش را در ناتو برعهده دارد و صورت حساب های آنها را میپردازد. او آماده بازبینی همکاری های آمریکا در سراسر جهان است از تچارت گرفته تا تغییرات آب و هوا . به طور خلاصه درگیری آمریکا در جهان از هر لحاظ چالش های جدی را برای نظم لیبرال بین المللی داشته باشد.
این کاملا وارونه رویکردهای اوباما در دوره دوم ریاست جمهوری اش است که بر اهمیت نقش بین المللی آمریکا در مقوله هایی از قبیل تعییرات جهانی محیط زیست تاکید داشت. در زمانی که قدرت به طور فزاینده ای در حال پخش شدن است و سازمان های بین المللی دشوار شده بود اوباما سیاست های منعطفی را در پیش گرفت.
این به معنای مدح دولت اوباما یا تعریف بی خود از شخص او باما نیست بلکه در حقیقت سکوت اوباما در مورد ورود به برخی حوزه ها به فروپاشی برخی اجزای نظم جهانی در دوران ریاست جمهوری اش کمک کرد به ویژه در مورد خاورمیانه. در زمان ریاست جمهوری او نشانه های چگونگی ساختاربندی همکاری های بین المللی در حوزه های جدید پدیدار شد. نشانه هایی به نظر میرسد ترامپ سعی دارد این نشانه ها را انکار کند.
در زمان ترامپ احتمالا آمریکا به یک بازیگر منزوی تبدیل میشود که بر منافع کوتاه مدت خودش تمرکز دارد. در شرایطی که آمریکا دیگر در جایگاه راننده ننشسته باشد فرآیند توسعه همکاری های جهانی حداقل برای چند سال متوقف خواهد شدو این خبر بدی برای جهان به نظر میرسد و کاری نمیتوان برای آن کرد.
نتایج بالقوه دیگری هم در دوران ریاست جمهوری ترامپ قابل پیش بینی است: زوال یکپارچگی ساختاری سیستم جهان کنونی. شکست در توسعه نظم قانون محور که ضامن صلح نسبی و کامیابی هفت دهه گذشته است.
آمریکا علاوه بر اینکه یک قدرت ضروری است رابط بین کشورهای جهان است که از امنیت تا دلار تا قانون تا تحقیقات و اختراعات را ساماندهی میکند. با انزواگرایی ترامپ این ساختار قانون محور جهان تخریب شده و در نتیجه آمریکا به شدت منزوی شده و نمیتواند از اوراق قرضه دیگر کشورها حمایت کند.
البته در تئوری دیگر قدرتها جای آمریکا را خواهند گرفت اما در عمل هیچ کس چنین قابلیتی ندارد. اروپا اتحاد و یکپارچگی اش را از دست داده ٰ روسیه میتواند نقش تباه کننده را بازی کند اما فاقد چشم انداز و اقتدار برای رهبری جهانی است. هند هنوز برای این منظور ظرفیت لازم را ندارد.
شاید محتمل ترین گزینه چین باشد. دولت چین خواستار همکاری در حوزه اقلیم و حرکت فوری برای پر کردن خلا آمریکا در این حوزه و بازی کردن نقش مرکزی تر در همکاری های جهانی است.
اما چین هم هنوز از پذیرش نقش رهبری آمریکا فاصله زیادی دارد . دلیل آن چالش های جدی داخلی این کشور است. اقتدار بیشتر منطقه ای به همراه رشد تدریجی مشارکت های جهانی تاثیرات مثبتی را در امور داخلی چین در پی خواهد داشت که چین بیش از هر چیز به آن نیاز دارد.
اگر آمریکا رویه انزواگرایی را در پیش بگیرد هژمونی منطقه ای به نظم جدید تبدیل خواهد شد. چین و روسیه و آمنریکا و آلمان هر کدام رهبری منطقه خودشان را برعهده میگریند. این میتواند دیگری در مرزهای این مناطق را افزایش دهد. روسیه با چین در آسیای مرکزی و با آلمان در اروپای شرقی درگیر خواهد شد.
در مناطقی که فاقد هژمون هستند نظیر آفریقا و آمریکای لاتین ، رقبای منطقه ای در درجه اول با هم درگیر میشوند و احتمالبا توسط هژمون های منطقه های دیگر به طور نیابتی حمایت میشوند شبیه به اتفاقی که در دوران جنگ سرد می افتاد. تا جایی که ثبات مناطق تحت نقوذ حفظ شود میتوان درگیری قدرت را در آن تحمل کرد.
ما نمیتوانیم بیکار بنشینیم وچنین آیند ه متزلزلی را بپذیریم. در عو ض ما باید اقدامی بکنیم و در حالی که دولت ترامپ در دوران شکل گیری است باید ترتیب روایطی که آمریکا را فعال و درگیر نگه میدارد را ایجاد کنیم.
در کوتاه مدت این نیازمند رویکرد های معامله ای است تا رویکردهای اصولی. ترامپ به هر حال در نهایت یک کاسب است. با اینکه پذیرش آن سخت است اما ترامپ نقش کلیدی در نجات جهان بازی میکند. باید مطمئن شویم او زمانی که پرده ها بالا میرود سر جایش ایستاده.