«میشل عفلق»، به عنوان یک عرب مسیحی اهل سوریه، در پی ایجاد حزبی چپ گرا و در عین حال مبتنی بر اندیشه های ناسیونالیسم عربی بود. برخی از پژوهشگران معتقدند تأسیس این حزب، در واقع، با هدف ایجاد یک جریان موازی و رقیب در برابر جریان های اسلام گرایی مانند «اخوان المسلمین»، انجام گرفت. با این حال، دیدگاه های «میشل عفلق» خیلی زود طرفدارانش را در سوریه از دست داد و او نیز مدتی بعد، در اوایل دهه 60 میلادی، به عراق گریخت. به این ترتیب، حزب بعث عراق در سال 1968م، اعلام استقلال کرد و نام خود را به «حزب بعث» تغییر داد. این اتفاق، مقدمه ای برای به قدرت رسیدن صدام، دیکتاتور سفاک عراق بود.
سابقه یک حزب وابسته
انگلیسی ها پیش از استقلال عراق، در این کشور رژیم پادشاهی ایجاد کردند. «فیصل اول»، نخستین پادشاه اسمی عراق بود. با این حال پسرش، «غازی اول»، رویه ای ضد انگلیسی و متمایل به آلمان نازی در پیش گرفت و به همین دلیل توسط سرویس جاسوسی انگلیس به قتل رسید. پس از وی، پسرش، «فیصل دوم»، با حمایت انگلیس، پادشاه عراق شد، اما فرجامی تلخ و ناگوار داشت. روز 23 تیرماه سال 1337، کودتایی خونین با فرماندهی «عبدالکریم قاسم»، ژنرال 44 ساله و چپ گرای ارتش عراق، انجام شد.
در پی این کودتا، «فیصل دوم» را دستگیر کردند و با وضع فجیعی به قتل رساندند. به این ترتیب، نظامیان متمایل به شوروی، حکومت عراق را در دست گرفتند. «عبدالکریم قاسم»، به عنوان اولین نخست وزیر جمهوری عراق، از پیمان سنتو خارج شد و با شوروی قراردادهای امنیتی و تسلیحاتی امضا کرد. اتخاذ این رویکرد برای انگلیس و آمریکا، که به تازگی در خاورمیانه جا پای خود را محکم کرده بودند، قابل تحمل نبود. همین مسئله باعث گرم شدن روابط حزب بعث عراق با سرویس های جاسوسی آمریکا شد. بر اساس نقشه سیا، بعثی ها تیمی شش نفره برای ترور «عبدالکریم قاسم» آماده کردند که یکی از اعضای آن «صدام تکریتی» بود. او دوسال پیش از پیوستن به تیم ترور، به عضویت حزب بعث درآمده بود.
کودتای نافرجام
روز 14 مهرماه سال 1338، تیم شش نفره ترور به خودروی حامل «عبدالکریم قاسم» حمله کرد. «صدام» راننده را به قتل رساند، اما از ناحیه پا مورد اصابت گلوله قرار گرفت و «عبدالکریم قاسم» به دلیل چابکی و هوشیاری از مهلکه، جان سالم به در برد. با شکست ترور، حزب بعث موضعی انفعالی در پیش گرفت و رهبران آن مخفی شدند. «صدام» که مجروح شده بود، به مصر گریخت. با این حال، سه سال بعد، تعدادی از افسران ارتش عراق، به فرماندهی دو برادر به نام های «عبدالسلام عارف» و «عبدالرحمن عارف»، کودتایی موفقیت آمیز را با همکاری حزب بعث، علیه «عبدالکریم قاسم» سازماندهی کردند.
«صدام» که ظاهراً طی مدت حضورش در خارج از عراق، دوره های اطلاعاتی و امنیتی را گذرانده بود، مخفیانه به عراق بازگشت و ریاست شبکه مخفی حزب بعث، معروف به «جهاز الخاص» را برعهده گرفت. این بار کودتاچیان توانستند دولت «عبدالکریم قاسم» را ساقط کنند و او را به قتل برسانند. در پی اجرای موفقیت آمیز کودتا، «عبدالسلام عارف» رئیس جمهور عراق شد. او خیلی زود دریافت که حزب بعث درصدد عبور از نظامیان مجری کودتا و به دست گرفتن قدرت در کشور است. به همین دلیل، کمتر از 9 ماه پس از انجام کودتا، در آبان ماه سال 1342، به دستور «عبدالسلام عارف»، وابستگان حزب بعث از دستگاه های اجرایی و ارتش عراق تصفیه شدند. «صدام» نیز بازداشت شد و مدتی را در زندان گذراند؛ اما این رویکرد تغییری در اهداف بعثی ها ایجاد نکرد.
