به تازگی دولت آمریکا رسوایی امنیتی را به بار آورده که به زعم برخی صاحب نظران و تحلیلگران حوزه امنیت ملی این کشور، در 50 سال اخیر کم‌سابقه و عجیب بوده است. ماجرا از این قرار است که "جفری گلدبرگ"، سردبیر نشریه آتلانتیک در مقاله ای که به تازگی منتشر کرده، گفته است که مایک والتز مشاور امنیت ملی دولت ترامپ به اشتباه وی را عضو یک گروه از مقام های ارشد آمریکایی در پیام رسان سیگنال کرده است. گروهی که علاوه بر وی افرادی نظیر پت هگست وزیر دفاع آمریکا هم در آن عضو بوده اند.
در گروه مذکور، مقام های ارشد آمریکایی هماهنگی لازم برای آغاز حملات هوایی گسترده آمریکا به یمن را انجام می داده اند. گلدبرگ اذعان می کند که در ابتدا فکر کرده همه چیز یک شوخی است اما وقتی دیده حملات آمریکا به یمن دقیقا در همان زمانی آغاز شده که در گروه مذگور در مورد آن صحبت شده، مطمئن شده که آنچه در آن گفته می شود حقیقت دارد و درست است. جالب اینکه تصاویر چَت‌های مقام های ارشد دولت ترامپ که در قالب آن ها اطلاعات محرمانه دولت آمریکا مطرح شده نیز منتشر شده است!
افشای این مساله، موجی از انتقادات را علیه دولت ترامپ برانگیخته است. جالب اینکه ترامپ در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران به کل خود را از این ماجرا کنار کشیده و گفته که از هیچ چیز خبر ندارد! عجیب تر اینکه نشریه آلمانی اشپیگل نیز در گزارشی اذعان کرده که اکنون شماره تلفن های تعداد قابل توجهی از مقام های ارشد آمریکایی در فضای مجازی پخش شده و لو رفته است و حتی برخی از این مقام ها هنوز با شمارهای لورفته با دیگران ارتباط می گیرند. وقوع این رسوایی های سریالی، با حداقل 4 پیام و پیامد مهم همراه است که توجه به آن ها ضروری به نظر می رسد.
یک: افشای تصویرسازی‌های بی‌پایه در مورد قدرت آمریکایی
سال هاست که دولت آمریکا و آمریکادوستان در اقصی نقاط عالم، به گونه ای صحبت و رفتار می کنند که انگار دولت آمریکا قطب قدرت جهان است و اگر کشوری می خواهد قدرتمند باشد باید شاخص های مورد توجه این کشور را مد نظر داشته باشد و عینا راهِ آمریکا را طی کند.
با این حال، وقوع رسوایی هایی نظیر آنچه اخیرا در مورد کاخ سفید شاهد بودیم به عینه نشان می دهد که تا چه اندازه تصویری هالیوودی و غلوگونه از قدرت آمریکایی و مدل حکمرانی این کشور ارائه می شود. به بیان ساده‌تر، این قبیل رسوایی ها اثبات می کنند که مدل حکمرانی آمریکایی مملو از نقص و کمبود است و صرفا با شانتاژهای تبلیغاتی و رسانه ای سعی می شود تا این نواقص لاپوشانی شوند.
دو: شکل‌گیری یک ابرچالش برای دولت ترامپ
تقریبا اغلب صاحب نظران این دیدگاه را دارند که رسوایی امنیتی اخیر کاخ سفید نویددهنده یک بحران بزرگ برای دونالد ترامپ و دولت وی خواهد بود. تردیدی نیست که دموکرات ها و طیف منتقدان و مخالفان دولت کنونی آمریکا، سیلی از حملات را علیه این دولت سازماندهی خواهند کرد و اجازاه نمی دهند که دولت ترامپ از این رسوایی بدون خسارت عبور کند.
از یاد نبریم که زمانی دونالد ترامپ و حزب جمهوریخواه حملات گسترده ای را علیه هیلاری کلینتون نامزد اسبق انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به دلیل درز اطاعات محرمانه به واسطه استفاده وی از ایمیلی شخصی برای کارهای دولتی به راه انداختند و معتقد بودند وی امنیت ملی آمریکا را به خطر انداخته پس نباید برای ریاست جمهوری آمریکا نامزد شود. حال دقیقا ترامپ و ترامپیست ها با معادله ای مشابه علیه خود رو به رو هستند. رسوایی که حتی ابعاد عمیق‌تری نیز در قیاس با نمونه کلینتون دارد.
