ضربات سهمگینی که این روزها جبهه تروریستی به ویژه داعش در سوریه، عراق و لبنان دریافت کردهاند، حامیان وقیح آنها در غرب و همچنین ارتجاع عرب را به شدت نگران و دلواپس کرده است.
از یکطرف عملیات پرتعداد تروریستی برای شکستن محاصره در حلب، ادلب و موصل با شکست کامل مواجه شده و از سوی دیگر تلفات فراوانی بر آنها تحمیل شده که روحیه تروریستها را به کلی درهم شکسته است. تروریستها نتوانستهاند حتی با تغییر نام و توسل به تبلیغات گسترده رسانهای هم چیزی را به سود خود تغییر دهند اما در عوض به فرار تروریستها از خطوط مقدم جبهه منجر شده که خود نشانگر فقدان انگیزه و روحیه در جبهه تروریستها است.
جندالاقصی، جندالشام، جبهه النصره، احرارالشام و جیش الفتح که همگی از تروریستهای خون آشام و نشاندار محسوب میشوند، از دیدگاه واشنگتن و ارتجاع عرب جزو تروریستهای میانه رو! هستند که فقط درصورت ضرورت جنایت میکنند ولی این روزها احساس ضرورت کردهاند که مرتباً با جنایت و شرارت درصدد حفظ موقعیت خود برآیند اما هرچه بیشتر تلاش میکنند، کمتر نتیجه میگیرند، چرا که امروزه حتی متحدین واشنگتن هم نمیپذیرند تروریستها را به تروریستهای خوب و بد تقسیم بندی نمایند.
با این حال، حتی آمریکا، ترکیه و ارتجاع عرب هم بر شدت و دامنه حمایت خود از تروریستها افزودهاند و میدانند که جنگ علیه تروریستها به مرحله تعیین کنندهای رسیده و تروریستها کمترین شانس موفقیتی را هم ندارند و آخرین نفسهای خود را میکشند.
اوباما در یک اقدام تبلیغاتی عوام فریبانه سعی دارد پیروزیهای اخیر علیه تروریستها را به خود و ائتلاف آمریکائی نسبت دهد و حال آنکه فقط به توطئه سرگرم است و امیدوار است بتواند سرزمینهای بیشتری را به کردهای سوریه و عراق تحویل دهد تا زمینه برای جنگ داخلی آینده در این دو کشور فراهم شود.
نکته حیاتی در این مقوله اینکه آمریکا تا همین روزهای اخیر مدعی بود که تصرف حلب نیازمند سالها تلاش و برنامهریزی و عملیات ضد تروریستی است لکن طی همین دوره، خود را برای معرفی به عنوان طرف پیروز جنگ علیه تروریستها آماده میکند که پیروزیهای ارتش سوریه و نیروهای مقاومت را به نام خود ثبت کند اقدام رسوائی که اوج فریبکاری و فرصت طلبی امریکا و متحدینش را به نمایش میگذارد.
صرفنظر از این مسائل، آمریکا و متحدینش در ائتلاف باید واقعیتها را بپذیرند و از هرگونه فرصت طلبی و برخورد گزینشی با تروریستها بپرهیزند و کاملاً قبول کنند که بایستی به هر قیمت ممکن بند ناف تروریستها قطع شود و به حمایتهای آشکار و نهان از تروریستهای وحشی خاتمه دهند. انتشار اخبار و گزارشهای جدید پیرامون کشف یک انبار مهمات پیشرفته آمریکائی جبهه النصره نزدیک حلب حاوی 1700 تن تسلیحات و مهمات ساخت آمریکا و غرب ضربه استراتژیک سنگینی بر پیکره تروریستها و حامیان آنها وارد کرده است. این تسلیحات و جنگ افزارهای فوق پیشرفته از طریق تخلیه محموله کشتیهای جنگی آمریکا در بندر عقبه اردن و حمل آنها توسط شبکههای کمک رسانی به دست تروریستها رسیده است.
