اگرچه جنایت و کشتار در هیچ جای دنیا پذیرفته نیست و همواره محکوم بوده است اما باید در فضای به دور احساس و با منطق قضایا بررسی شوند تا جای هرگونه شک و شبهه ای باقی نماند.
حدفاصل سال های 1947 تا 1988 گروه های مختلفی با ریشه ایدئولوژیکی مسلمانان اهل سنت مبارزه سیاسی علیه دولت مرکزی هند را در کشمیر شروع کردند و از سال 1988 با نفوذ سرویس اطلاعاتی پاکستان در بین مبارزین کشمیری، این مبارزه از حالت سیاسی خارج گردیده و وارد فاز مسلحانه شد.
در ابتدا این مبارزات از طریق افرادی انجام می شد که گرایش تکفیری نداشتند اما رفته رفته و با نفوذ افسران اطلاعاتی پاکستانی در آنان و با هدایت القاعده و پول های عربستان سعودی، طی یک طراحی دقیق اطلاعاتی که طراحان آن دنباله رو سیاست های خبیث انگلیسی بودند، کنترل بازی از دست مبارزان کشمیری خارج شده و دولت پاکستان و عربستان صحنه گردانان اصلی جریانات جدایی طلب و استقلال طلب در کشمیر شدند.
گروهی که در شرایط حاضر پرچم دار مبارزه علیه دولت مرکزی هند هستند و مبارزات خود را به صورت مسلحانه ادامه می دهند جریان حریت بوده و برهان والی به عنوان اولین کشته این جریان از نفرات این گروه می باشد که اساس این جریان، استقلال طلبی کشمیر و جدایی از دولت مرکزی هند و حتی ملحق شدن به کشمیر آزاد در پاکستان با زعامت دولت پاکستان می باشد.
جریان حریت مخالف تفکر انقلاب اسلامی ایران بوده و از نظر تفکر و ایدئولوژیکی همسو با جریانات سلفی تکفیری بوده و جبهه النصره ( از گروه های تروریستی علیه مردم سوریه ) نیز از آنان حمایت کرده است و حتی گروه القاعده در بیانیه رسمی خود جریان حریت در کشمیر را تایید و حمایت نموده است.
جبهه مقاومت اسلامی نیز به دلیل درگیر بودن با عناصر گروه های تروریستی و تکفیری ها از جمله جبهه النصره در سوریه و همچنین حمایت تکفیری ها از این گروه و پیوند خوردن آن ها با یکدیگر، از جریان حریت و اتفاقات افتاده در کشمیر حمایت نکرد و فقط به این بسنده شد که نباید کشتار مردم کشمیر ادامه یابد.
با این وجود انقلاب اسلامی و حکم شرع مقدس بر همه مسلمانان و آزادی خواهان دفاع از مظلوم را واجب دانسته است و امروز مردم به صورت ناخواسته مورد ظلم واقع شده اند و باید آنان را از این ظلم رهایی بخشید.
حرکت حریت که اساس آن وهابیت می باشد، توانسته با عوام فریبی و البته در کنار آن ساده لوحی برخی از مردم کشمیر، بیشتر این مردم را با خود همراه کند و این حرکت جدایی طلبانه و استقلال خواهانه به نام تمام مردم کشمیر نوشته شده است و باعث شده تا دولت مرکزی هند نیز با تمام توان به میدان بیاید و سعی در سرکوب آن داشته باشد و البته حق هر کشوری است که از تمامیت ارضی و استقلال خود در برابر تمام تهدیدات داخلی و خارجی به هر نحوی دفاع کند.
البته باید در شرایط حساس کنونی بسیار توجه داشت که باید حامی مظلوم بود نه جدایی طلبان! و در منطقه کشمیر نیز حساب جدایی طلبان باید از دیگر مردم کشمیر جدا شود.
