ترکیه شب ناآرام و پرحادثهای را پشت سر گذاشت. پیچیدگی و سرعت تحولات تا جایی بوده که لحظه به لحظه اخبار متعدد و تازهای از تحولات داخلی این کشور به گوش میرسد. رجب طیب اردوغان رئیس جمهور این کشور در سخنرانیهای اولیه «فتحالله گولن» واعظ، نویسنده و تدریس کننده علوم اخلاقی که در پنسیلوانیای آمریکا زندگی میکند و به اپوزیسیون دولت وی بدل شده است را عامل پشت پرده کودتای ترکیه خوانده است و بخشی از کارشناسان نیز خود اردوغان را با توجه به سرعت حوادث و شکست زودهنگام کودتای ترکیه عامل این رخداد تاریخی نامیدهاند. برخی از کارشناسان نیز در حوزه بینالملل دست آمریکا و سعودیها را در پس پرده این کودتا دیدهاند. برای روشن شدن بیشتر موضوع و اهداف این کودتا، "مشرق" گفتگویی با دکتر محمد صادق کوشکی استاد دانشگاه و کارشناس روابط بینالملل ترتیب داد، که در زیر مشاهده میفرمائید.
** کودتا در ترکیه چرا و با چه هدفی اتفاق افتاد؟
حوادث ترکیه یا آنچه که کودتای ناموفق نام گرفت از سوی رسانهها از چند زاویه قابل تأمل و بررسی است. اول اینکه این حادثه هر چند که کودتای ناموفق حساب میشود اما آن را باید شروع دوران افول اردوغان نامید. یعنی اردوغان از زمانی که بعنوان یک عضو حزب رفاه فعالیت سیاسی خودش را شروع کرد و بعد در مقام شهردار استانبول و بعد در مقام نخست وزیر و تا به امروز، روندی را طی کرد که الان میتوانیم بگوییم که در واقع دورانی است که اردوغان به اوج خود رسانده. مخصوصا در یک سال اخیر که با تغییرات در قانون اساسی و ایجاد یک فضای خاص رسانهای و سوءاستفاده از بخشی از حامیانش عملا تلاش کرد خودش را بعنوان یک قدرت مطلق در ترکیه تبدیل کند و همه کسانی که به نحوی در مسیر او همکاری نمیکردند حتی یاران صمیمی خود را حذف کرد و کنار گذاشت. که در این باره میتوان به عبدالله گل و داود اوغلو اشاره کرد. به طور کلی اردوغان تلاش کرد به دیکتاتور دموکرات ترکیه تبدیل شود.
این روند نقطه پایانی نیاز داشت به هرحال حادثهای که رخ داد به نام کودتا عملا نقطهای بود که دوران دیگری از اردوغان را رقم خواهد زد. دیگر مهم نیست که اردوغان در این کودتا سقوط نکرده است مهم این است که از این بعد، اردوغان هر روز به سمت سقوط نزدیک میشود حالا ممکن است که این سقوط در واقع به شکل شکست در انتخابات باشد یا کاهش محبوبیت باشد یا هر قالب دیگر.
**برخی از نمایشی بودن این کودتا سخن می گویند و عقیده دارند که بر اساس شواهد کار دولت ترکیه بوده تا محبوبیت حزب حاکم را افزایش دهد نظر شما درباره این سناریو چیست؟
این اتفاق، اتفاق واقعی بود چون عملکردی که اردوغان در این چند ساله از خودش نشان داد مخصوصا دخالتهای خارجی که اردوغان انجام داد، باعث شد امنیت ترکیه از بین برود. یعنی پشتیبانیها و حمایتهایی که اردوغان از گروههای تروریستی انجام داد و بد رفتاریهایی که با همسایگان خودش مانند سوریه، عراق و جمهوری اسلامی داشت و تیرگی روابطش با روسیه، عملا ترکیه را در انزوا قرار داد ترکیهای که روزگاری میخواست تنش خودش را با همسایگان خودش به حد صفر برساند و با این سیاست خارجی پیش میرفت به جایی رسیده بود که عملاً نه تنها با همسایگان حتی با قدرتهای منطقه مانند روسیه هم دچار تنش شده بود.
این حالت به اضافه ناامنیهایی که به واسطه همین دخالتهای ترکیه در سوریه و عراق پیش آمد که منجر شد به ناامنی ترکیه، ایجاد سلسله انفجارهای تروریستی و امثال آن و سیاستهای دیکتاتوری و تمامیت خواهانه اردوغان همه دست به دست هم دادند تا دیگر بخشی از مخالفان اردوغان به ستوه آمدند (که این عده در قالب بخشی از بدنه ارتش بودند) عملا مخالفت خودشان را به این شکل به نمایش گذاشتند.