سه: شکل‌گیری شکاف های داخلی در دولت ترامپ
یکی از نکاتی که برخی تحلیلگران آمریکایی در مدت اخیر به آن اشاره داشته اند این است که هیچ بعید نیست با افزایش فشارها علیه دولت ترامپ به دلیل رسوایی امنیتی اخیر کاخ سفید، شاهد استعفای برخی مقام های ارشد این دولت نظیر مایک والتز مشاور امنیت ملی دولت ترامپ باشیم. به بیان ساده تر، ترامپ خود را با فشارهای فزاینده ای رو به رو می بیند که چاره حل آن ها را استعفای برخی از اعضای دولتش می بیند. رسانه های آمریکایی نیز علنا دنبال یک قربانی می گردند.
در عین حال، برخی منابع تاکید دارند که رسوایی اخیر کاخ سفید، عملا برخی چهره های دولت ترامپ را رو در روی یکدیگر قرار داده و موجب شده تا آن ها این اتهام را علیه یکدیگر مطرح کنند که با بی ملاحظگی خود عملا دونالد ترامپ و دستورکارهای دولتش را تضعیف می کنند. اساسا به همین دلیل هم است که به نظر می رسد دامنه رسوایی امنیتی اخیر کاخ سفید به این زودی ها به نقطه پایان خود نرسد.
چهار: دولت ترامپ و گاف در گاف!
یکی از عیجب ترین اقداماتی که مقام های ارشد دولت ترامپ برای کاستن از ابعاد رسوایی امنیتی اخیر علیه این دولت انجام داده اند این بوده که رسوایی مذکور را به گردن دولت بایدن انداخته اند! موضوعی که خود کم از یک گاف دیگر ندارد.
جان راتکلیف رئیس سازمان سیا در جلسه استماع سنای آمریکا که با محوریت رسوایی مذکور تشکیل شده مدعی شده که در دولت پیشین آمریکا، به وی توصیه شده که از پیام رسان سیگنال برای برخی مراودات خود استفاده کند این در حالی است که مقامهای دولت بایدن قویا این مساله را رد کرده اند.
البته که ترامپیست ها فقط در مورد این رسوایی به دنبال مقصر معرفی کردن دولت بایدن و تبرئه خود نبوده‌اند بلکه در مورد بحران کمبود تخم مرغ در آمریکا که هنوز هم حل نشده و بسیاری از کشورها دست رد به سینه آمریکا برای تامین تخم مرغ این کشور زده اند نیز دولت بایدن را مقصر معرفی می کنند! معادله ای که خود نشان می دهد تا چه اندازه میان لفاظی های ترامپ و حامیانش در مورد اراده و توان آن ها برای احیا به اصطلاح عصر طلایی آمریکا و واقعیت های عینی کشورشان و خودِ آنها، فاصله و تفاوت وجود دارد.
در گروه مذکور، مقام های ارشد آمریکایی هماهنگی لازم برای آغاز حملات هوایی گسترده آمریکا به یمن را انجام می داده اند. گلدبرگ اذعان می کند که در ابتدا فکر کرده همه چیز یک شوخی است اما وقتی دیده حملات آمریکا به یمن دقیقا در همان زمانی آغاز شده که در گروه مذگور در مورد آن صحبت شده، مطمئن شده که آنچه در آن گفته می شود حقیقت دارد و درست است. جالب اینکه تصاویر چَت‌های مقام های ارشد دولت ترامپ که در قالب آن ها اطلاعات محرمانه دولت آمریکا مطرح شده نیز منتشر شده است!
یک: افشای تصویرسازی‌های بی‌پایه در مورد قدرت آمریکایی
سال هاست که دولت آمریکا و آمریکادوستان در اقصی نقاط عالم، به گونه ای صحبت و رفتار می کنند که انگار دولت آمریکا قطب قدرت جهان است و اگر کشوری می خواهد قدرتمند باشد باید شاخص های مورد توجه این کشور را مد نظر داشته باشد و عینا راهِ آمریکا را طی کند.
