وبسایت خبری بیبیسی در گزارشی با بیان اینکه جنبش مقاومت حزبالله لبنان پس از جنگ 33 روزه با رژیم صهیونیستی در ژوئیه 2006 مجدداً توانسته است به یکی از قدرتمندترین گروههای نظامی خاورمیانه تبدیل شود، نوشت: طی 10 سال گذشته حزب الله لبنان نفوذ داخلی خود را گسترش داده و حتی پای این گروه به جنگ سوریه نیز کشیده شده است. بنابراین، در آستانه دهمین سالگرد جنگ 33 روزه میتوان به یک ارزیابی کلی از موقعیت کنونی این گروه نسبت به گذشته پرداخت.
سیاسی:
حزبالله لبنان به دنبال جنگ 33 روزه با اسرائیل از یک گروه نظامی با قدرت محدود اکنون به یک قدرت سیاسی بزرگ تبدیل شده است. این گروه در اواخر سال 2006 با برپایی تظاهرات گسترده در لبنان، وزن سیاسی خود را در کابینه این کشور افزایش داد و در سال 2008 نیز سرانجام توانست در تصمیمگیریهای کابینه لبنان از حق وتو برخوردار شود.
حزب الله همچنین در طول این 10 سال توانسته است با اتکا به وزن سیاسی بالای خود از انتخاب رئیس جمهوری که مورد حمایت آن نیست، جلوگیری کند.
نظامی:
حزبالله پس از جنگ 33 روزه با توسعه توانمندیهای نظامی جدید به لحاظ نظامی دستخوش تحولات مهمی شد و با گسترش دامنه عملیات خود به سوریه، خود را از تعریف گروهی که دامنه عملیات آن تنها محدود به اسراییل است خارج کرد.
طبق گزارشها، ذخیره موشکی حزبالله از 33 هزار فروند در زمان قبل از جنگ 33 روزه به حدود 150 هزار فروند رسیده است. به همین ترتیب، پرسنل نظامی این گروه نیز از تنها چند هزار در سال 2006 به بیش از 20 هزار افزایش یافته است.
تجربه نظامی مبارزان حزبالله نیز از زمان آغاز حمایت نظامی این گروه از دولت بشار اسد در سوریه در سال 2011 به نحو قابل ملاحظهای افزایش یافته است. با این حال، این گروه طی جنگ سوریه، علاوه بر اسرائیل، در میان گروههای افراطی سنی نیز برای خود دشمنتراشی کرد و برخی از مقامات بلندپایه خود را از دست داد.
مالی:
به رغم موفقیتهای سیاسی و نظامی، افزایش هزینههای نظامی حزبالله پس از جنگ 33 روزه، این گروه را به لحاظ مالی با چالش مواجه کرده است؛ تا جاییکه این گروه در طول سالهای اخیر از سوی برخی دولتها به اقداماتی نظیر قاچاق یا پولشویی نیز برای تامین منابع مالی خود متهم شد که البته این گروه تمامی این اتهامات را رد کرد.
طبق گزارشها، پرداخت غرامت به خانوادههای نظامیانی که در جنگ سوریه کشته یا زخمی میشوند نیز فشار مالی زیادی به این گروه وارد کرده است. با این حال، گفته میشود که این گروه همچنان کمکهای مالی و نظامی قابل توجهی را از ایران دریافت میکند.
رابطه با اعراب:
به دنبال جنگ 33 روزه، تنش میان حزبالله و دولتهای عرب با افزایش زیادی رو به رو شد. بسیاری از دولتهای عرب، جنگ این گروه با اسراییل در ژوئیه 2006 را اقدامی "ماجراجویانه" خوانده و آن را محکوم کردند.
بسیاری از سازمانهای عربی مانند اتحادیه عرب، شورای همکاری خلیج فارس و سازمان همکاری اسلامی نیز این گروه را یک "سازمان تروریستی" نامیدند.
ورود حزبالله به جنگ سوریه نیز باعث شده است برخی دولتهای سنی منطقه از این گروه با عنوان یک "گروه شیعه" یاد کنند که به کشتن سنیها در سوریه میپردازد.
با این حال، این گروه به دلیل جنگ با اسراییل که دشمن مشترک اعراب به شمار میرود، پس از جنگ 33 روزه از محبوبیت و حمایت قابل ملاحظهای در جهان عرب برخوردار شد.
رسانه و تبلیغات:
حزب الله در طول سالهای پس از جنگ 33 روزه همچنان استفاده از رسانههای خبری و تبلیغاتی را به عنوان یک اهرم سیاسی قدرتمند برای خود حفظ کرده است. رسانههای این گروه در جنگ 33 روزه نیز از نقش مهمی در موفقیتهای آن برخوردار بودند.
هنوز بسیاری به یاد دارند که حسن نصرالله رهبر حزب الله چطور در ژوئیه 2006 از بینندگان شبکه تلویزیونی المنار خواست غرق شدن یک ناو جنگی اسراییلی را به دست رزمندگان حزب الله در سواحل بیروت مشاهده کنند.
این گروه پس از جنگ 33 روزه استراتژی رسانهای خود را تقویت کرده و ضمن افزایش فعالیت خود در شبکههای اجتماعی، پوشش کامل درگیریهای منطقهای را جزو اولویتهای خود قرار داده است. محتوای تبلیغات رسانهای این گروه نیز از مقاومت در برابر اسراییل فراتر رفته و مقابله با گروههای سنی تندرو را نیز در بر گرفته است.
حزب الله همچنین در سال 2009 با افتتاح یک موزه جنگ در جنوب لبنان که از آن زمان همواره با استقبال خوب مردم لبنان و گردشگران خارجی مواجه شده است، تلاش تبلیغاتی بسیار موفقی را علیه دشمنان خود آغاز کرد.