آلسعود ادعا میکند، آماده است تا 150 هزار نیروی نظامی را برای انجام عملیات نظامی وارد سوریه کند و بعضی از خبرگزاریها هم طی چند روز گذشته از ورود جنگندههای سعودی به پایگاه اینجرلیک ترکیه خبر دادهاند. همزمان با این خبرها که هزاران بار از سوی رسانههای مختلف - و از جمله رسانههای ما- زیرنویس شدهاند، فرمانده ناتو اعلام کرد در کنار عضو خود - ترکیه - قرار دارد و این اشاره تلویحی به تغییر موضع این سازمان در ورود ترکیه به بحران سوریه محسوب گردید. از آن طرف جان کری وزیرخارجه آمریکا دو روز پیش اعلام کرد به مقامات سعودی توصیه کرده است که از اعزام نیروی نظامی به سوریه خودداری کنند و دیروز قائم مقام وزیرخارجه ترکیه گفت هیچ هواپیمای سعودی وارد پایگاه هوایی متعلق به ناتو - اینجرلیک - نشده است!
مرور این خبرها برای رسیدن به فهم نسبتا دقیق از تبلیغات فراوان مبتنی بر مداخله نظامی عربستان و ترکیه در سوریه کفایت میکند. در عین حال از آنجا که جزئیات این مباحث هم در جای خود اهمیت دارند، توجه به موارد زیر حائز اهمیت میباشد:
1- صحبت از مداخله نظامی عربستان در سوریه، بیش از آنکه از یک واقعیت یا وضعیتی نزدیک به واقع خبر دهد، به شوخی شبیهتر است. عربستان اساسا 150 هزار نیروی نظامی در بخش زمینی ندارد تا بخواهد اعزام کند و این کشور در حالی که به دلیل تشدید تهدیدات تروریستی به نسبت گذشته به نیروی نظامی و امنیتی بیشتری برای حفظ سیطره بر استانهای مختلف خود نیاز دارد، چگونه میتواند از اعزام نیرو صحبت کند از سوی دیگر عربستان هم اکنون درگیر یک جنگ پرشدت در یمن است. جغرافیای درگیری عربستان در یمن نزدیک به 300 هزار کیلومترمربع میباشد سعودیها هم اینک از عدن تا شبوه، لحج، بیضا، اِب، ابین، تعز، مارب، جوف و صنعا مستقیما درگیر جنگ میباشند و در عین حال حدود 9ماه پس از این جنگ یعنی از اواسط دیماه گذشته تقریبا کلیه نیروهای خود را از یمن خارج و طیفی از مزدوران سودان، سومالی، پاکستانی و... را جایگزین آنها کردند. یمن از نظر امنیتی برای عربستان اهمیتی به مراتب فزونتر از سوریه دارد چرا که در نزدیک به 800 کیلومتر با این کشور دارای مرز مشترک میباشد. از سوی دیگر انصارالله به دلیل تقارن مرزهای طبیعیاش در شمال یمن با عربستان، یک تهدید نزدیک و درازمدت و غیرقابل مذاکره برای آلسعود به حساب میآید. از این رو وقتی عربستان ناچار شده یمن را به مزدوران خارجیاش بسپارد چگونه میتواند در سوریه به اعزام اعضایارتش خود دست بزند؟
نکته دیگر این است که اسناد فراوانی حکایت از آن دارند که «جبههًْالنصره» که قدرتمندترین معارض در سوریه به حساب میآید، با پول سعودی با مردم و دولت سوریه میجنگد با این وصف عربستان حداقل از اوایل بهار 1392 به این کشور نیروی مزدور اعزام کرده است. در عین حال روند افزایشی این نیروها در سالهای 92 و 93 از سال 94 رو به کاهش گذاشته است. شکست نیروهای وابسته به عربستان در سوریه طی عملیاتهای یک سال اخیر، اوضاع مدیریت و تجهیز این نیروها را دشوار کرده است تا جایی که طی ماههای اخیر بسیاری از گروههای مزدور بریده و صحنه نبرد را ترک کردهاند با این وصف تکلیف اعزام نیروی جدید مزدور نیز تا حدودی روشن است. پس صحبت از اعزام نیروی نظامی توسط سعودیها زمینه تحقق ندارد. اما اینکه چرا با این وجود، سعودیها از آن حرف میزنند، بحث دیگری است.