** واکنش قدرتهای غربی را چگونه ارزیابی میکنید؟
اردوغان توقع داشت که به سرعت در همان ابتدای کودتا از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا مورد حمایت قرار بگیرد. اما جالب اینجا بود که موضعگیریهایی که آمریکاییها و اروپاییها کردند، تقریبا موضوعگیری بیطرفانهای بود. و اردوغان فهمید که بودن یا نبودن او برای غربیها چندان ارزشی ندارد و اتفاقا غربیها هم با رفتار خودشان و موضعگیری خنثی ای که در خصوص مقوله کودتا انجام دادند نشان دادند که خیلی وجود اردوغان نمیتواند برای آنها ارزشمند باشد.
به همین خاطر تقریباً هیچ کدام از مقامات اروپایی و آمریکایی از بقای اردوغان حمایت نکردند. البته بعد از اینکه کودتا شکست خورد لحن موضعگیریها فرق کرد. اما در طول ساعات یک بامداد دیشب تا ساعت 4 یا 5 بامداد که واقعا تکلیف کودتا معلوم نشده بود موضعگیریها بیطرفانه بود. و این موضوع فضا را برای اردوغان روشنتر میکند یعنی متوجه میشود که اردوغان چه جایگاهی دارد در سطح منطقه و روابط بین الملل و آیا کسی حامی او هست یا نه.
** چرا اردوغان به استانبول رفت و به آنکارا نرفت؟/ چرا سیستم اطلاعاتی قبل از کودتا گزارشی ارائه نکرد؟
این کودتا نشان داد که اردوغان در آنکارا پایگاهی ندارد پایگاه اصلی و نقطه شروع محبوبیت و فعالیتهای سیاسی اردوغان استانبول بود و او مجبور شد برای شکست کودتا دوباره به استانبول برگردد و روی حمایتهای مردم استانبول حساب کند و به هر حال زمانی شهردار آنجا بود و بین مردمان حامیانی داشت.
در رابطه با سوال دوم نیز باید بگویم سیستم اطلاعاتی و امنیتی اردوغان نتوانسته بود کودتا را رصد کند و این هم یک سوال بزرگ بود یعنی کودتاچیان در رسیدن به اهدافشان تقریبا موفق بودند. تلویزیون دولتی ترکیهTRT را اشغال کردند مراکز حکومتی را اشغال کردند حتی برخی از فرماندهای عالی رتبه ارتش را دستگیر کردند، نیروهای هوایی توانست پرندههای خودش را به پرواز در بیاورد حتی علیه دولت اردوغان رفتارهای نظامی عملی انجام دهد. اینها ضعف جدی ساختار امنیتی و دستگاههای اطلاعاتی ترکیه بود. با توجه به شواهد باید گفت دستگاههای امنیتی یا خیانت کردهاند و عملاً موافق کودتا بودند و یا اینکه ناتوان بودند از کشف کودتا، که هر دو این حالتها در واقع به زیان اردوغان است.
** تاثیر این کودتا بر تحولات سوریه چیست؟
به نظر میرسد که این تحولات برای آینده منطقه نوید بخش باشد. چرا که اردوغان مجبور هست به مسائل داخلی خودش بیشتر بپردازد و ارتش و سیستمهای امنیتی خودش را پالایش کند و همین باعث میشود که دخالتهای اردوغان در منطقه کاهش پیدا کند یعنی به هر میزان توجه دولت اردوغان و شخص اردوغان به داخل معطوف بشود باعث میشود که دخالتهای بیجا و دخالتهای نظامی و امنیتی ترکیه در مسائل سوریه و عراق که فقط بحران را شدیدتر میکرد یک مقدار کاهش پیدا کند از این نظر امیدواریم که تحولات شب گذشته ترکیه تأثیرات مثبتی بر روی بحران مخصوصا سوریه داشته باشد.
*برخی معتقدند این کودتا یک پیروزی برای اردوغان است و اردوغان پس از کودتا به مراتب قدرتمندتر از اردوغان قبل از کودتاست. اردوغان مقابل کودتایی ایستاد که چندی پیش «محمد مرسی» رئیس جمهور سابق مصر را به ورطه نابودی کشاند. و اردوغان توانست این را مدیریت کند. نظر شما در رابطه با این سناریو چیست؟
کسانی که میگویند این نماد قدرت اردوغان هست، اصلا فضای ترکیه را نمیشناسند. ارتش ترکیه از آخرین کودتای نظامی که انجام داده بود شاید 33 سال میگذرد یعنی از ابتدای دهه 80 زمان ژنرال «کنان اورن» کودتا کرد، ما تا به امروز شاهد کودتا نبودیم حتی کودتای که علیه دولت اربکان اتفاق افتاد کودتای سفید بود یعنی قانون اساسی کودتا کرد نه ارتش، ارتش از پشت صحنه حمایت کودتای اربکان را داشت و در ظاهر تانکها کودتا نکردند. قانون اساسی در واقع اربکان را حذف کرد.
اینکه بخشی از بدنه ارتش بر علیه اردوغان کودتا میکند این نشان دهنده شروع نابودی اردوغان و شکست اوست. اگر اردوغان در فضای ترکیه که تا حد زیادی فضای دموکراتیک هست موفق شده بود که رفتار دموکراتیک داشته باشد کار به کودتا نمیرسید.
