این هفته، وزیر خارجه عربستان سعودی اعلام کرد سفر هیئت اعزامی به سرپرستی انور عشقی، ژنرال بازنشسته سعودی، به اسرائیل منعکس کننده نظرات دولت ریاض نمی باشد.
جبیر در پاسخ به پرسش خبرنگار روزنامه الحیات اعلام کرد دولت سعودی «ارتباطی با عشقی و افرادی مانند او» ندارد. منظور از افرادی «مانند او»، دیدار علنی شاهزاده ترکی الفیصل با مقامات ارشد جنگی اسرائیلی در سال های اخیر، از جمله با یاکوب امیدرور و آموس یادلین است که هر دو ژنرال های بازنشسته صهیونیستی هستند.
این ژنرال و شاهزاده سعودی، تا کنون با رسانه های صهیونیستی، مصاحبه های بسیاری انجام داده اند، با سازمان های به اصطلاح صلح طلب صهیونیستی، ارتباط دارند و در کنفرانس های بین المللی، کنار مسوولان صهیونیستی می نشینند.
عشقی اخیرا به روزنامه یدیعوت اخرونوت گفته است: «دولت من از من نخواسته است مذاکرات را انجام دهم و هیات اسرائیلی هم چنین مجوزی ندارد. من به اجازه نیازی ندارم زیرا مامور دولتی نیستم و جایگاهی ندارم. اگر یکی از مقامات دولتی بودم، این اتفاق نمی افتاد. من معتقدم همه دیدارهایم با اسرائیلی ها، خصوصی است و مذاکرات آن، غیر الزام آور می باشد.»
اما متی اشتاینبرگ، که اقدامات انجام شده در جهت گفتگوهای صلح سال 2002 اعراب و توقف آن را مستندسازی کرده است، می گوید باید ببینید مفهوم واکنش وزیر امور خارجه عربستان چیست. او از ممنوعیت های وزارت کشور عربستان در خصوص سفر به سرزمین های اشغالی سخن گفت.
اشتاینبرگ، که قبلا مشاور مخصوص رووسای وزارت جاسوسی اسرائیل، موسوم به شاباک بوده است، می گوید: «شکی نیست که این سفر، با مجوز بوده است و پشت پرده از سوی سعودی ها تدارک دیده شده است. من گمان می کنم مصر نیز در چارچوب ابتکاری رئیس جمهور خود همین مخفی کاری را انجام می دهد.»
می توان دریافت که بدون چراغ سبز دولت، یک ژنرال بازنشسته نمی توانسته علنا با مقامات ارشد خارجه، دور گلد، مسوول خارجه آن و یوآو مردخای، هماهنگ کننده فعالیت های صهیونیست ها در سرزمین های اشغالی، که بالاترین مقام صهیونیستی در کرانه باختری است، دیدار کند.
عشقی به سرعت به حمله اعضای سیاسی مخالف حضورش در بیت المقدس پاسخ داد. وی در گفتگو با رادیو ارتش اسرائیل گفت: «اسرائیل نخواهد توانست با کشورهای حوزه خلیج فارس به ویژه عربستان، ارتباط برقرار کند مگر این که پیمان صلح با مقامات فلسطینی را امضا کند. صلح اول باید با برادران فلسطینی ما و بعد با کشورهای عربی برقرار شود.»
اشکی در صفحه فیسبوک خود نوشت: «من به دعوت گرم مقامات فلسطینی در جمع آن ها حضور پیدا کردم و دیدم در محاصره دشمنانی هستند که هر روز ساکنان آن جا را تهدید می کنند.» وی در ادامه، از «مقامات عربی که از دیدار فلسطینی ها خودداری می کنند» و از راه دور از آنان حمایت می کنند و از راه دور نطق های کوبنده می کنند-مانند امیر کویت-انتقاد کرد.
در 25 جولای، شیخ صباح الاحمد الجابر الصباح، در کنفرانس اتحادیه کشورهای عرب در موریتانی سوگند یاد کرد که کشورش کنفرانس بین المللی برگزار می کند تا در خصوص «آسیب اسرائیلی ها به کودکان فلسطینی» بحث کند.
نخست وزیر بحرین، خلیفه بن سلمان آل خلیفه، نیز در نشست گفت: «مسئله فلسطینی ها، در صدر اولویت اتحادیه کشورهای عرب است.» اما تعداد محدود شرکت کنندگان، تصمیم برای کاهش زمان آن به یک روز، و بیانات سخنرانان، نشان می دهد که دستور کار سران عرب، کلا چیز دیگری است. اکثریت عمده این سران، از جمله سی سی رئیس جمهور مصر و سلمان بن عبدالعزیز آل سعود، پادشاه عربستان، در کشور خود ماندند و در اجلاس شرکت نکردند.
المانیتور در ادامه نوشت: «سخنرانی ها و قطعنامه ها، بر روش های مبارزه با تروریسم متمرکز بود که امنیت کنونی کشورهای عرب را به خطر می اندازد. پشت پرده دیدارهای اشکی و همچنین دیدار 10 جولای سامح شکری، وزیر امور خارجه مصر، از سرزمین های اشغالی، دشمنان مشترک در برابر برتری منطقه ای آنان از جمله ایران است.»
در ادامه این گزارش آمده است: اشتیاق اعراب برای ارائه پیش پرداخت به صهیونیست ها به شکل عادی سازی روابط با دنیای عرب، بدون دریافت امتیاز بابت فلسطینی ها، نشان دهنده تغییر در راه برد اعراب دارد. امتیاز عادی سازی روابط به شرطی اعطا می شد که رژیم صهیونیستی، طبق مفاد صلح 2002 اعراب، عمل کند.
المانیتور در انتها نوشت: با توجه به این ساختار کنونی دولت صهیونیستی، عقب نشینی از تپه های جنوب هبرون، به معنی برقراری روابط دیپلماتیک با تمام کشورهای عرب است.