وبسایت هافینگتن پست در مطلبی به قلم «محمد شفیق همدم» - پژوهشگر افغان و برنده جایزه صلح نوبل – نوشت: افغانستان طی دو سال گذشته با چالش‌های بی‌سابقه‌ای مواجه شده است. طی این دو سال، چندین پروژه مهم توسعه در این کشور به بهره‌برداری رسیده است؛ اما دولت افغانستان نتوانسته است به وعده‌های خود عمل کند. در این مدت، هزاران افغان قربانی خشونت شدند. دولت کنترل چندین بخش را در کشور از دست داد و صدها هزار افغان مجبور به ترک موطن خود شدند. 

 

از سوی دیگر، بیکاری و فساد در نقطه اوج خود قرار دارند و افزایش اختلاف میان افغان‌ها، کشور را آسیب‌پذیرتر از همیشه کرده است؛ به طوریکه اگر جامعه جهانی فوراً اقدام نکند، افغانستان به زودی به "عراق دوم" تبدیل خواهد شد. 

 

پس از برگزاری یک انتخابات جنجالی در افغانستان، دولت وحدت ملی در سپتامبر 2014 کار خود را آغاز کرد و بدون آنکه نتیجه انتخابات منتشر شود، «محمد اشرف غنی» با میانجی‌گری «جان کری،» وزیر امور خارجه آمریکا، به عنوان رئیس جمهور و عبدالله عبدالله – رقیب سیاسی او – به عنوان رئیس هیئت اجرایی انتخاب شدند. اما از آن زمان به بعد، مشروعیت این دولت و سازگاری آن با قانون اساسی افغانستان بارها با چالش مواجه شده است. 

 

در این مدت، موافقت دولت جدید با ادامه حضور آمریکا و ناتو در خاک افغانستان و کمک سالانه 4 میلیارد دلاری به وزارت دفاع و نیروهای امنیتی افغان و همچنین کمک یک میلیارد دلاری به پروژه‌های توسعه نیز نتوانست آینده بهتری را برای این کشور خلق کند. 

 

از نظر برخی شاخص‌های مربوط به رشد و توسعه، افغانستان امروز از شکوفایی به مراتب بیشتری نسبت به گذشته برخوردار است. این کشور شاهد برگزاری 3 انتخابات ریاست جمهوری بوده است. دهها میلیون دانش‌آموز در مدارس آن ثبت نام کرده‌اند. زنان از احترام و حقوق بیشتری نسبت به قبل برخوردار شده‌اند. تعداد مشارکت‌های بین‌المللی و حتی تعداد تلفن‌های همراه و ضریب نفوذ اینترنت به شدت افزایش یافته است. این کشور در ژوئیه 2016 به عضویت سازمان تجارت جهانی درآمد و در تلاش برای احیای جاده ابریشم، با چندین کشور قرارداد ترانزیت کالا امضا کرد.

 

امضای توافق سه جانبه با تهران و دهلی نو برای استفاده از بندر چابهار در جنوب شرقی ایران نیز نقطه عطف مهم دیگری است که می‌توان در این خصوص به آن اشاره کرد؛ اما تعداد مشکلات مزمنی که کماکان گریبانگیر این کشور هستند به اندازه‌ای زیاد است که تمامی این موارد را تحت‌الشعاع قرار داده است.

 

افغانستان همچنان در "شاخص شفافیت اقتصادی" که ارتباط مستقیمی با فساد دارد، مقام آخر را به خود اختصاص داده است و تمام تلاشهایی که برای مبارزه با فساد صورت گرفته هیچ نتیجه‌ای به همراه نداشته است. افزون بر این، با وجود هزینه‌های هنگفت اقتصادی و نظامی، ملت افغانستان همچنان در فقر و ترس زندگی می‌کند. 

 

آمارهایی که از تلفات افغان‌ها منتشر می‌شود نیز به شدت تکان‌دهنده است. طبق برآورد سازمان ملل، سالانه حدود 10 هزار غیرنظامی افغان در کشور کشته می‌شوند که مسئول مرگ بسیاری از آنها، طالبان است که تاکنون از هیچ معاهده صلحی استقبال نکرده است.

 

افغانستان به لحاظ منابع طبیعی، گاز، مواد معدنی و نفت با ارزش تقریبی 3 هزار میلیارد دلار، کشور ثروتمندی به شمار می‌رود. با این حال، فقر همچنان یکی از مشکلات اصلی این کشور به شمار می‌رود که به طور غیرمستقیم آن را به بهشت تروریست‌ها و قاچاقچیان تبدیل کرده است. علاوه بر مشکلات اقتصادی، مشکلات سیاسی و امنیتی نیز افغانستان را در یک بحران تمام‌عیار قرار داده است تا جاییکه اگر اقدام فوری برای نجات این کشور در آینده نزدیک صورت نگیرد، بار دیگر از لبه پرتگاه به پایین سقوط خواهد کرد.