امکان دارد این دوران سقوط چند ماه حتی یک یا دو سال طول بکشد. چرا در ترکیهای که میخواهد عضو اتحادیه اروپا بشود، ترکیهای که سالهای سال هست مشق دموکراتیک میکند عدهای از نظامیان دوباره متوسل به کودتا میشوند این یعنی اینکه انسداد سیاسی در ترکیه ایجاد شده است. فراموش نکنید در کشور دموکراتیکی مانند ترکیه در طول دو سال گذشته بیش از 200 خبرنگار به خاطر اعتراض به اردوغان به زندان رفتند اصلا این اتفاق، اتفاق عادیای نیست این نشان دهنده این است که اردوغان تمایل به انسداد سیاسی داشته است و موفق هم نشد.
** رئیس جمهور ترکیه معتقد است پشت این کودتا شخص فتح الله گولن است که در حال حاضر در واشنگتن اقامت دارد . آیا گولن و یا حتی آمریکاییها در کودتا نقشی داشتند؟
«گولن» توهمی است که اردوغان دارد. دشمن خیالی به نام فتح الله گولن برای خودش ساخته که همه چیز را به او نسبت میدهد. فتح الله گولن هیچ وقت در ارتش ترکیه نفوذ نداشته است بله فتح الله گولن بیشتر تلاشهای فرهنگی کرده است در حوزه مسائل آموزشی، تربیتی و فرهنگی و صاحب نفوذ بوده است اما هیچ وقت هیچ کسی نگفته است که فتح الله گولن در حوزه ارتش صاحب نفوذ است. فتح الله گولن آنقدر اقتدار ندارد که بخواهد از طریق ارتش ترکیه کودتا بکند.
نکته دیگر این است که، فرض میکنیم که فتح الله گولن اینقدر نفوذ داشته در ارتش و ساختار امنیتی که توانسته است با هماهنگی ساختار امنیتی و یا به دور از ساختار امنیتی کودتا طراحی کند خود این نشان میدهد که اردوغان آدم ضعیفی است، اگر اردوغان آدم قدرتمند به معنای واقعی کلمه بود اصلا چنین حالتی برای او شکل نمیگرفت یعنی نه در حالت دموکراتیک آدم قدرتمندیست و نه در حالت دیکتاتور. نه دیکتاتور موفقی هست چون بر علیه او کودتا شد و نه رئیس جمهور موفق دموکراتیکی است چون اگر دموکراتیک بود کار به کودتا نمیرسید در کشوری مانند ترکیه که عرض کردم که 33 سال هست که تقریبا از کودتاها گذشته است و بیشتر فضای دموکراسی را تجربه کرده است بدون تردید این شروع اضمحلال و پایان دوران اردوغان خواهد بود.
** با توجه به تغییرات اخیر دولت ترکیه در خصوص ارتباط بیشتر با روسیه و قطر در حوزه انرژی و نظامی و حتی خبرهایی مبنی بر بهبود روابط با دولت بشار اسد، برخی اعتقاد دارند پشت این کودتا رژیم آلسعود بوده تا این روابط را با اخلال روبرو سازد نظر شما چیست؟
نکته دیگر این که رابطه ترکیه با قطر هیچوقت منفی نبوده. همینطوری که ترکیه واسطه سعودیها در پشتیبانی با تروریستها عمل میکرد همین طور بعنوان واسطه قطریها در پشتیبانی از تروریستها عمل میکرد. یعنی ترکیه پایانهای بود برای کمکهای مالی و نقدی و جنسی از طرف قطر و سعودی به آنجا و از آنجا در اختیار تروریستها و گروههای مختلف نظامی فعال در سوریه میرسید به همین خاطر اینکه بگویم سعودیها نگران رابطه مثبت بین ترکیه و قطر بودند، نه؛ ترکیه در تمام این مدت رابطه حسنهای با قطریها داشته همانطور که رابطه حسنهای با سعودیها داشت.
بحث بهبود رابطه با ترکیه و سوریه، به این صورت نبود. دقیق آن این است که ترکها ناگزیر شده بودند به خاطر اینکه اروپاییها ناگزیر شده بودند حتی آمریکا ناگزیر شده بود که بشار اسد را بعنوان یک دولت انتقالی بپذیرد یعنی میدانستند که چارهای ندارند نمیتوانند حذف کنند، همانطور که آمریکا مجبور شده بود بپذیرد، اروپا مجبور بپذیرد، ترکیه هم مجبور بود بپذیرد.
به همین خاطر آنها گفتند که اگر رابطه خودمان را با مسکو اصلاح کردیم، با دمشق هم میتوانیم. این به معنی بهبود رابطه ترکیه با سوریه نبود. جواب من به این معنا هست که ترکیه مجبور شد از آن سیاست بلند پروازانهای که اول اعلام کرد یعنی حذف بشار اسد، کوتاه بیاید و آن را تبدیل کند به اینکه بشار اسد در دولت انتقالی باشد تا بعد از آن مثلا حذف بشود.