به گزارش افکارنیوز، خبرگزاری رویترز در گزارشی به قلم محمد بازی(Mohamad Bazzi) نوشت: همچنان که ایران و شش قدرت برترجهانی تا ضربالاجل ۳۰ ژوئن به سوی توافقی بر محدود کردن ظرفیت هستهای ایران رقابت میکنند، عربستان آنچنان خشمگین است که آنرا برای پیشبرد برنامه هستهای خود تهدید امیز قلمداد میکند. سعودیها همراه با دیگر دولتهای عربی به طور غیر مستقیم اشاره کرده اند که آنها با هر آنچه که ظرفیت هستهای ایران را حفظ میکند، رقابت میکنند.
ماه پیش، شاهزاده ترکی الفیصل، رئیس پیشین سازمان اطلاعات عربستان، در کنفرانسی در کره جنوبی هشدار داد که " هر آنچه را که ایرانیها داشته باشند ما هم خواهیم داشت. " تحت این معامله آشکار، در عوض اینکه صراحتا به برنامه هستهای ایران خاتمه دهند، ممکن است که تهران مجاز به استمرار پنج هزار سانتریفیوژ برای تولید سوخت هستهای برای انرژی و اهداف پزشکی باشد. رهبران عربستان سعودی دل نگران بازداشتن قدرت ایران چه به طور واقعی یا به طور تجربی در سراسر خاورمیانه هستند.
نگرانی عربستان سعودی بدین دلیل است که اگر تحریمهای اقتصادی ایران در چارچوب توافق هستهای برداشته شود ایران به دهها میلیادر دلار از درآمدهای نفتی و سرمایه دسترسی پیدا خواهد کرد که باعثنفوذ ایران در عراق، سوریه، لبنان و … خواهد شد. عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان، در حضور رهبران شورای همکاری خلیج فارس که با باراک اوباما در کمپ دیوید دیدار داشتند، گفت: تاکید کردن بر همه این موارد بدین خاطر است که چگونه با دخالتهای ایران در امور کشورهای منطقه روبه رو شویم. ما دستهای ایران را در لبنان، سوریه و عراق میبینیم. ما دستهای ایران را در یمن میبینیم. ما
میبینیم که ایران به پیشرفت سازمانهای تروریستی کمک میکند. بنابراین چالش اساسی در این است که ما چگونه یک جا تمامی تلاشهای خود را هماهنگ سازیم.
لیکن عربستان سعودی و دیگر دولتهای سنی عربی نباید به طرز برجسته ای خود را درگیر خطری کنند که از جانب ایران شیعه ایجاد میشود. این دولتها مشکلات داخلی و دل نگرانیهای اقتصادی دیگری دارند که باید آنها را حل کنند. مخصوصا موضوع برجسته شدن جمعیت جوان و فقدان راههای بیان سیاسی. کاخ نشینهای سعودی با چالشی از جانب گروههای موسوم به دولت اسلامی مواجه هستند که هفته پیش با بر عهده گرفتن حمله انتحاری به کشته شدن بیست و یک نمازگزار در مسجدی شیعه در استان شرقی عربستان منجر شد. همچنین، حکومت عربستان باید با مسئله عواقب بلندمدت کاهش درآمدهای نفتی که منجر به کاهش
قیمتهای نفتی شده، دست و پنجه نرم کند.
باراک اوباما در مصاحبهای با نیویورک تایمز در اوایل ماه اپریل هشدار داد که متحدان ایالات متحده امریکا مانند عربستان باید بیشتر نگران تهدیدات داخلی خود باشند؛ مانند، مردمانی که در برخی موارد از حکومت بیگانه میشوند یا جوانانی که بیکار هستند یا ایدئولوژی که مخرب و نهیلیستی است و در برخی موارد وجود باوری که هیچ راه قانونی سیاسی برای بیرون ریختن بی عدالتی وجود ندارد. وی افزود: فکر میکنم بزرگترین خطری که آنها را تهدید میکند از جانب تجاوز ایران نیست بلکه ناشی از نارضایتیهای از داخل خود کشورشان است.
