روزنامه الکترونیکی «رأیالیوم» در مقالهای در ستون «سخن سردبیر» به قلم «عبدالباری عطوان» تحلیلگر مطرح جهان عرب نوشت: بیش از یک میلیون تظاهرات کننده از هر دو جنس در پاسخ به دعوت ائتلاف «انصارالله- صالح» در میدان «السبعین» در مرکز صنعا، پایتخت یمن تجمع کردند تا همبستگی و کمک و حمایت خود را به شورای عالی سیاسی، که پارلمان یمن به آن رای اعتماد داد و به «بدنه قانونی» جدید برای اداره امور کشور تبدیل شده است، اعلام کنند.
پیامی که ائتلاف «انصارالله- صالح» خواست به دشمنان خود در داخل یمن و خارج از کشور بهویژه به عربستان سعودی، که وارد جنگی علیه این ائتلاف شده است و آن را «کودتاگر» توصیف میکند، بدهد این است که میگوید «دو قطب معادله داخلی یمن در حال آشتی و تفاهم هستند و همچنین آماده تقسیم قدرت و همزیستی زیر سقف شورای سیاسی جدید هستند و از حمایت گسترده مردمی برخوردارند».
تظاهرات اعتراضآمیز گسترده، که در میدانهای صنعا، پایتخت یمن به راه افتاد و به سرنگونی دولت «علی عبدالله صالح» رئیسجمهور سابق منتهی شد، اکنون همین تظاهرات یا مشابه آن، او و حزب تحت ریاستش یعنی «کنگره سراسری مردمی» را بار دیگر به قدرت باز میگرداند ولی در چارچوب مشارکت با دشمن قدیمیاش، که 6 بار با او جنگید یعنی جنبش انصار الله حوثی.
«صالح الصماد» رئیس شورای عالی سیاسی که رسما به کاخ ریاستجمهوری منتقل شد و پس از تحویل پست خود از «محمد الحوثی» رئیس کمیته عالی انقلاب به رئیسجمهوری جدید یمن تبدیل شده است، یکی از بارزترین سخنرانان در این اجتماع بزرگ مردمی بود. او در این سخنرانی کوتاهش، که با تشویقهای گرمی همراه شد، تاکید کرد «برای حل مشکلات اقتصادی و سیاسی یمن و نیز تشکیل دولتی، که نیازهای اساسی مردم یمن را برآورده کند، تلاش خواهد کرد»، وی تاکید کرد «دستان ما برای صلح و نه برای تسلیم شدن به سوی همه کشورهای جهان به استثنای رژیم صهیونیستی دراز است».
سخنرانی الصماد به مثابه برنامه کاری برای دوران جدید یمن است ولی چالشهایی، که ائتلاف «انصارالله- صالح» با آن مواجه است، بسیار بزرگ به نظر میرسد آن هم در سایه تشدید بمبارانها توسط هواپیماهای «توفان قاطعیت» و نیروهای زیادی، که ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی برای تحت کنترل درآوردن صنعا، پایتخت بسیج کرده است.
به نظر میرسد الصماد، «رئیسجمهوری جدید» درها را بر روی «اسماعیل ولد الشیخ» فرستاده ویژه سازمان ملل به یمن بست و از وی و مذاکراتی، که بر آن نظارت داشت، سلب اعتماد کرد و از هیأت مذاکره کننده یمنی «زندانی شده» در مسقط خواست که پیش از مراجعه به شورای عالی سیاسی با وی مذاکره نکند. حق کاملا با الصماد است نه به دلیل اینکه فرستاد ویژه سازمان ملل جانبداریاش را ثابت کرد بلکه به دلیل اینکه در عمل نتوانست مجوزی از طرف عربستان برای اجازه دادن به هواپیمای حامل هیأت مذاکره کننده یمنی برای بازگشت به صنعا، بگیرد.