2- پیروزی بزرگ ارتش سوریه و نیروهای مرتبط با آن در جریان عملیات پیچیده «نصر2» ضربه مهلکی به مخالفان خارجی و داخلی اسد وارد کرد این منطقه عملیاتی نقطه اصلی اتصال خارج و داخل بود. یک خط ارتباطی فعال اتاق عملیاتی «هاتای» در ترکیه را به اتاق فرماندهی تروریستها در «اعزاز» واقع در شمالغرب حلب وصل میکرد و این اتاق به یک اتاق دیگر در منطقه «هوک» (HOK) اردن وصل بود و جبهه جنوب را هم با محوریت اتاق طراحی و مدیریت هوک، پشتیبانی و خطدهی میکرد. عملیات نصر2 که در زمینی به وسعت حدود 7 هزار کیلومترمربع انجام شد و در نهایت توانست بیش از 2000 کیلومتر مربع از این منطقه را که در واقع در وسط یک دایره بزرگ بود، آزاد نماید. رزمندگان اسلام در این عملیات عملا بخش اعظم مرزهای ترکیه با سوریه را مسدود کردند و تروریزم را از مهمترین مسیر پشتیبانی خود محروم نمودند. از آنجا که در اتاق عملیات «هاتای» و «هوک» افسران آمریکایی، انگلیسی، سعودی، ترکیه، قطر، رژیم صهیونیستی و اردن حضور داشتند کاملا واضح است که انجام عملیات موفقی که از محرم گذشته آغاز شد، ضربه سنگینی را بر محور مورد اشاره وارد کرده است. در این عملیات بسیاری از تئوریهای رایج در ادبیات سیاسی از جمله بحث «منطقه پرواز ممنوع» باطل شد. در چنین وضعیتی آمریکا، انگلیس و متحدان منطقهای آن جز هیاهو چه میتوانند انجام دهند؟
3- هیاهوی موجود بر سر اعزام نیرو به سوریه عمدتا با دو هدف صورت میگیرد؛ هدف اول این است که بزرگی خبری که واقع شده است، یعنی پیروزی مردم و ارتش سوریه و بطور کلی پیروزی جبهه مقاومت، پوشانده شده و از انظار مخفی بماند هدف دوم این است که به گروههای تروریستی در این منطقه که قبل از عملیات نصر2 هم روحیه خوبی نداشتند و بعد از عملیات نصر2، عمدتا پا به فرار گذاشته و یا به انتقادات شدید از پشتیبانان خود روی آورده بودند، بگویند که ما سر قرار خود هستیم شما بمانید و فرار نکنید. قرار است نیروهای جدید آنهم نه دو هزار و ده هزار بلکه 150 هزار نفر! برسند. البته این ترفند تاثیر چندانی نداشته است فقط در خارج از محیط سوریه، عدهای گمان کردهاند که چنین نیرویی برای اعزام وجود دارد و قرار است طی یکی دو روز آینده به مناطق عملیاتی سوریه گسیل شوند!
4- وقتی عملیات نصر2 با رسیدن به حدود ادلب به نقطه اوج خود رسید، جان کری وزیر خارجه آمریکا به عوامل خود گفت؛ میز مذاکره را ترک کنند و از طرف دیگر از اقدام عربستان برای اعزام نیرو! حمایت کرد ولی دیروز وی از مقامات سعودی و ترکیه خواستار خویشتنداری شد. این موضوع بیانکننده آن است که موضع اولیه با هدف اثرگذاری بر فضای روانی ناشی از پیروزی سوریه از یک سو و با هدف ممانعت از فرار معارضان سوریه که در مناطق شمالی، غربی و جنوبی حلب به محاصره ارتش درآمده بودند، بشوند اما حالا از یک طرف بخش وسیعی از آنان فرار کرده و یا تسلیم ارتش شدهاند و از طرف دیگر، معارضانی که طی یک هفته اخیر با این وعده سرقرار باقی ماندند هم اینک میپرسند پس این نیروها چه شد و از این رو مقامات آمریکا، عربستان و ترکیه بطور همزمان از «لزوم خویشتنداری» صحبت مینمایند!
در این بین ارتش سوریه طی روزهای گذشته بطور بسیار محدود به گلولهباران مناطقی در شمال غرب حلب شامل عفرین و «اعزاز» مرکز شهرستانی که نبل و الزهرا نیز در آن قرار داشته و در فاصله کمی از مرز ترکیه واقع است، دست زد که از یک سو فاقد اهمیت نظامی بود چون باعث هیچ تغییری نشد و ضربهای هم به کردهای عفرین وارد نکرد و در نهایت حتی ناتو لب به انتقاد گشود و خواستار توقف گلولهباران این مناطق گردید اما البته در کشور ما این موضوع جدی تلقی شد و به بحث روز تبدیل گردید!
5- عملیات نصر2 و منطقه عملیاتی آن علیرغم این هیاهو، در روزهای گذشته تثبیت شد و به تمام پاتکها غلبه کرد، هماینک رخداد قابل توجهی این منطقه عملیاتی را تهدید نمیکند. ارتش سوریه هم اینک برای انجام مراحل بعدی عملیات در مناطق شمالی وارد عمل شده و به نظر میآید سلسله عملیاتهایی را با هدف «استقرار کامل» در دستور کار داشته باشد. یک روز پس از رسیدن نیروهای ارتش به منطقه کردی «عفرین» که در منتهیالیه غرب حلب و در نزدیکی جنوب ادلب و شرق لاذقیه واقع شده است، وزیر خارجه آمریکا با اعجاب و در عین حال صراحت گفت: ارتش به زودی بر کل سوریه مسلط شده و معارضه شانسی برای موفقیت و غلبه بر اسد ندارد. این اظهارنظر انتقاد وزیر خارجه عربستان و سران معارضه را در پی داشت از این رو جان کری در واکنشی گفت«اگر من بگویم معارضه بر اسد پیروز میشود، واقعیتی تغییر نمیکند، اگر معارضه میتواند پیروز شود، مانعی ندارد». اظهارنظر کرد نشان میدهد که آمریکاییها به مرز ناامیدی در سوریه نزدیک شدهاند.
6- مشکلات امنیتی در سوریه اگرچه به نفع دولت در حال تخفیف است اما در عین حال هنوز گروههای تروریستی بر بخشی از سوریه سیطره دارند و با توجه به پیچیدگی مبارزه با گروههای تروریستی هنوز زمان زیادی مانده تا سوریه کاملا پاکسازی شود و به دلیل حاکم بودن دیوانگان بر کشورهایی نظیر عربستان و قطر وقوع اتفاقات خاص هم نباید از نظر دور داشت.