«عبدالباری عطوان»نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در یادداشتی در بخش سخن سردبیر در روزنامه رأی الیوم به دیدار اردوغان و پوتین در سنت پترزبورگ پس از ماه ها تیرگی روابط میان دو کشور پرداخت و نوشت:هنگامی که «ولادیمیر پوتین»رئیس جمهوری روسیه در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با «رجب طیب اردوغان»رئیس جمهوری ترکیه در روز گذشته پس از پایان دیدار و رایزنی شان در شهر «سنت پترزبورگ»اعلام می کند«اهداف روسیه و ترکیه در سوریه به مانند هم هست»و همتای ترکش در اشاره به سوریه جوابش بدهد که «صفحه جدیدی در روابط میان دو کشور می گشاییم که این صفحه تا حدود زیادی در حل چندین مساله در منطقه سهیم می شود.»این یعنی آشتی میان دو کشور تقریبا یا در حال کامل شدن است و اینکه تغییر بزرگ و چه بسا ریشه ای بر روابط آمریکا و ترکیه طی هفته ها و ماه های آینده حاکم می شود.
دو «رمز عبور»منجر به این اتفاق بزرگ شد، نخست «فتح الله گولن»و کودتای نظامی اش و دوم عذرخواهی واضح و صریح ترکیه که اردوغان رئیس جمهوری ترکیه از پوتین همتای روس اش که فرستاده ترکیه به مسکو با خود حمل کرد آن هم پس از موفقیت میانجی گری «جاوید جاغلار»تاجر و وزیر سابق ترکیه و «نور سلطان نظرباییف»رئیس جمهوری قزاقستان انجام دادند و دیدار سری میان دو طرف روسی و ترک در تاشکند ترتیب دادند.
بعد از این «عذرخواهی»مکتوب و به زبان روسی(ایزوینیتی) به جای دو کلمه Sorry یا apologize به زبان انگلیسی ، تحول سیاسی و عاطفی بزرگ در وقت بسیار مناسب رخ داد و زمانی تقویت شد که پوتین رئیس جمهوری روسیه از جمله اولین شخصیت هایی بود که با همتای ترکش تماس تلفنی گرفت تا از بابت سلامتی اش مطمئن شود و به وی شکست کودتای نظامی را تبریک گفت آن هم در میان انتشار اخباری درباره اقدام سازمان اطلاعات روسیه برای ارائه اطلاعاتی از پیش به رئیس جمهوری ترکیه درباره جزئیات کودتای نظامی از طریق پایگاه هوایی پیشرفته اش در «طرطوس»بود.
اردوغان این تماس را این گونه توصیف کرد« وی را به مانند همه مسئولان و ملت ترکیه اسیر خود کرد» و چندین بار ولادیمیر پوتین را دوست خطاب کرد و رهبران آمریکا و روسیه و نیز هم پیمانان عرب را به شدت مورد سرزنش قرار داد زیرا آنها چنین اقدامی را به مانند پوتین انجام ندادند.
ترک ها به مانند عرب ها انسان های عاطفی و احساساتی هستند اما بر عکس عرب ها می دانند که چگونه این احساسات و عواطف را مورد استفاده قرار دهند آن هم به شکل دیپلماتیک عمل گرایانه موثر به طوری که منافع کشورشان را بالاتر از همه چیز قرار دهند.عناد را می توان شکست و غرور را می توان تبدیل به تواضع کرد و همه اینها و غیر از آن در لحظه مناسب رخ می دهد.
کودتای فتح الله گولن جدای از آن که واقعی یا واقعی باشد یا اینکه روحانی ترک مقیم در آمریکا پشت آن باشد یا نه در زمان مناسبی برای تغییر بزرگ در موضع اردوغان رئیس جمهوری رخ داد و فرصتی برای وی داد تا در سیاست هایش در چندین پرونده تجدید نظر کند که بارزترین آنها روابطش با اروپا و آمریکا و به ویژه بحران سوریه و گشایش کلی و بدون هیچ گونه محدودیتی به سمت «همسایه»روس اش هستند.
