طفی بن علی از زندانیان گوانتانامو که مدتی است به یکی از شهرهای مرزیِ شمال قزاقستان تبعید شده، در مصاحبه با گاردین از وضعیت ناگوار خود در حبس و تبعید گفت.
او اکنون با 51 سال سن، بر اثر 13 سال حبس در گوانتانامو به کاهش دید مبتلا است و به قول خودش «انگار درون سرم دارند فوتبال بازی میکنند». پاهایش بر اثر راهرفتن بدون پاپوش در دوران حبس، چاکچاک شده است.
بن علی از دوران تبعید هم گلایه دارد:«اینجا هیچ کس را ندارم». اما هر چه باشد، وضعش بهتر از زمانی است که باید دائماً در لباس نارنجی و سرپوش به سختی نفس میکشید، در حالی که نوار چسب بر دهانش زده شده بود.
او میگوید پس از دستگیری در مرز افغانستان و پاکستان در اواخر سال 2001 میلادی، چند ماه را در پایگاههای مخفی سیا گذرانده و سپس به گوانتانامو در همسایگی کوبا منتقل شده است. بن علی اهل تونس است و اتهام او نیز همکاری با القاعده و عضویت در یک گروه تندرو تونسی بود. اما او میگوید به دلیل اینکه در ایتالیا در اقلیت بوده مهاجرت کرده، جایی که بیش از یک دهه در آن زندگی کرده بود.
طبق اسناد به دستآمده، امکان آزادی لطفی بن علی درسال 2004 میلادی به دلیل شرایط جسمی او فراهم بود اما این کار تا بیش از یک دهه به طول انجامید، یعنی زمانی که اوباما برای تعطیلی تدریجی گوانتانامو برخی زندانیان را به زادگاه آنها یا کشور ثالث فرستاد. بن علی میترسید در تونس به دلیل اتهامی که آمریکاییان به او زدهاند، تحت فشار دولت قرار گیرد.
لطفی بن علی در آپارتمان خود در شهر سِمی قزاقستان
او که به همراه یک تونسی و چند یمنی به قزاقستان فرستاده شد، هماکنون در برنامه دو سالهای قرار داد که با بودجه صلیب سرخ برای ادغام این افراد در جامعه مقصد در نظر گرفته شده است. از آن گروه به جز او و یک یمنی، سایر زندانیان به «قیزیلاوردا» دهها مایل دورتر در جنوب قزاقستان فرستاده شدند.
بن علی را در آخرین روزهای سال 2014 میلادی به آپارتمانش در شهر «سِمی» (Semey) رساندند، جایی که داستایوفسکی زندگی در آن را «غیرقابل تحمل» خوانده است. لطفی میگوید محل زندگیاش اصلاً با آنچه زندانبانهای گوانتانامو به او گفته بودند، مطابقت نداشت، نه امکانات پزشکی کافی برای او که یک دریچه قلبش مصنوعی بود، نه خبری از اکثریت مسلمان.
بسیاری از زندانیان گوانتانامو به کشور خود یا کشور ثالث فرستاده شدهاند اما ظاهراً اوباما نمیتواند وعده انتخاباتی خود برای بستن گوانتانامو را پس از گذشت 8 سال عملی کند
لطفی به خبرنگار گاردین میگوید وقتی به آپارتمانش منتقل شد، دمای هوا زیر صفر بود و مردم در کوچه و خیابان مشغول نوشیدن شراب در جشن سال نو مسیحی بودند. علاوه بر اینکه شهر سمی، در نزدیکی سایت هستهای است و هنوز بر اثر بهجایماندن تشعشعات از دوران شوروی، در وضعیت عادی قرار ندارد.
بن علی یک فوت از ساکنان این شهر، بلندتر است و نمیتواند لباس و کفش مناسب خود را پیدا کند. جدا از این، فقط برخی قزاقها میتوانند انگلیسی صحبت کنند و تنها یک نفر (امام جماعت مسجد) قادر است چند کلمهای عربی سخن بگوید.
اوایل سال میلادی جاری بن علی با مراقبت پلیس به آستانه برده شد تا یکی دریچه مصنوعی دیگر در قلبش کار بگذارند. او میترسد شرایط جسمیاش وخیم شود و مانند خَلَقی، یکی از تبعیدشدگان به قیزیلاوردا بر اثر عدم رسیدگی پلیس، جان دهد. آنها بیماری خَلَقی را در حالی که از پا افتاده بود باور نکردند و تنها یک روز پیش از مرگش او را به بیمارستان رساندند.
شهر «سِمی» هنوز به دلیل برجایماندن تشعشعات هستهای از دوران شوروی در وضعیت عادی قرار ندارد
شاید فراتر از همه این مشکلات که ریشه آنها به زندانیشدن در گوانتانامو برمیگردد، این است که لطفی بن علی و امثال او هیچ آیندهای برای خود تصور نمیکنند. آنها حتی نمیدانند دقیقاً چه اتفاقی در ماههای آینده برای آنها میافتد یا تا چه زمانی در تبعید به سر خواهند برد.
بن علی میگوید «دوست دارم در سِمی رستوران غذاهای ایتالیایی باز کنم اما پلیس حتی نمیخواهد من در خیابان آفتابی شوم.» زندانی پیشین گوانتانامو حتی از صحبت با دیگران محروم است زیرا مردم محل از وضعیت او باخبرند.
«من عصبانی نیستم. گاهی فقط آرزویم این است که تنها باشم. من 51 سال دارم و توان قلبم به اندازه یک پرنده است. همیشه در رنجم. دائماً در این فکرم که چه زمانی میتوانم همسر و فرزندانی داشته باشم. ممکن است روزی موفق شوم به زندگی عادی برگردم؟»