هم اکنون ائتلاف غرب در خاورمیانه در وضعیت نابسامان و بلاتکلیفی است. ترکیه در حال نزدیک شدن به روسیه و مبارزه با کردها یعنی مهمترین متحدان آمریکا در کشور سوریه است. کشورهای اروپایی از اقدامات اسرائیل در مورد تخریب مناطق مسکونی فلسطینیان – ساخته شده توسط اروپایی ها – دچار خشم و غضب هستند.
رئیس جمهور آمریکا به صراحت به متحدان عربی این کشور انتقاد و آنها را «سواری بگیران مجانی» خطاب کرده است و در همین حال برخی مقامات ایالات متحده نیز انتقادات شدیدی از بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اسرائیل داشته اند و یکی از این مقامات وی را صراحتا «پست و خوار» خطاب کرده است.
بنابراین گزارش؛ نشریه تلگراف چاپ لندن با اشاره به این موضوعات ادامه می دهد با وجود همه این ها اما یکی از رقابت های دیرینه در منطقه خاورمیانه در حال کمرنگ شدن است. تخاصم میان کشورهای عرب و اسرائیل که از سال 1948 آغاز شده بود، اخیرا تا حدی اندک اما بسیار حائز اهمیت در حال تعدیل است.
البته و قطعا اسرائیل همچنان در خاورمیانه منزوی خواهد ماند. اکنون 18 مورد از 21 کشور عضو اتحادیه عرب اسرائیل را به رسمیت می شناسند. در عین حال، بسیاری از کشورهای عرب از جنبش حماس ـ که شعار اصل آن نابودی همه اقدامات اشتباه و غیر عادلانه صهیونیست هاست ـ حمایت مالی و سیاسی کرده و میزبان دفتر این جنبش در خاک خود هستند.
از سوی دیگر، هر زمان که اتحادیه اروپا یا ایالات متحده، اقدام به فروش تسلیحات جدید و پیشرفته به کشورهای عربی منطقه می کند، اسرائیل از این عمل نا خرسند بوده و به آن انتقاد می کند؛ اما در پشت صحنه، سناریو در حال تغییر است.
در ماه قبل، یکی از ژنرال های بازنشسته ارتش عربستان سعودی، دیداری با «دور گلد»، وزیر خارجه تندروی رژیم اسرائیل در هتل «کینگ دیوید» بیت المقدس داشت که در واقع دومین دیدار آن دو در یک سال بوده است.
همچنین در تابستان سال گذشته، سفیر سابق رژیم اسرائیل در واشنگتن خرسند از ملاقات با همتایان عرب خود آنها را افرادی «استثنایی» خطاب کرد. در همین حال، در ماه ژانویه سال جاری وزیر انرژی اسرائیل در خفا و چراغ خاموش اقدام به سفر به امارات متحده عربی کرد که در پی خبر باز شدن دفتر حافظ منافع این رژیم در ابوظبی بود.
تلگراف اشاره می کند، این روابط به شکلی استعاری مشابه با ازدواج یک دوشیزه با یک مرد متاهل است. در حالی که یک طرف این ماجرا به شدت خواهان علنی کردن ارتباط در نزد افکار عمومی است، سوی دیگر ماجرا، هراسان از تبعات داخلی نزد افکار عمومی، خواهان در خفا ماندن این ارتباط است. اغلب کشورهای عربی در صورتی که بدون داشتن راه حلی نهایی و عادلانه در خصوص مسأله فلسطین اقدام به برقراری رابطه با رژیم اسرائیل کنند، مورد خشم و غضب شهروندان خود قرار خواهند گرفت.
هم اکنون می توان به خوبی حدس زد که دلیل این ارتباط نزدیک مخفیانه چیست. طی چند دهه گذشته، متحدان منطقه ای ایران به شدت گسترش یافته و تقویت شده اند؛ برای مثال، حزب الله لبنان که از دهه 1980 توسط ایران شکل گرفته، زرادخانه موشکی خود را در مرز اسرائیل مستقر کرده است و همچنین بر علیه نیروهای شورشی و تروریستی مورد حمایت کشورهای عربی و غربی در سوریه و یمن مقابله می کند.
