در آخرین سال حکومت شوگون ها بر ژاپن در سال 1867 و درست یک سال پـیش از اصلاحات "می جی"، سامورایی های دربار اِدو با ملوانان و بازرگانان فرانسـوی که وارد ژاپن شده بودند در شهر "ساکای" در نزدیکی شهر اوزاکای ژاپن درگیر شده و 13 نفر از آنان را به قتل می رسانند.

متعاقبا دولت فرانسه اعتراض شدید خود را به این عمل نشان داده و خواستار تحویل و محاکمه عاملان قتل ملوانان و تجار فرانسوی می شود. دولت ژاپن نیز بعد از تحقیق واقعه پیش آمده 16 نفر از سامورایی هایی را که در درگیری و مـرگ مـلوانان فرانسوی دست داشتند برای محاکمه و اعدام فرا می خواند.

این 16 نفر مرگ بر چوبه دار را توهین به اعتبار و ارزش های سامورایی دانسته و به حکم اعدام خود اعتـراض می کنند، آنها اعلام می کنند که حاضرند دست به "هاراگیری" زده و شرافتمـندانه مرگ پاک را برای خود انتخاب کنند.

 

هاراگیری قرن‌هاست در میان سامورایی‌ها مرسوم است و برای حفظ شرف و وفاداری و ایمان انجام می‌شود. در سال 1873، هاراگیری به عنوان یک مجازات قضایی در ژاپن منع شد ولی حتی پس از فرمان منع به‌کارگیری آن به عنوان مجازات، این کار در میان نظامیان و دیگر مردم ژاپن به عنوان نمادی از شرافت ادامه داشت. بسیاری از سربازان شکست‌خورده ژاپنی در پایان جنگ جهانی دوم دست به هاراگیری زدند تا به تسلیم‌شدن کشورشان در جنگ اعتراض کنند.

 

 

نوع دیگری از هاراگیری وجود دارد که این نوع دریدن شکم، "جونشی گیری" یعنی مرگ پاک نام دارد. فرد مدتی بعد از دریدن شکم خود به خاطر خونریزی جان خود را از دست می دهد.

در این نوع هاراگیری که آمیخته به احساسات و باورهای دینی است، فرد به خاطر از دست دادن سرور و بالامقام خود دست به خودکشی می زند و با این کار وفاداری خویـش را به وی نشان می دهد. معروفترین نمونه این نوع خودکشی، هاراگیری ژنرال "نوگی" بعد از مرگ امپراتور "می جی" در سال 1912 است.

در این نوع هاراگیری سه هدف عمده وجود دارد:

 

  • اعلام وفاداری به بالامقام خود
  • خودکشی یاران و همرزمان نزدیک و به نوعی احساس وظیفه در هم سرنوشت بودن با بقیه
  • جهت کسب آبرو و منافع برای فرزندان و بازماندگان