نظام بردهداری در آمریکا از سده هفدهم با حضور آمریکاییها در خاک این کشور آغاز شد. نظامی که در آن سفید پوستان مقابل سیاهپوستان قرار میگرفتند، قوانین تنها برای تسهیل و رفاه زندگی سفیدپوستان به اجرا در میآمد و در نهایت حقی به عنوان شهروند برای سیاهان در آمریکا قائل نبود. هرچند به زعم تاریخ این نظام پس از پایان جنگهای داخلی آمریکا به اتمام رسید، اما هنوز رگههایی از آن در نوع نگاه برخی از مردم آمریکا وجود داردو حوادثی که گاه از رسانهها با عناوینی چون خودسوزی یک سیاهپوست در اعتراض به تبعیض نژادی، خشونت پلیس به یک شهروند سیاهپوست، ضرب و شتم یک سیاهپوست در خیابانهای نیویورک و ... تنها تعدادی از مصادیق بارز این نوع نگاه حاکم است.
طی سلطه این نظام، بردهداری عملی رایج در خاک آمریکا به شمار میآمد. انسانهایی که از تمام حقوق بشر تنها نانی برای نمردن و جایی برای خوابیدن داشتند. تاریخ حکایت از روزهای سخت و دردناکی در آمریکا برای سیاهان دارد که تا ابد می تواند لکه ننگی برای کشوری باشد که خود را سردمدار حقوق بشر در دنیا اعلام می کند. هرچند سالها از اعلام عمومی این نوع نگاه در آمریکا میگذرد، اما هنوز نوادگان سیاهان برده نمیتوانند مسیر شلاقها روی شانههای اجدادشان و یا تولد کودکان و رنج زنان در مزرعههای ذرت را از یاد ببرند و همین آغاز یک حرکت فرهنگی برای ثبت و یادآوری آن چیزی است که در تاریخ آمریکا، مقابل مجسمه آزادی برای سیاهانی که «برده» خطاب میشدند، است.
در سال 1865 قانون بردهداری در آمریکا لغو شد. در این زمان حدود چهار میلیون برده در سراسر ایالت متحده آمریکا زندگی میکردند و حدود یکچهارم مردم این کشور برده داشتند. بردهداری که در آمریکا به یک صنعت تبدیل شده بود، رفته رفته جزوی از فرهنگ مردم آمریکا شد و نوع نگاه به انسانها را براساس رنگ پوست تغییر داد. حال پرسش اینجاست که بعد از سالها اجرای قانون بردهداری در آمریکا، آیا این فرهنگ و طرز نگاه به سیاهپوستان به یکباره با لغو قانون بردهداری متحول شده یا همچنان میتوان نشانههایی از آن را در عملکرد مردم و مسئولان دید؟
پاسخ روشن است. هرچند سالها از لغو قانون بردهداری در آمریکا میگذرد، اما رگههایی از نهادینه شدن این نوع نگاه در عملکرد دولتمردان، پلیس و گاه مردم عادی نیز دیده میشود؛ فقط کافی است نگاهی دوباره به فیلمهایی که طی سالهای اخیر تولید شده بیندازیم تا تفاوت در نگاه را احساس کنیم، یا سری به اخبار منتشر شده طی ماههای اخیر درباره واکنش و برخورد پلیس با سیاهپوستان و کشته شدن چندین نفر از آنها بزنیم. مایا جیسانوف(Maya Jasanoff) در مقاله اخیرش در نیویورک تایمز به این موضوع پرداخته است.
جیسانوف، پژوهشگر حوزه تاریخ است که تاکنون آثار متعددی در این زمینه منتشر کرده و برگزیده جایزه کتاب واشنگتن(2012) است. والدینش از اساتید دانشگاه هاروارد بودند و او نیز پس از اتمام تحصیل، در همین دانشگاه به تدریس مشغول شده است. او در مقالهای تحت عنوان «دام بزرگ برای همه آمریکاییها» به موضوع بردهداری در آمریکا میپردازد و سعی دارد به این سؤال پاسخ دهد که چرا بعد از حدود 150 سال از لغو قانون بردهداری، همچنان جنبشهای اجتماعی و سیاسی برای احقاق حقوق سیاهپوستان در آمریکا شکل میگیرد؟
خشونتهای پلیس علیه سیاهپوستان و متعاقب آن اعتراضات مردمی طی ماههای اخیر سبب شد تا بار دیگر برخی از رسانههای غربی به موضوع سیاهپوستان در آمریکا و سابقه بردهداری در این کشور بپردازند؛ موضوعی که حتی اوباما، رئیس جمهور آمریکا را نیز معترض و اعلام کرده که خشونتهای پلیس علیه سیاهپوستان باید همه مردم آمریکا را نگران کند. در همین ارتباط نیویورک تایمز در یکی از مطالب اخیر خود با عنوان «دام بزرگ برای همه آمریکاییها» به کتاب Greg Grandin با عنوان «ضرورتهای امپراتوری: بردهداری، آزادی و فریب» پرداخته است. به نقل از این مقاله؛ کتاب سعی دارد به پارادوکس «آمریکای آزاد» و «آمریکای بردهداری» بپردازد. جیسانوف با اشاره به این اثر، ابتدا به شواهد تاریخی ماجرا پرداخته و این موضوع را به عنوان یکی از اجزای ثابت استعمار آمریکا خوانده است و در نهایت، نویسنده به چنبره زدن فرهنگ بردهداری در افکار عمومی در آمریکا میپردازد.
جیسانوف در این مقاله تلاش دارد بگوید که هرچند 150 سال از لغو قانون بردهداری گذشته است، اما این فکر هنوز در اذهان عمومی ریشه دارد و به نوعی دیگر خود را در دنیای امروز نشان میدهد. به اعتقاد او؛ پس از مرگ قانون بردهداری، شاهد نشانههای دیگری از این موضوع در حاکمیت و افکار عمومی مردم آمریکا هستیم؛ وحشیگریهای پلیس در قبال سیاهپوستان و حبس آنها نمونههای از ریشهای بودن این فرهنگ در میان افکار عمومی است.
این برای نخستینبار نیست که طی سالهای اخیر نوع عملکرد پلیس آمریکا و گاه برخی از صاحبمنصبان این کشور سبب شده تا دوباره موضوع «بردهداری» و تاریخ آن در آمریکا بر سر زبانها بیفتد و مجدداً مرور شود. عملکرد پلیس این کشور و حتی گاه برخی نقطه نظرات نژادپرستانه از سوی مسئولان این کشور، در آثار هنری و پژوهشی چند سال اخیر بازتاب داشته است.
همزمان با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بار دیگر مسئله سیاهپوستان مطرح شده است؛ اما اینبار در قالب جامعهای برای تغییر دادن آرای انتخاباتی. هر دو نامزد ریاست جمهوری سعی دارند تا با وعده آرای جامعه سیاهپوست را به نفع خود تغییر دهند؛ به نظر میرسد که بار دیگر رنگینپوستان پله ترقی سفیدپوستان شدهاند.