نگرانی جهانی؛ کلینتون یا ترامپ؟

 اولین مناظره دو کاندیدای ریاست‌جمهوری آمریکا انجام شد و افکار عمومی بر برتری خانم کلینتون در پاسخ‌گویی به ترامپ رأی داد؛ موضوعی که از قبل روشن بود و پیش‌بینی می‌شد. 

 

خانم کلینتون تحصیل‌کرده و دارای تجارب نمایندگی در مجلس سنا و پست وزارت امور خارجه و مهم‌تر از همه، همسر رئیس‌جمهور اسبق-‌بیل کلینتون- است که از این حیث بر ترامپِ فاقد تجارب سیاسی و بین‌المللی قطعا پیروز می‌شد. 

 

پیروزی در یک مناظره در این سطح علاوه بر نیاز به داشتن عوامل محتوایی نظیر احاطه بر استراتژی‌ها، تاکتیک‌ها، سیاست‌ها، منافع و امنیت ملی کشور و چگونگی حفظ امنیت بین‌الملل، نیازمند عوامل شکلی و نحوه تأثیرگذاری بر بینندگان نیز هست که ترامپ فاقد هر دو دسته از عوامل محتوایی و شکلی بود. جمهوری‌خواهان آمریکا با این مناظره پیش‌بینی‌پذیر، بیشتر در بن‌بست قرار گرفتند و دچار دودستگی علنی شدند. برخی خواهان حمایت‌نکردن از ترامپ و برخی دیگر در فکر چاره‌ای برای جلوگیری از شکست جمهوری‌خواهان هستند. این اختلاف می‌تواند در مناظره‌های بعدی عمیق‌تر و جدی‌تر شود. 

 

حقیقت این است که همه دولتمردان حاضر و سابق آمریکا، همه متنفذان حزب جمهوری‌خواه و همه رسانه‌ها و مراکز علمی- تحقیقاتی این کشور به‌خوبی می‌دانند ترامپ گزینه مناسبی برای استقرار در پست ریاست‌جمهوری آمریکا نیست، زیرا شرط اول چنین پستی، داشتن عقلانیت و ثبات در تصمیم‌گیری است که بتواند امنیت آمریکا و امنیت بین‌الملل را با پرهیز از تصمیمات احساسی، تأمین کند و همگان باور دارند ترامپ چنین شرطی را ندارد. آمریکا برخلاف دیگر کشورها فقط با مردم خود و چند کشور روبه‌رو نیست، بلکه در واقعیت با همه مردم جهان و همه کشورها و امنیت آنها سروکار دارد. در این مورد خانم کلینتون از نظر مردم آمریکا و شاید مردم جهان، قابل اعتمادتر است، زیرا به‌اصطلاح براساس قاعده بین‌المللی بازی می‌کند. ساده‌اندیشی ترامپ باعث می‌شود هر گروه از افراد یا از کشورها بتوانند خودشان را به او نزدیک کنند و بر وی تأثیر بگذارند. این خطر برای ایران بیش از همه جدی است، زیرا یهودیان در آمریکا سازماندهی و لابی رسمی دارند و می‌توانند از اهداف و منافع رژیم صهیونیستی که دشمن شماره یک ایران محسوب می‌شود، حمایت کامل کنند. 

 

اعراب هم دارای لابی قوی خود هستند و نشان داده‌اند بر ساختار سیاسی آمریکا تأثیرگذارند، ولی دوره اوباما برای هر دو گروه اسرائیل و اعراب یک استثنا محسوب شد زیرا با لابی هیچ‌یک از دو گروه به ریاست‌جمهوری نرسید. دراین‌میان ایران نه‌فقط دارای لابی طرفدار خود نیست، بلکه ایرانی‌های پرنفوذ ولی به‌حاشیه‌رفته، عموما در جبهه مخالف قرار دارند. این وضعیت می‌تواند در غیاب دسترسی ایران به ساختار سیاسی آمریکا، به مغرضان فرصت دهد هرچه می‌خواهند برای «کوبیدن سر مار» به کار گیرند. البته درباره خانم کلینتون هم وضعیت چندان رضایت‌بخش نیست...