صعود به قدرت
سه سال بعد، «عبدالسلام عارف»، در یک سانحه هوایی، اطراف بصره، کشته شد. باور همگانی این بود که حزب بعث مقدمات این واقعه را فراهم کرده است. بلافاصله پس از قتل «عبدالسلام عارف»، برادر کوچکترش«عبدالرحمن عارف» به ریاست جمهوری عراق رسید. با این حال، دوران حکومت او هم به دو سال نرسید. بعثی ها که سودای قدرت در سر می پروراندند، کودتایی را علیه «عبدالرحمن عارف» طراحی کردند. مجریان کودتا، دو افسر بلندپایه ارتش عراق، «سرهنگ عبدالرزاق نایف»، رئیس ضداطلاعات ارتش و «ژنرال ابراهیم الداوود» رئیس گارد ریاست جمهوری عراق، بودند.
در پی کودتا «عبدالرحمن عارف» از کشور اخراج، «احمد حسن البکر»، از حزب بعث، رئیس جمهور و «عبدالرزاق نایف» نخست وزیر عراق شد؛ اما بعثی ها تمام قدرت را می خواستند. به همین دلیل 16 روز پس از کودتا علیه «عبدالرحمن عارف»، کودتای دیگری را ترتیب دادند. این بار «نایف» نیز از دور خارج شد. «احمد حسن البکر» به ریاست جمهوری رسید و صدام، طراح اصلی کودتاهای قبلی، معاون رئیس جمهور عراق شد.
به سوی دیکتاتوری
بعثی ها پس از به دست گرفتن قدرت در عراق، بسیاری از مخالفان خود را به قتل رساندند. «احمد حسن البکر»، اهل شهر «تکریت» و از اقوام «صدام» بود. به همین دلیل دست او را در امور کشور بازگذاشت. با وجود این، صدام به آینده خود چندان مطمئن نبود. «احمد حسن البکر» در سال 1358 در پی بهبود روابط با سوریه برآمد. طبق معاهده ای که میان او و حافظ اسد به امضا رسید، قرار بود عراق و سوریه دو کشور متحد باشند و «اسد» ریاست این اتحادیه را برعهده بگیرد. «صدام» که نگران بود با اجرای این معاهده موقعیت خود را از دست بدهد، چند روز بعد، در کودتایی آرام و بی سر و صدا، «احمد حسن البکر» را از کار برکنار کرد و خود به ریاست جمهوری عراق رسید.
حزبی که آلت دست صدام شد
واضح بود که استقرار دیکتاتوری مانند صدام، بر سریر قدرت، با مخالفت بسیاری از اعضای قدیمی حزب بعث روبه رو شود. به همین دلیل، صدام دست به تصفیه ای خونین زد. چند روز پس از برکناری «احمد حسن البکر»، صدام در 31 تیرماه سال 1358، دستور برگزاری گردهمایی رهبران حزب بعث را صادر کرد. او در این مراسم، که به سفارش او از آن فیلم تهیه کردند، اسامی تعداد زیادی از مخالفان خود را خواند و آنان را به عنوان خائن به جوخه اعدامی که خارج از سالن بود سپرد. این اقدام وحشیانه، دهان تمام مخالفان او را بست و راه را برای برقراری دیکتاتوری وی هموار کرد.
صدام حزب بعث را به پایگاه طرفداران و افراد مورد اعتماد خود تبدیل کرد. روش او برای مهار مخالفانش، کشتار، شکنجه، قتل و زندان بود. اعضای حزب بعث، یعنی کسانی که سوگند وفاداری به صدام خورده بودند، تمام ارکان اداری، نظامی و اقتصادی عراق را در دست داشتند. آن ها در جنایاتی که طی جنگ تحمیلی هشت ساله علیه ایران رخ داد، نقش اصلی را ایفا می کردند. با این حال، جنایات بعثی ها منحصر به وقایع مربوط به جنگ تحمیلی علیه ایران نبود. آن ها، با فرمان صدام، جنایات متعددی را در عراق مرتکب شدند.
به عنوان نمونه، وقتی در سال 1361ش، صدام در شهر «دجیل» مورد سوءقصد قرار گرفت، بعثی ها، بیش از 160 نفر از مردم این شهر را قتل عام کردند که در میان آن ها تعداد زیادی زن و کودک نیز وجود داشت. پس از آن، 1600 نفر از مردم «دجیل» برای بازجویی و شکنجه به بازداشتگاه های مخوف بعثی ها فرستاده شدند.
به فرمان صدام، زمین های زراعی اهالی «دجیل» آتش زده شد و مردم این شهر تا 10 سال بعد نتوانستند روی این زمین ها کشاورزی کنند. سال های حاکمیت رژیم بعث بر کشور عراق، سال هایی توام با وحشت، قتل، کشتار و اختناق بود. طی این سال ها، افرادی که نسبت به صدام وفادارتر و از حس انسان دوستی، تهی تر بودند، توانستند بر کرسی هیئت رئیسه حزب تکیه زنند. میراث سیاه سال های حاکمیت حزب بعث در عراق را، این روزها می توان در جنایات داعش علیه شهروندان این کشور مشاهده کرد؛ جنایاتی که سازماندهی و طراحی آن ها توسط افرادی مانند «ابراهیم عزت الدوری» و «حاجی البکر»، افسران بلندپایه حزب بعث انجام می شود.