سه بحران اصلی هستند که اردوغان و حکومتش در حال حاضر با آنها رو به روست،نخستین بحران مرتب کردن اوضاع امنیتی و نظامی داخلی و عملیات پاک سازی ریشه ای در ارتش و موسسه امنیتی است به گونه ای که سلطه حزب حاکم را به طور کامل و نیز مشت آهنین بر کشور را تقویت کند، دومین بحران اقتصادی است که در نتیجه تیرگی روابط تجاری با روسیه و اروپا به وجود آمد و سومین بحران پرونده تروریسم و انفجارهای آن در عمق ترکیه چه توسط گروه تروریستی داعش و چه توسط شورشیان کرد و نقش آنها در بی ثباتی و نامنی کشور و بازتاب همه اینها بر اقتصاد کشور و رشد آن است.
پوتین در کنفرانس مطبوعاتی مشترک وعده داد که «ترکیه و روسیه رسیدن به حجم تجاری دو جانبه تا مرز 100 میلیارد دلار در سال را از سر می گیرند» و در« پروژه ساخت خط لوله انتقال گاز(سیل ترک)یا همان «تورک استریم»که روسیه را به ترکیه و ترکیه را به اروپا وصل می کند، قدم بر می دارند.این یعنی مشارکت به شکل بزرگی در حل یا کاهش شدت بحران اقتصادی ترکیه است و در زمینه پرونده تروریسم نیز نزدیکی روابط با روسیه به شکل بزرگی در این زمینه به ترکیه کمک می کند اگر روابط بسیار عمیق روسیه با حزب کارگران کردستان(پ ک ک)و همپیمانانش در سوریه را مورد توجه قرار دهیم.
بسیار دشوار و زود است درباره چیزی گمانه زنی کنیم که این دو مرد یعنی پوتین و اردوغان درباره تفاهم ها و توافق ها در خصوص چگونگی حل بحران سوریه به آن رسیدند.نه ما و نه غیر از ما در نشست این دو به تنهایی در پشت درهای بسته به مدت دو ساعت پیش از آن که اعضای هیأت های رسمی دو طرف به آنها ملحق شوند،حضور نداشتیم، اما آن چه می توان از طریق خوانش سطرهای سخنانشان در کنفرانس مطبوعاتی مشترک استنتاج کرد به ویژه آن چه که پوتین گفت و ما در اینجا کلمه به کلمه آن را می آوریم این است که «دو رئیس جمهوری بر عزم خود برای رسیدن به تفاهم مشترک برای حل بحران سوریه تاکید کردند.»و افزود:«ما بر این باوریم که رسیدن به تحولات دموکراتیک فقط با وسایل دموکراتیک صورت می گیرد»یعنی گزینه نظامی جایی ندارد و اشاره کرد که «طرح هایی برای برگزاری نشست جداگانه مشترکی میان وزرای خارجه دو کشور و نمایندگان سازمان های اطلاعاتی روسیه و ترکیه برای رایزنی برای حل بحران سوریه وجود دارد.»
چندین مساله برای ما قابل توجه بود،نخستین آنها این است که دولت سوریه هیچ اتهامی به ترکیه درباره دست داشتن در حمله بزرگ گروه های مسلح سوری برای شکستن محاصره شرق حلب وارد نکرد به رغم تن های سلاح مدرنی که از عربستان و قطر از طریق اراضی ترکیه به این گروه ها رسید و چه بسا این سکوت با اشاره مسکو صورت گرفت و نیز حالت «بی تفاوتی»شبکه های سعودی به ویژه «العربیه»نسبت به سفر اردوغان به روسیه نیز قابل توجه است.
شخصا اگر من جای معارضان سوری و به طور خاص هیأت ریاض و ائتلاف مخالفان سوری در خارج بودم به رغم سخنانی که به آقای«انس العبده»رئیس این ائتلاف منسوب است که گفت تضمین هایی از هم پیمانان ترک دریافت کرده است درباره این که موضع ترکیه نسبت به آنها و بحران سوریه به دلیل نزدیکی ترکیه و روسیه تغییر نمی کند،احساس نگرانی می کردم.
دیدار اردوغان از مسکو همه برگه برنده ها را به ویژه در بحران سوریه به هم می ریزد و آمریکا و ناتو را از اردوگاه دوستان ترکیه به اردوگاه دشمنان یا غیردوستان حداقل منتقل می کند و کانال های گفت و گو میان آنکارا و دمشق را با میانجی گری روسیه باز می کند.