به گزارش افکارخبر به نقل از فارس، سسرنگونی یک جنگنده روسی توسط ترکیه در خاک کشور جنگ زده سوریه، بحران در این کشور را وارد مرحله پیچیدهتری کرده است. این اقدام ترکها واکنش شدید مقامات روس را در پی داشته و حتی پوتین، رییسجمهور روسیه که کشورش در هفتههای اخیر ضربات سختی بر پیکر داعش در سوریه وارد آورده، مدعی شده که «پاسخی محکم و قاطع» به این اقدام ترکیه خواهد داد. برای نمونه، در یکی از اولین اقدامات، روسیه اعلام کرده که جنگندههای اس-400 را در سوریه مستقر خواهد نمود.
برای بررسی بیشتر این موضوع با «توماس ریکس»، مورخ و نیز کارشناس مسائل منطقه خاورمیانه، در پنسیلوانیای آمریکا، به گفتوگو نشستیم. وی باور دارد که شواهد حاکی از آن است که این اقدام ترکها پیامی به روسیه برای «کنار کشیدن» از نبرد با داعش در سوریه است. علاوه بر این، وی بعید میداند که در حال حاضر پوتین قادر باشد که واکنشی «سخت و محکم» به این مسئله داشته باشد. وی بر نقش مثبت ایران در مبارزه با گروه افراطی داعش صحه میگذارد و آن را «مهم» میخواند. مشروح گفتوگوی ما با این مورخ و کارشناس مسائل منطقه خاورمیانه تقدیم حضورتان میشود.
هدف ترکیه از سرنگونی جنگنده روسیه در خاک سوریه چه بود؟ آیا میتوان مدعی شد که چون پوتین در حال مبارزه با داعش در سوریه است و از رژیم بشار اسد در سوریه حمایت میکند، این اقدام ترکیه نیز اقدامی عمدی بوده و آنکارا برنامهای از پیش طراحی شده برای سرنگونی جنگنده روسی داشته است؟
اینطور به نظر میرسد که نیروی هوایی ترکیه در حال مشاهده بمباران مواضع گروههای مخالف بشار اسد در حوالی شهر حلب و لاذقیه در شمال سوریه، از سوی جنگندههای روسی بوده است. از همین رو، من با این ایده موافقم که ترکیه برای شلیک و سرنگونی جنگندههای روسی برنامه داشته تا بدین طریق به مسکو این پیام را ارسال کند که از مبارزه در سوریه «کنار بکش». دوم اینکه، از دید من ترکیه نیات و اهداف نظامی خودش را با مرکز کنترل و فرماندهی آمریکا واقع در فلوریدا، هماهنگ میکند؛ چیزی که ما را به این نتیجه میرساند که احتمالاً آمریکا از قصد ترکیه به منظور سرنگونی جنگنده روسی آگاه بوده و روسها نیز میدانند که مقامات ترک از قبل به آمریکاییها اطلاع دادهاند که اگر بتوانند توجیه کنند که جنگنده روسی در خاک ترکیه بوده و حریم هوایی این کشور را نقض کرده، درصدد شلیک به این جتاند.
پیامدهای احتمالی سرنگونی این جنگنده بر تحولات منطقه و نیز در داخل سوریه چه خواهد بود؟ این اتفاق چطور بر روابط دوجانبه میان روسیه و ترکیه اثرگذار خواهد بود؟
من فکر میکنم روسیه و ترکیه روابط خودشان را بازسازی خواهند کرد چرا که مسکو به عنوان یک همسایه هر چند وقت یکبار به یک تکانه و سکته نیاز دارد. احتمالاً به زودی دیداری میان پوتین و احمد داوداوغلو، نخست وزیر ترکیه صورت خواهد گرفت تا بدین طریق رابطهشان را ترمیم کنند. علاوه بر این، ترکها تلاش خواهند کرد تا خواستهشان (یا بهتر بگویم خواسته آمریکا) از روسیه مبنی بر کناره کشیدن از جنگ در سوریه را دوباره، مطرح کنند. از طرف دیگر روسها ممکن است به صورت جدیتر از تحقق خواسته ترکها مبنی بر عضویت این کشور در اتحادیه اروپا جلوگیری و بر سر آن مانعتراشی کنند. (مسئلهای که حتی توان و نفوذ روسها در آن، از توان آمریکا بیشتر است) چرا که روسها از تلاش کردها برای استقلال فرهنگی و اجتماعی حمایت میکنند که این امر بیش از هر چیز باعث آزردگی ترکهاست. ترکها نیز همانند رژیم صهیونیستی به «خلوص نژادی» یا همان «ترک بودن» همه شهروندان اعتقاد دارند؛ درست آنگونه که رژیم صهیونیستی و نتانیاهو مدام بر هویت قومی و نژادی یهودیان، به عنوان ویژگی شاخص و مهم موجودیت رژیم تأکید دارند. (چیزی که به نظر من قابل بحث و مورد تردید است)
از دیدگاه شما، واکنش احتمالی و عواقب جدی که از جانب روسیه انتظار ترکیه را میکشد ، چه خواهد بود؟ تا چه حد، پاسخ پوتین به این حادثه میتواند پاسخی قاطعانه باشد؟
توان پوتین برای مقابله «قاطع و محکم» با این رخداد کمی محدود است، درست آنگونه که در مورد اوکراین برایش اتفاق افتاد. وی از (تهدید) شورشیان چچنی به شدت در هراس است، همانطور که فرانسویها، بریتانیاییها و آمریکاییها از داعش در هراسند. از همین رو، وی علاقمند است تا بحران سوریه از طریق سیاسی و دیپلماتیک حلو فصل شود. مرحله اول برقراری آتشبس است و اقدام بعدی برگزاری انتخاباتی عادلانه تحت نظارت بینالمللی با حضور بشار اسد در جریان انتخابات.