از آن سو، هم آمریکا و هم ایالات متحده ترجیح می دهند، مقابله و مواجهه جدی با ایران نداشته باشند. آنها سال قبل با ایران به یک توافق جامع هسته ای دست پیدا کرده اند و حتی به رئیس جمهور ایران، حسن روحانی در پاریس و رم خوش آمد گفتند. به شکل طبیعی و در واکنش به این مسائل کشورهای عربی و اسرائیل بر طبق این قانون رفتار می کنند که دشمن دشمن شما، دوست شماست.
همان گونه که یکی از مقامات ارشد اسرائیلی در سال 2010 به دیپلمات های آمریکایی گفته بود: کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس می دانند که می توانند برای مقابله با ایران روی اسرائیل حساب کنند. اعتقاد دارند که اسرائیل می تواند شعبده کند!
این روند البته روندی شکننده است و می تواند با پررنگ شدن مسائل فلسطین به کلی از میان برود. اما چنانچه این روند بماند، نکات مثبت فراوانی برای آمریکا و غرب دارد. غرب همیشه خواهان آن بوده که کشورهای عرب، لحن تهاجمی و تخاصم خود نسبت به اسرائیل را تعدیل کنند و در حالی که نتانیاهو تمایل چندانی به پیش بردن مذاکرات صلح اسرائیل و فلسطین ندارد، چنانچه روابط این رژیم با کشورهای عربی، شاهد یک بهبود حتی نسبی باشد، این امکان وجود دارد که جایگزین بعدی نتانیاهو که به اندازه وی تندرو نباشد، این مذاکرات را به پیش ببرد.
از سوی دیگر، غرب بارها از کشورهای عرب خواسته است که به جای اتکا به غرب، خود مسئولیت تأمین امنیت خود را بر عهده بگیرند و اکنون چنانچه این کشورها دست نیاز به سمت رژیم اسرائیل برای تأمین امنیت خود دراز کنند، غرب از این موضوع شکایتی نخواهد داشت و حتی خوشحال نیز می شود.
تلگراف به صراحت بیان می کند که بوریس جانسون، وزیر خارجه جدید انگلستان و همچنین وزیر خارجه بعدی ایالات متحده آمریکا با دو موضع مواجه هستند؛ یکی اینکه همکاری غرب با اسرائیل و کشورهای عربی در راستای مبارزه با تروریسم و همچنین مداخله در خاورمیانه – هر زمانی که منافع غرب ایجاب کند – اساسی و ضروری است.
به گفته این روزنامه ایران جایگزین واقع بینانه ای برای این اتحاد نیست زیرا همچنان از رژیم بشار اسد در سوریه حمایت می کند و در حالی که جاسوسان انگلیسی و عرب، روزانه اطلاعات را در اختیار یکدیگر قرار می دهند، ایران علاقه ای به این کار ندارد.
در عین حال، تلگراف می گوید، موضع دوم این است که نزدیکی و اتحاد با کشورهای عربی و اسرائیل به معنی دور شدن از ایران نیز نیست. توافق هسته ای قدرت مانور ایران را زیاد کرده است؛ اما در عین حال یک جنگ تمام عیار را که می توانست ما، اسرائیل و کشورهای عربی را به نابودی بکشاند، رفع کرده است.
به گفته این روزنامه، بریتانیای بعد از خروج از اتحادیه اروپا نمی تواند اجازه دهد، کشورهای فرانسه و ایتالیا و سایر اقتصادهای بزرگ اتحادیه، مانع ورود انگلیس به بازار در حال ظهور ایران شود و نباید از ارتقای روابط دیپلماتیک با ایران در سطح سفیر هراسان بود.
ارتباطات عربی ـ اسرائیلی، نشانه ای از یک منطقه در حال تحول است و به گفته تلگراف، دیپلماسی غرب باید به اندازه کافی برای تطابق با این تحول چابک باشد.