اظهارات اوباما موجب ناراحتی بسیاری از شیخ نشینهای عرب منجمله رهبران عربستان سعوی، امارات متحده عربی و بحرین شد به نحویکه مقامات سطح پایینی را به اجلاس سران کمپ دیوید اعزام کردند، اما اوباما که میخواست بحثمهمی را با هم پیمانانش مطرح کند، بحثی که کاملا متنفی شد و تحت تاثیر این موضوع قرار گرفت که «چه کسی توانست خود را به اجلاس برساند و چه کسی نتوانست!»
عربستان سعودی باید با موضوع «برجسته شدن جوانان» که بیش از نیمی از جمعیت۲۹ میلون نفری کشور را که زیر ۲۵ سال هستند رسیدگی کند. دو سوم جمعیت عربستان زیر سی سال هستند و از همه بدتر، نرخ تخمین شده بیکاری برای عربستانیهای ۱۵ تا ۲۴ سال، تقریبا سی درصد میباشد. در حالیکه عربستان اصرار دارد که ذخایر غنی خارجیشان به آنها امکان میدهد که در برابر قیمتهای پایین نفتی و آشوبهای بالقوه منطقه ای مقاومت کنند این ذخایر تنها در ماه مارچ و اپریل ۳۶ میلیارد دلار سقوط کرده است.(ذخایر عربستان سعودی در اواسط سال ۲۰۱۴ به اوج خود رسیده بود؛ برخی از اقتصاد دانان پیش بینی میکنند که
این ذخایر ممکن است تا دو سال اینده به ۲۰۰ میلیون دلار سقوط کند).
هنگامیکه ملک سلمان پس از مرگ برادرش در ماه ژانویه به تخت نشست به تمامی کارمندان دولت و نظامیان حقوق تشویقی اعطا کرد. این حقوق تشویقی به احتمال زیاد از منابع خارجی به دست امده است زیرا عربستان از پیش کسری بودجه ۴۰ میلیارد دلاری را برای اولین بار در سال ۲۰۱۵ برنامه ریزی کرده بود. جنگ تحمیلی سعودیها علیه یمن نیز به خزانه عربستان اسیب وارد کرده و هزینه جنگ بیش ا ز مدت آن خواهد بود. یمن جدیدترین صحنه در جنگ نیابتی ایران و عربستان است.
نزاع با ایران، سیاست خارجی عربستان در دو دهه اخیر را تعریف کرده و پس از بهار عربی در سال ۲۰۱۱ که عربستان سعی میکرد که این جریان انقلابی را در نطفه بمیراند، به خود شدت گرفته است. رهبران سعودی گرایش به این دارند که تمامی سیاستمداران و جناحهای شیعه در جهان اسلام را نماینده های ایران ببینند و اینکه اینها به طور واقعی یا خیالی در اصل قائل به رابطه ای با ایران در تمامی مسائل امنیتی منطقه ای هستند.
برای عربستان سعودی فشارهای داخلی و خارجی در بهار عربی ۲۰۱۱با هم متقارن شد، پس از اینکه موج اعتراضات مردمی دیکتاتورهای کهن را در تونس، مصر، لیبی و نهایتا یمن از میدان به در کرد، عربستان نگران اشاعه انقلاب به قلمرو خود بود. پس از آن مقامات سعودی به یکی از روشهای قدیمی خود یعنی تقویت حمایتهای داخلی یا به عبارتی دیگر بخشش سخاوتمدانه متوسل شد. کمی بعد از اینکه رهبران تونس و مصر ساقط شدند، ملک عبدالله ۱۳۰ میلیادر دلار را برای خریدن آرامش در داخل کشورش کنار گذاشت.
وی سه ماه حقوق اضافی به تمامی کارمندان حکومتی که شامل بخش عظیمی از نیروی کار ملی میشوند اعطا کرد و به ایجاد مشاغل دولتی زیادی روی آورد. ملکعبدالله همچنان ۷۰ میلیارد دلار را برای ساختن پانصد هزار واحدهای مسکونی برای شهروندان سعودی کم درآمد در پنج سال آینده در نظر گرفت وی دویست میلیون دلار را به سازمانهای که تحت کنترل مقامات مذهبی وهابی هستند مانند پلیس امنیت اخلاقی اختصاص داد و در عوض شورای عالی مذهبی سعودی به نوبه خود فتوای را صادر کرد که در آن اعلام شده بود، اسلام تظاهرات خیابانی را منع کرده است!