با این حال، وقوع رسوایی هایی نظیر آنچه اخیرا در مورد کاخ سفید شاهد بودیم به عینه نشان می دهد که تا چه اندازه تصویری هالیوودی و غلوگونه از قدرت آمریکایی و مدل حکمرانی این کشور ارائه می شود. به بیان ساده‌تر، این قبیل رسوایی ها اثبات می کنند که مدل حکمرانی آمریکایی مملو از نقص و کمبود است و صرفا با شانتاژهای تبلیغاتی و رسانه ای سعی می شود تا این نواقص لاپوشانی شوند.
دو: شکل‌گیری یک ابرچالش برای دولت ترامپ
تقریبا اغلب صاحب نظران این دیدگاه را دارند که رسوایی امنیتی اخیر کاخ سفید نویددهنده یک بحران بزرگ برای دونالد ترامپ و دولت وی خواهد بود. تردیدی نیست که دموکرات ها و طیف منتقدان و مخالفان دولت کنونی آمریکا، سیلی از حملات را علیه این دولت سازماندهی خواهند کرد و اجازاه نمی دهند که دولت ترامپ از این رسوایی بدون خسارت عبور کند.
از یاد نبریم که زمانی دونالد ترامپ و حزب جمهوریخواه حملات گسترده ای را علیه هیلاری کلینتون نامزد اسبق انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به دلیل درز اطاعات محرمانه به واسطه استفاده وی از ایمیلی شخصی برای کارهای دولتی به راه انداختند و معتقد بودند وی امنیت ملی آمریکا را به خطر انداخته پس نباید برای ریاست جمهوری آمریکا نامزد شود. حال دقیقا ترامپ و ترامپیست ها با معادله ای مشابه علیه خود رو به رو هستند. رسوایی که حتی ابعاد عمیق‌تری نیز در قیاس با نمونه کلینتون دارد.
سه: شکل‌گیری شکاف های داخلی در دولت ترامپ
یکی از نکاتی که برخی تحلیلگران آمریکایی در مدت اخیر به آن اشاره داشته اند این است که هیچ بعید نیست با افزایش فشارها علیه دولت ترامپ به دلیل رسوایی امنیتی اخیر کاخ سفید، شاهد استعفای برخی مقام های ارشد این دولت نظیر مایک والتز مشاور امنیت ملی دولت ترامپ باشیم. به بیان ساده تر، ترامپ خود را با فشارهای فزاینده ای رو به رو می بیند که چاره حل آن ها را استعفای برخی از اعضای دولتش می بیند. رسانه های آمریکایی نیز علنا دنبال یک قربانی می گردند.
در عین حال، برخی منابع تاکید دارند که رسوایی اخیر کاخ سفید، عملا برخی چهره های دولت ترامپ را رو در روی یکدیگر قرار داده و موجب شده تا آن ها این اتهام را علیه یکدیگر مطرح کنند که با بی ملاحظگی خود عملا دونالد ترامپ و دستورکارهای دولتش را تضعیف می کنند. اساسا به همین دلیل هم است که به نظر می رسد دامنه رسوایی امنیتی اخیر کاخ سفید به این زودی ها به نقطه پایان خود نرسد.
چهار: دولت ترامپ و گاف در گاف!
یکی از عیجب ترین اقداماتی که مقام های ارشد دولت ترامپ برای کاستن از ابعاد رسوایی امنیتی اخیر علیه این دولت انجام داده اند این بوده که رسوایی مذکور را به گردن دولت بایدن انداخته اند! موضوعی که خود کم از یک گاف دیگر ندارد.
جان راتکلیف رئیس سازمان سیا در جلسه استماع سنای آمریکا که با محوریت رسوایی مذکور تشکیل شده مدعی شده که در دولت پیشین آمریکا، به وی توصیه شده که از پیام رسان سیگنال برای برخی مراودات خود استفاده کند این در حالی است که مقامهای دولت بایدن قویا این مساله را رد کرده اند.
البته که ترامپیست ها فقط در مورد این رسوایی به دنبال مقصر معرفی کردن دولت بایدن و تبرئه خود نبوده‌اند بلکه در مورد بحران کمبود تخم مرغ در آمریکا که هنوز هم حل نشده و بسیاری از کشورها دست رد به سینه آمریکا برای تامین تخم مرغ این کشور زده اند نیز دولت بایدن را مقصر معرفی می کنند! معادله ای که خود نشان می دهد تا چه اندازه میان لفاظی های ترامپ و حامیانش در مورد اراده و توان آن ها برای احیا به اصطلاح عصر طلایی آمریکا و واقعیت های عینی کشورشان و خودِ آنها، فاصله و تفاوت وجود دارد.