آیا ناتو وارد درگیری میان ترکیه و روسیه خواهد شد؟ با توجه به بحران در اوکراین و اقدامات ناتو در این کشور، نتایج احتمالی درگیری ناتو در این بحران اخیر چه خواهد بود؟
ناتو و اروپا میبایست وارد بحران سوریه و بحث مبارزه با داعش میشدند. در حالیکه اوباما درگیر مسئله اشغال وحشیگرانه فلسطین و نزاع میان اعراب و اسراییل است، بعید است با اتخاذ موضعی سرسختانه در قبال روسیه همه ما را شگفتزده کند. در عوض ممکن است وی با تحت فشار قرار دادن مسکو، ناتو و متحدان اروپاییاش، در تلاش برای پایان دادن به درگیریها در سوریه از طریق برقراری آتشبسی پایدار عمل کند (درست همانگونه که آمریکا در سال 1948 در مورد اسراییل انجام داد). یا حتی ممکن است ادعا کند که به منظور مبارزه با داعش و تروریستهای افراطی، آمریکا مجبور است که دوباره عراق/بغداد را اشغال کند. با این کار وی تلاش خواهد کرد تا خود را به عنوان کسی نشان دهد که از خونریزی بیشتر در سوریه و عراق، و مهاجرت پناهندگان به اروپا، جلوگیری نموده است. علاوه بر این وی درصدد خواهد بود تا خود را به عنوان چهرهای که از طریق برگزاری انتخاباتی مسالمتآمیز و عادلانه در سوریه میان روسیه و اروپا آشتی و صلح برقرار نمود، معرفی کند؛ انتخاباتی که بشار اسد به همراه ژنرالها و دیگر نظامیان سوری در آن شرکت خواهد داشت مانند شرایطی که آمریکا در آن به ژنرالهای مصری و در رأس آنها به عبدالفتاح السیسی اجازه داد تا قدرت را در دست داشته باشد.
مشارکت ناتو در این زمینه تا چه میتواند بر روابط ناتو با روسیه اثرگذار باشد؟ مشارکت این سازمان چگونه میتواند قوانین بازی در منطقه و سوریه را تغییر دهد؟
ناتو و روسیه نیازمند آنند که بر اختلافاتشان چیره و آنها را حل و فصل کنند. برای نمونه ناتو باید متهعد شود که «دست از سر اوکراین بر خواهد داشت» در عین اینکه روسیه نیز باید متعهد شود که «حمایت و پشیبانی از گروهها و نیروهای ضد آمریکایی در منطقه خاورمیانه» را متوقف خواهد کرد.
در ضمن باید یادآوری کنم که توافق هستهای با ایران یک نتیجه تاریخی و موفقیتآمیز، نه تنها برای ایران و آمریکا بلکه برای سازمان ملل متحد و دیپلماسی بود! بیایید امیدوار باشیم که چنین نتیجهای نیز در مورد بحران سوریه حاصل شود جایی که ایران، آمریکا (و ناتو)، اتحادیه اروپا، و روسیه در تلاشند تا ترکیبی از آتشبس و برگزاری انتخاباتی عادلانه و پایدار و نیز اقدامات نظامی/سیاسی علیه داعش را به اجرا بگذارند. نقش ایران در مبارزه با داعش، فارغ از اینکه اسراییلیها و سعودیها چه میخواهند و یا از چه چیزی آزردهاند، بسیار برجسته است.