از جمله موشکهای هدایت شونده «تاو» و سایر جنگ افزارهای فوق پیشرفته باعث افزایش توانمندیهای عملیاتی و تهاجمی تروریستها میشود اما با این حال، فشار سنگینی بر گروه تروریستها به حدی است که آنها فرصت چندانی برای استفاده از اینهمه جنگ افزار آمریکائی و غربی هم نداشتهاند و حتی با اینهمه جنگ افزارها از جمله سلاحهای ضد تانک، مهمات تخریبگر غلاف زرهی، سامانه هدف یاب هم نتوانستهاند محاصره را بشکنند. در واقع جنگ در حومه حلب یک جنگ جهانی است که محور شرارت غربی – عبری – عربی با استفاده از دهها تشکل تروریستی به عنوان ارتش آزاد سوریه، سعی داشت نقشه خاورمیانه جدید را مطابق میل خود ترسیم کند ولی در میدان عمل با ناکامی و رسوائی زجردهندهای مواجه گردیده است.
اکنون که حلب و موصل به نماد شکست سنگین تروریستها به ویژه داعش تبدیل شده، حامیان تروریسم امیدوارند بتوانند مزدوران خود را به لیبی و سایر کشورهای آفریقائی منتقل کنند، لکن گروهک تروریستی «بوکوحرام» نیز مایل نیست در داعش ادغام شود و از اربابان خود میخواهد که داعش به آنها ملحق شود نه اینکه آنها تحت سیطره جهنمی داعش قرار گیرند.
در عین حال، حتی اقدامات ضدانسانی تروریستها در توسل به سلاحهای شیمیائی علیه نیروهای مقاومت نیز کارساز نبوده و نتوانسته اوضاع میدانی را به سود تروریستها تغییر دهد. آنچه امروزه شاهدیم، در حقیقت جزو آثار و برکات محاصره تروریستها در حلب و موصل است که باعث گردیده آنها از دریافت سلاحهای بیشتر و تروریستهای تازه نفس نیز محروم شوند و نتوانند با حمایت آشکار و نهان آمریکا و ارتجاع عرب، کاری از پیش ببرند. در همین حال، غرب در مورد استفاده تروریستها از سلاحهای شیمیائی به کلی سکوت کرده ولی امیدوار است که جنایات جنگی تروریستها باعث گشایش امور و پیروزی تروریستها در برابر ارتش سوریه و نیروهای مقاومت شود.
تقریباً همزمان، عملیات برق آسای ارتش لبنان علیه پایگاههای تروریستی داعش در «عرسال» واقع در شمال شرق این کشور در نزدیکی مرز مشترک با سوریه، پشت جبهه تروریستها را هم ناامن ساخته است. به هلاکت رسیدن برخی سران گروه تروریستی داعش و به دام افتادن برخی دیگر در جریان این عملیات غافلگیرانه، زلزلهای در ارکان قدرت داعش ایجاد کرده و باعث شده که داعش در چند جبهه به طور همزمان، شکست را تجربه کند و بسیاری از تروریستها با احساس ناکامی و اینکه دیگر به پایان این بازی رسوا رسیدهاند، از صحنه عملیات تروریستی فرار کنند.
اصرار آمریکا، ترکیه و ارتجاع عرب مبنی بر آتش بس فوری و اظهار نگرانی در مورد سرنوشت غیرنظامیان حلب دقیقاً با این هدف صورت میگیرد که بتوانند فرصتی برای تروریستها ایجاد کنند تا بلکه آنها موفق به شکستن محاصره حلب شوند. اما فشار سنگین ارتش سوریه و نیروهای مقاومت باعث ایجاد چند حلقه امنیتی در اطراف حلب شده و عملاً تمامی محاسبات و اقدامات مشترک آمریکا و ائتلاف برای کمک به تروریستها را پیشاپیش نقش برآب کرده است. به همین خاطر است که ائتلاف و تروریستها چارهای جز پذیرش این واقعیتهای عینی ندارند که شکست این توطئه چند ساله را بپذیرند و به الزامات آن عمل نمایند.