مردم کشمیر در یک بازی قرار گرفتند که یک طرف آن جدایی طلبان کشمیر بوده و در سوی دیگر دولت های حیله گر که مردم منطقه کشمیر را بازیچه سیاست های خبیث خود کرده اند.
باید به این نکته توجه داشت که اگر امروز دولت جمهوری اسلامی ایران در موضوع کشمیر در حوزه دیپلماسی بین المللی وارد عمل شود، با دست خود این اجازه را به بیگانگان داده است که آن ها هم در موضوعات داخلی او در مناطقی شمال غرب و جنوب غرب دخالت کنند.
اگر چه دفاع از مظلوم در هر نقطه از عالم حکم الهی است اما نباید با بزرگ نمایی و تهدید سازی علیه دولت هند، فضا را به این سمت پیش ببریم که موضوع جدایی طلبان در یک منطقه تبدیل به موضوع امنیتی حاد شود و دولت مرکزی هند برای توقف بحران در منطقه کشمیر وادار به کشتار بیشتر مردم بیگناه کشمیر شود.
امروز پرداختن به موضوع کشمیر نباید به گونه ای باشد که برای شیعیان هند دردسر ساز شود. هم اکنون بین 80 تا 100 میلیون شیعه در سراسر هند زندگی می کنند و تبدیل شدن موضوع کشمیر به یک موضوع درجه اول امنیتی در هند، باعث وخامت اوضاع زندگی کل مسلمانان و شیعیان در هند خواهد شد و معیشت آنان را تحت الشعاع قرار خواهد داد.
جریانات رادیکال جدایی طلب در کشمیر با خط مشی مسلحانه و ارتباط گرفتن با سرویس اطلاعاتی پاکستان و حتی نفوذ برخی عناصر جریانات تروریستی که از مناطق آسیای مرکزی جذب این گروه ها شده اند و با تاثیر پذیری از شورای جهادی پاکستان، دست به اقدامات ضدامنیتی در منطقه کشمیر زده اند که مقامات هندی نیز به شدت از این موضوع وحشت زده شده و به هیچ عنوان حاضر به مسامحه با آنان نمی باشند.
دولت پاکستان از طریق مغز متفکر خود یعنی آی اس آی به عنوان سرویس اطلاعاتی این کشور با نفوذ دادن جریان القاعده در کشمیر و بحران زایی در این منطقه همواره خواهان ایجاد مشکل برای دشمن همیشگی خود یعنی هند بوده و است.
این دولت که امروز خود را حامی جدایی طلبان باصطلاح مسلمان در کشمیر نشان می دهد، در جریان تحت فشار قرار دادن تشیع در پاکستان پیش گام بوده و در همین راستا و به علت عدم برخورد دولت پاکستان و آی اس آی با ترور علماء در پاکستان علامه ناصر عباس جعفری دبیر کل وحدت اسلامی پاکستان بیش از دو ماه است که اعتصاب غذا کرده است و دولت پاکستان همچنان به سکوت خود در برخورد با این موضوع ادامه می دهد که نشان می دهد دولت پاکستان به دنبال منافع خود بوده و هیچ گاه منافع اسلام را در نظر نداشته است.
پاکستان در طراحی خود به گونه ای عمل کرده است که دولت هند همیشه درگیر موضوع کشمیر بوده و یا حاضر به جدایی و استقلال این منطقه شود که در هر حالت به نفع پاکستان خواهد بود.
در این بازی که پاکستان طراحی کرده است اگر کشمیر جدا نشود همیشه ناآرامی ادامه دارد و کشمیر بواسطه حضور گروه های جدایی طلب تکفیری روی آرامش را نخواهد دید و دولت مرکزی هند نیز درگیر است.
اگر کشمیر از هند جدا شود باید با کشمیر آزاد پاکستان همراه شود که تحت زعامت دولت پاکستان خواهند بود و به این ترتیب نیز پاکستان برنده نهایی نبرد با هند می شود.