رژیم سعودی هنگامی بر نگرانیش افزوده شد که انقلابها به یمن که در مرز جنوبی عربستان قرار دارد و بحرین، کشوری با اکثریت شیعه اما با حکومتی سنی که در شانزده مایلی از استان شرقی عربستان سعودی که بیشتر ذخایر نفتی در آنجا بوده و بخش بزرگی از جمعیت آن شیعه هستند، سرایت کرده است. سعودیها ایران را متهم به حمایت از ناآرامیها در بحرین کرد. شورای همکاری خلیج فارس که سعودیها در آن قدرتی پیشتاز دارند گفتگوهایی را در پیشنهاد عضویت به اردن و مراکش، دو کشورغیر خلیج فارسی، غیرنفتی و دارای نظام سلطنتی سنی مذهب، به منظور ایجاد جبهه قوی در برابر ایران داده اند.
جدا از رسیدگی موضوع ایران و دست و پنجه نرم کردن با نزاع روبه تنش دو همسایه خود یعنی عراق و یمن، عربستان سعودی همچنان میبایست شوک اقتصادی تقلیل قیمتهای نفتی را جذب کند. در اوایل ماه ژانویه، نفت بنت کروک برای اواین بار پس از سال ۲۰۰۹ هر بشکه زیر پنجاه دلار سقوط کرد. بخشی از این سقوط توسط عربستان سعودی ایجاد شده بود. در آخرین اجلاس اوپک در ماه نوامبر سعودیها مسئولیت جلوگیری کارتلهای نفتی از کاهش تولید را که باعثافزایش قیمتهای نفتی میشد به عهده گرفتند اما در عوض، تلاش کرده اند تا سهام بازار خود را حفظ کرده و نفت خام ایالات متحده را از میدان به در کنند که برای
رقیب ماندن نیاز به قیمتهای بالایی دارد.
نشانههای وجود دارد که عربستان از سلاح نفت برای مجازات ایران و روسیه به علت حمایتشان از رژیم بشار اسد در سوریه استفاد کرده است. پس از انکه ناآرامیها در سال ۲۰۱۱ در سوریه اغاز شد قدرتهای بزرگ جهانی و منطقه ای در آنجا تعدادی از جنگهای نیابتی را به نمایش گذاشته اند. همانطور که عربستان سعودی و قطر بسیاری از مخالفان را مسلح کرده اند، ایران و تا حد بسیار کمی روسیه سلاحها و منابع مالی بسیاری در برای ماندن اسد در قدرت، مهیا کرده اند.
در مواجه با تحریمهاي غربی و انزوای اقتصادی، هر دو کشور ایران و روسیه که متکی بر قیمتهاي نفتی هستند باید برای اعمال تعهدات بودجه ای خود هر بشکه نفت صد دلاری را حفظ کنند. در حالیکه سعودیها بهتر میتوانند قیمتهاي پایین تری را تحمل کنند درآمدهای نفتی هنوز برای تقریبا ۹۰ درصد درآمد حکومت به حساب میآید. تاکنون، رهبران سعودی قادر بوده اند شوک اقتصادی را با استخراج روبه افزایش نفت برای جبران سقوط قیمتها و دسترسی به ذخایر خارجی کشورشان جبران کنند اما اینها برای چالشهاي درونی عربستان سعودی راه حلهاي طولانی مدت نیستند: جمعیت روبه افزایش جوانان که بیکار هستند، فقدان
خروجی سیاسی و اتکا بالای بر ذخایر نفتی. عربستان نمیتواند این مشکلات را حل کند در حالیکه دغدغهاش تهدیدات ایران باشد.
شناسه خبر:
۴۲۰۵۰۱
دغدغه و نگرانی سعودیها از تهدیدات ایران
تاکنون، رهبران سعودی قادر بوده اند شوک اقتصادی را با استخراج روبه افزایش نفت برای جبران سقوط قیمتها و دسترسی به ذخایر خارجی کشورشان جبران کنند اما اینها برای چالشهای درونی عربستان سعودی راه حلهای طولانی مدت نیستند…
۰