یک مرکز تحقیقاتی وابسته به صهیونیستها در خصوص رسانههای خاورمیانه در پژوهشی که به تازگی ارائه کرده است، از تغییر چشمگیر در نحوه تعامل نویسندگان عربستان سعودی با رژیم صهیونیستی و یهودیان خبر داد.
روزنامه فرامنطقهای «رأی الیوم» در یادداشتی به قلم یکی از نویسندگان خود مینویسد، مرکز تحقیقاتی رسانههای خاورمیانه موسوم به « MEMRI»، یک مرکز وابسته به اسرائیل بوده و در بیشتر کشورهای دنیا از جمله در بغداد، پایتخت عراق، شعبه دارد.
این مرکز تحقیقاتی بتازگی پژوهشی در رابطه با تغییرات و تحولات جدید در بخش مطبوعات و رسانههای عربستان سعودی انجام داده است.
در این پژوهش که تحت عنوان «جنگ و جدال بین سامیها دیگر بس است؛ باید از موفقیت یهودیان درس بگیریم» در سایت مرکز تحقیقاتی مذکور منتشر شده، آمده است، مطبوعات عربستان سعودی طی ماه جاری میلادی چندین مقاله بسیار نادر در نوع خود منتشر کردهاند؛ نویسندگان این مقالهها اقدام به نقد تند جدال و جر و بحث بر سر دشمنی بین سامیها (عربها و عبریها) و به شکل ویژه در عربستان و عموما در جوامع عربی-اسلامی پرداختهاند.
این پژوهش نشان میدهد که نویسندگان این مقالات علاوه بر این، خواستار توقف تعامل با صهیونیستها از منظر دشمنی بین سامیها شدهاند.
مطابق این پژوهش، از جمله مواردی که در مقالات چاپ شده عربستان سعودی نمایان است، اشاره این مقالات به آیاتی که در قرآن کریم در خصوص قوم یهود آمده میباشد؛ نویسندگان این مقالات نوشتهاند آیاتی که در قرآن علیه قوم یهود آمده، به گروه معین و مشخصی، آن هم در دوره خاصی اشاره داشته و منظور قرآن به هیچ وجه تمام یهودیان نبوده است.
نویسندگان این مقالات مینویسند، نفرت بیدلیل و بیجهت از یهودیان در جوامع عربی و اسلامی، باعث شده است که امت اسلام و امت عرب نتوانند از تجارب یهودیان در پیشرفت و تحولات استفاده کنند.
این پژوهش به این نکته اشاره میکند که قرآن کریم را نمیتوان متهم به تقویت دشمنی علیه یهودیان از طرف مسلمانان متهم کرد؛ بلکه این اتهام متوجه آن دسته از شخصیتها و علمای دینی است که از قرآن تفسیر اشتباهی ارائه کردهاند.
در پژوهش این مرکز تحقیقات صهیونیستی آمده است، انتشار این مقالات بسیار نادر در مطبوعات عربستان سعودی که در انتقاد از دشمنی با یهودیان نوشته شد، در راستای بحث و جدالی است که بتازگی عربستان سعودی بر سر عادیسازی روابط خود با رژیم صهیونیستی شاهد آن است.
مطابق این پژوهش، این جدال همزمان با سفر «انور عشقی» ژنرال بازنشسته سعودی و رئیس مرکز تحقیقات راهبردی جده در رأس هیأتی سعودی، به فلسطین اشغالی در ماه جولای گذشته و دیدار وی با مقامات صهیونیستی آغاز شد که تصاویر این دیدار در رسانهها منتشر شدهاند.
این پژوهش با ادعای اینکه عشقی به نمایندگی از خود به اسرائیل سفر کرده، مینویسد: عشقی به نمایندگی از خود به اسرائیل رفته و مقامات سعودی از این سفر اطلاع نداشتند؛ زیرا این سفر شخصی بوده و بنا به درخواست مقامات دولت خودگردان فلسطین در رام الله صورت گرفته بود.
انور عشقی در واکنش به انتقادها از این اقدام خود، گفته است که عربستان سعودی شهروندان خود را از چنین سفرهایی منع نمیکند و وجود همکاری امنیتی بین عربستان و اسرائیل را نفی نکرده بود.
این پژوهش به واکنش افکار عمومی عربستان سعودی به این اقدام عشقی اشاره میکند که تصاویر منتشر شده از این سفر به گونهای است که گویا این اقدام عربستان سعودی برای عادی سازی با اسرائیل بوده؛ به همیت دلیل واکنش گسترده و شدید در داخل و خارج عربستان به آن شد و شبکههای ارتباط جمعی هشتکی با عنوان «عربستانیها ضد عادیسازیاند» به راه انداختند، به دنبال این واکنشها، «عادل الجبیر» وزیر خارجه این کشور مجبور شود در بیانیهای رسمی بگوید که انور عشقی نماینده عربستان نبوده و هیچ ارتباطی با مقامات این کشور ندارد.
مرکز تحقیقات رسانهای خاورمیانه وابسته به رژیم صهیونیستی تأکید میکند: به رغم اینکه عربستان رسما ارتباط انور عشقی و هیأت همراهاش را با خود نفی کرد؛ ولی نمیتوان این نکته را منکر شد که شکوفههای بهار عادیسازی روابط عربستان با اسرائیل جوانه زده و همزمانی انتشار مقالاتی در نکوهش دشمنی با یهود با برنامه ریزی بوده و بیجهت شکل نگرفته است و هدف این مقالات، آماده سازی افکار عمومی عربستان سعودی برای عادیسازی روابط این کشور با اسرائیل است».
از جمله مقالاتی که این مرکز به آن اشاره کرده، مقاله «سهام القحطانی» در روزنامه «الجزیره» عربستان است؛ در این مقاله آمده است: «اسرائیل به چندین دلیل توانست در مسئله شکل گیری خود و اعتراف بینالمللی بر اعراب غلبه پیدا کند؛ نخست غلبه تفکر عاطفی و وجدانی بر اعراب در مقابل تفکر علمی و عملی اسرائیل که باعث شد این دولت از نظر علمی، فکری و ابداع بر ملتهای عرب پیروز شود؛ دوم اختلاف نظر در مفهوم قدرت؛ چرا که اعراب معتقد به تولید قدرت بر اساس دو منبع بودند؛ کمیت و تعداد ملتهای عربی و تجارت با وجدان تاریخی؛ این دو منبع نمیتوانند قدرت واقعی و پایدار به ارمغان بیاورند. ولی اسرائیل به علت نابرابری کمیای که با اعراب داشت، قدرت خود را معطوف به دو منبع عقل و سلاح کرد که نیاز به سرباز زیاد نداشت؛ افزون بر این تکیه بر عامل تأثیرگذاری بر افکار عمومی در سطح جهان و بهره برداری از آن نقش بسزایی در قدرت گیری اسرائیل داشت و این درحالی بود که اعراب در جلب افکار عمومی برای نشان دادن مظلومیت تاریخی شکست خوردند.