اگر این فرستاده نمیتواند بازگشت هیأت یمنی، که با دعوت وی و با نظارت سازمان بینالمللیاش از پایتخت یمن خارج شد و به مدت بیش از یکصد روز در کویت با هیأت مذاکره کننده مورد حمایت ریاض مذاکره کرد را تضمین کند، پس چگونه برای دستیابی به راهحلی سیاسی برای این درگیری موفق خواهد شد و خواهد توانست جنگ خونینی، که خون یمنیها را میریزد و بیمارستانها، مدرسهها، کارخانهها و زیرساختهای ناچیز آنها را بمباران میکند را متوقف کند؟
تظاهرات گسترده میدان السبعین، که به لحاظ بزرگی و حجم مشارکت در آن بیسابقه است، به مثابه همهپرسی مردمی به نفع شورای عالی سیاسی و صدور مجوز به ائتلاف «انصارالله- صالح» برای ادامه جنگ تا رسیدن به راهحلی سیاسی است؛ راهحلی که به جنگ، خونریزی و محاصره یمن پایان دهد و آشتی ملی را میان همه طیفهای یمنی بدون استثناء برقرار کند.
شاید برخی از طرف مقابل اینگونه استدلال کنند کسانی که امروز در میدان السبعین تجمع کردند نماینده همه یمنیها نیستند و یمنیهایی نیز در اردوگاه دیگر قرار دارند. این بحث، درست است و جای خود را دارد ولی این را نیز میتوان گفت و براساس همین استدلال تأکید کرد کسانی که در اوایل سال 2011 علیه دیکتاتوری تظاهرات کردند نماینده همه ملت یمن نبودند علاوه بر آن، تفاوت زیادی به لحاظ اخلاقی و ملی میان کسی که از کشورش در برابر تجاوز خارجی دفاع میکند و کسانی که در صفش قرار دارند، وجود دارد. این سخن به معنای نفی این واقعیت نیست که بخش بزرگی از یمنیها نیز هستند که در وسط این دو اردوگاه قرار گرفتهاند و بیطرف بودن را ترجیح میدهند.
تظاهرات روز شنبه، که در آن هیچ پرچمی جز پرچم متحد یمن به اهتزاز درنیامد و پرچمهای گروهها و احزاب دیگر تعمدانه غایب بودند تا بر وحدت ملی تأکید شود، نقطه عطف سیاسی و استراتژیک مهم را در تاریخ یمن تشکیل و «جایگزینی» برای دولت به اصطلاح قانونی در ریاض ارائه میدهد و ائتلاف متضادهای سابق در برابر «توفان قاطعیت» و کشورهای شرکت کننده در آن را تقویت میکند.
شکست ائتلاف سعودی در یکسره کردن جنگ به نفع خود پس از 17 ماه از بمباران، شانس و فرصتهایش جهت تحمیل چشمانداز خود برای «یمن جدید» و بازگرداندن «عبدربه منصور هادی» (رئیسجمهور مستعفی و فراری) به صنعا را کاهش داده، خسارتهای سیاسی و نظامیاش را افزایش داده است و همچنین از حجم حمایتهای بینالمللی از این ائتلاف کاسته است. خروج مستشاران نظامی آمریکایی از عربستان که در میدان نبرد با نیروها و هواپیماهای عربستانی در جبهههای جنگ هماهنگی میکردند، اعلام توقف عملیات انساندوستانه سازمان «پزشکان بدون مرز» در یمن در اعتراض به بمباران بیمارستانها و کشتار بیمارانشان و نیز کارکنان گروههای امدادی وابسته به آن توسط هواپیماهای «قاطعیت»، افزایش اتهامها علیه عربستان سعودی و ائتلاف تحت رهبری آن توسط جامعه جهانی مبنی بر ارتکاب جنایتهای جنگی در یمن؛ همه این موارد شاخصههایی است که قطعا ائتلاف عربی و فرماندهانش را دچار افسردگی خواهد کرد.
ملت یمن یا حداقل بخشی از آن، روز شنبه حرف خود را در میدان السبعین زدند و بیتردید طرف ذیربط به این حرف گوش داد و صدا و تصویر آن را دید ولی پرسش اینجاست که آیا رمز این پیام را باز و به محتوای آن عمل خواهد کرد و سیاستهایش را در پرتو آن تغییر خواهد یا اینکه به همان شیوه معمول خود ادامه خواهد داد؟