روزنامه الکترونیکی «رأیالیوم» در مقالهای در ستون «سخن سردبیر» به قلم «عبدالباری عطوان» تحلیلگر مطرح جهان عرب نوشت: شاید برای ما شناخت دشمنان ترکیه این روزها آسان باشد ولی اگر تلاش کنیم دوستان آن را نیز رصد کنیم، وضعیت اینگونه نیست؛ چرا که آنها (دوستانش) به سرعت در حال کم شدن است و مواضعشان را در قبال این کشور را تغییر میدهند، از سوی دیگر، سیاستها و مواضع رسمی ترکیه طی 5 سال اخیر به شکل شتابندهای تغییر کرده است.
روز سهشنبه، «مولود چاووش اوغلو» وزیر خارجه ترکیه اظهارات چشمگیری مطرح کرد و آلمان را متهم کرد که کشوری است که بیشترین حمایت را از تروریستهای تُرکتبار میکند. او گفت: طرفداران «فتحالله گولن» روحانی تُرکتبار در آلمان با آغوش باز مورد استقبال قرار میگیرند و هواداران حزب کارگران کردستان (پکک) نیز در این کشور میتوانند فعالیتهایشان را بدون هیچگونه مانعی انجام دهند.
بیش از 3 میلیون آلمانی تُرکتبار در این کشور است که وابستگیهای سیاسی متفاوتی دارند؛ برخی از آلمانیهای کُرد از حزب کارگران کردستان، که خواهان تشکیل دولت یا اقلیم فدرال کُرد در جنوب شرق ترکیه است، حمایت میکنند و برخی دیگر از آنها از فتحالله گولن، که متهم به دست داشتن در کودتای نافرجام است، حمایت میکنند و گروه سوم نیز از حزب حاکم «عدالت و توسعه»، که «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهوری ترکیه ریاست آن را بر عهده دارد، حمایت میکنند.
دولت ترکیه میتواند روزنامهها را بنندد و روزنامهنگاران را بازداشت، رسانههای اجتماعی را فیلتر و آزادیها در داخل کشور را سرکوب کند ولی نمیتواند همین کار را در آلمان، آمریکا، انگلیس یا هر کشور غربی دیگر انجام دهد؛ زیرا آزادی بیان در آنجا تضمین شده است علاوه بر آن، آن (آزادی بیان) مجازاتی تلقی نمیشود که تحت تعقیب قانون قرار گیرد.
هنگامیکه ترکیه سیاست «صفر کردن مشکلات» با همسایگانش را دنبال میکرد و منافع ترکیه و ملت آن را بر هر منافع شخصی مقدم قرار میداد، فهرست دوستان آن بلندتر بود و هیچ کشوری در منطقه خاورمیانه یا حتی در جهان غربی با آن برابری نمیکرد. این کشور به رشد اقتصادی و ثبات امنیتی مثال زدنی دست یافت و به الگویی برای کشورهای جهان سوم از جمله کشورهای عربی و اسلامی تبدیل شد. ولی برخی عربهای مرتبط با کشورهای غربی، که هدفشان تجزیه دولتهای ملی (در منطقه)، تضعیف ارتش آنها و غرق کردن آنها در جنگهای فرسایشی است، موفق شدند ترکیه را به مداخلههای نظامی در کشورهای همسایهاش و نیز جنگهای فرقهای سوق دهند و همین امر به منفجر شدن تمامی روابط ویژه ترکیه (با کشورها) و دستاوردهای اقتصادی آن و نیز متزلزل شدن ثبات این کشور منتهی شد و بعید نمیدانیم که ویروس فروپاشی فرقهای و قومی نیز وارد این کشور شود و وحدت جغرافیایی و جمعیتی آن را تهدید کند.
بعد از حذف کردن «احمد داود اوغلو» صاحب تئوری سیاست «صفر کردن مشکلات» با همسایگان، از ریاست حزب عدالت و توسعه و نیز نخستوزیری و انتخاب «بنعلی ییلدریم» به این دو سمت، ییلدریم تصریح کرد که به همان سیاست بازخواهد گشت و روابط کشورش با سوریه و مصر را احیا میکند و در عرصههای سیاسی و اقتصادی با ایران و عراق پیوند برقرار میکند، امری که بسیاری از جمله ما را خوشبین کرد و به ترکیه و همزمان همسایگان آن نسبت به آغاز صفحهای جدید از دفن اختلافاتی، که به مداخلههای کشورهای ابرقدرت در منطقه منجر شده، و فعالسازی پلهای دوستی و همکاری بشارت دادیم ولی این خوشبینی ما زیاد طول نکشید و مشاهده کردیم که نیروهای ترکیه وارد اراضی سوریه شدند و برای ایجاد منطقهای حائل دیگر در اراضی عراق آماده میشوند و این دو تجاوز، میتواند به گرفتار شدن ترکیه در جنگ منطقهای منجر شد، جنگی که چهبسا طولانی باشد.
حزب عدالت و توسعه به قدرت رسید به خاطر اینکه 4 موفقیت بهدست آورده است: دموکراسی، رشد اقتصادی، اسلام میانهرو و حفظ دولت سکولار در ترکیه.
تروریسم در حال ورود به عمق ترکیه این کشور را بیثبات کرده و میانگین رشد اقتصادی آن را به پایینترین سطح رسانده است و همچنین بازداشت حدود 35 هزار تن از جمله بیش از 12 نماینده منتخب و رهبران احزاب (حزب دموکراتیک خلقها)، تصویر دموکراسی ترکیه را تیره و تار ساخته است علاوه بر این، بستن روزنامهها و شبکههای تلویزیونی و بازداشت روزنامهنگاران، ترکیه را در فهرست دولتهای سرکوبگری، که آزادیها را مصادره میکنند، قرار داده است.