 

زیرا از یک‌سو وی برای مبارزه انتخاباتی حاضر از حمایت لابی‌های اسرائیل و اعراب برخوردار است و از سوی دیگر، دیدگاه چندان مثبتی نسبت به سیاست داخلی و سیاست خارجی ایران و به‌ویژه در منطقه ندارد، ولی می‌توان گفت تصمیم‌گیری‌های او احساسی و خلق‌الساعه نخواهد بود. همین مناظره، شرایط روحی و فکری دو نامزد را نشان داد که چگونه ترامپ نسبت به مسائل امنیت ملی آمریکا و امنیت بین‌الملل بی‌اعتنا بوده و درک درستی از آن ندارد. ترامپ از نظر شخصی هم نوعی لجبازی از خود نشان می‌دهد و سعی می‌کند مسائل مهم مملکتی و جهانی را با بی‌ادبی به مسخره گرفته و جواب دهد که زیبنده یک رئیس‌جمهور نیست. ترامپ از اعتمادبه‌نفس کاذبی برخوردار است و از جمله گفته می‌شود حاضر نشد برای این مناظره آمادگی قبلی پیدا کند و به توصیه‌های مشاوران گوش دهد بنابراین هنگام مناظره، دچار استرس و عصبانیت شد و صحنه را به ضرر خود به خانم کلینتون باخت. 

 

جمهوری‌خواهان هرچه می‌گذرد بیشتر خود را سرزنش می‌کنند چرا اجازه دادند چنین کاندیدایی سیر انتخابات را از ابتدا طی کند که اگر پیروز شود، همه را دچار وحشت و اضطراب می‌کند و اگر ببازد، عرصه را بر جمهوری‌خواهان تنگ‌تر می‌کند و به‌همین‌ترتیب انتخابات مجلس نمایندگان و سنا را نیز دو سال دیگر از دست خواهند داد. هرگونه مخالفت جمهوری‌خواهان با ترامپ به نفع خانم کلینتون تمام می‌شود و هرگونه سکوت یا تأیید ترامپ، آنها را در ناکامی‌ها و اشتباهات آینده ترامپ شریک می‌کند. 

 

جمهوری‌خواهان اعتقاد دارند دموکرات‌ها از فرصت بحرانی ترامپ استفاده کرده می‌خواهند آنها را به عقب برانند و از شرایط به نفع خود استفاده کنند و ازجمله مراجع قضائی را به سمت‌وسوی خود بکشند و به حوزه‌هایی که به طور سنتی در دست جمهوری‌خواهان بوده، ضربه اساسی وارد کنند. از سوی دیگر، اگر ترامپ نبود خانم کلینتون هم نقاط ضعفش به‌ویژه در صحنه سیاست خارجی برجسته‌تر شده و شاید باعث شکست وی در انتخابات می‌شد، ولی در سایه حضور ترامپ این نقاط ضعف کم‌رنگ شده و مانعی برای پیروزی خانم کلینتون نخواهد شد.

 

 منتقدان خانم کلینتون می‌گویند شکست دیپلماتیک کلینتون بعد از سال ٢٠١١ برای مذاکره و ساماندهی مناسب حضور آمریکا در عراق باعث شد گروه‌های تروریستی و در رأس آن داعش، با بیعت با بعثی‌های عراق آنچنان قوی ظاهر شوند که خطر تروریستی آنها همه جهان را فراگیرد. این نظر غالب تحلیلگران و دولتمردان آمریکایی درباره ضعف خانم کلینتون است که ترامپ روی آن به‌درستی انگشت گذاشته و در مناظره‌ها علیه خانم کلینتون به کار می‌برد البته در کشور ما ممکن است عکس این تحلیل صورت گیرد و همین اندازه حضور آمریکا در عراق را دلیل پیدایش داعش تصور کنند. 

 

عملکرد خانم کلینتون در پرونده هسته‌ای ایران و حمایت از توافق هسته‌ای نیز دلیل دیگری از سوی جمهوری‌خواهان مبنی بر ضعف ایشان در سیاست خارجی تلقی می‌شود که در اردوگاه دموکرات‌ها آن را نشانه موفقیت دیپلماتیک برای حل یک بحران بین‌المللی می‌دانند که ممکن است جنگ دیگری به‌وقوع بپیوندد و امنیت جهانی را به خطر بیندازد.

 

 اما جمهوری‌خواهان درست عکس این استدلال را درباره موفق نبودن دولت اوباما و کلینتون برای مهار بحران هسته‌ای کره‌شمالی به‌کار می‌برند که نتوانسته‌اند از راه دیپلماتیک آن بحران را کنترل کنند و آن‌را نشانه ضعف خانم کلینتون معرفی می‌کنند. عملکرد ضعیف خانم کلینتون در واقعه سفارت آمریکا در لیبی نیز مورد انتقاد جمهوری‌خواهان است که خانم کلینتون رسما عذرخواهی کرد ولی ترامپ نشان داد در برابر خطاهای خود اراده‌ای برای تأسف و عذرخواهی ندارد.