ترامپ چگونه بازی را تغییر می‌دهد؟

این راهبرد شامل عدم بازگشت مرز‌های اوکراین به وضعیت ۱۹۹۱، محدودیت در عضویت ناتو و اتکای بیشتر به قدرت‌های اروپایی برای تضمین امنیت بود. اگرچه این تصمیمات با انتقاد‌هایی رو‌به‌رو شد، اما ممکن است بخشی از یک راهبرد حساب‌شده برای توقف خشونت‌ها و ایجاد آتش‌بسی پایدار باشد.

دانیل فرید سفیر سابق آمریکا در لهستان و مدیر سابق شورای امنیت ملی آمریکا در امور اروپا.

 در تاریخ ۱۲ فوریه، دولت آمریکا راهبرد جدیدی را برای پایان دادن به جنگ اوکراین اعلام کرد که شامل تماس‌های تلفنی دونالد ترامپ با ولادیمیر پوتین و ولودیمیر زلنسکی و همچنین یک بیانیهٔ کلیدی از سوی پیت هگست وزیر دفاع  در نشست ناتو در بروکسل بود.

تماس تلفنی دونالد ترامپ با ولادیمیر پوتین انتقاد‌های فراوانی را به همراه داشت. منتقدان معتقد بودند که لحن گرم این گفت‌و‌گو، با وجود درگیری‌های جاری و فشار‌های روسیه بر آمریکا و متحدانش، می‌تواند نشانه‌ای از نرمش بیش از حد دولت ترامپ در قبال مسکو باشد. همچنین، این واقعیت که ترامپ ابتدا با پوتین تماس گرفت و سپس با زلنسکی گفت‌و‌گو کرد، سوالاتی را در خصوص تمایل احتمالی دولت وی به جانب‌داری از روسیه برانگیخت.

البته باید توجه داشت که رفتار گرم ترامپ در برخورد با رهبران بین‌المللی، به‌ویژه چهره‌های مستبد، چندان غیرمعمول نیست و او پیش‌تر نیز چنین سبکی را نشان داده است. با این حال، به گفته منابع اوکراینی، تماس با زلنسکی نیز لحنی گرم و صمیمانه داشت. اگرچه این تماس‌ها به ظاهر می‌توانستند سرآغاز مذاکراتی جدید باشند، اما جزئیاتی از محتوای این گفت‌و‌گو‌ها منتشر نشده است و این ابهام همچنان نگرانی‌هایی را در محافل سیاسی به‌جا گذاشته است.

راهبرد جدید ترامپ در اوکراین؛ امتیازدهی به روسیه یا سیاستی حساب‌شده؟

در روز‌های آینده، اطلاعات بیشتری دربارهٔ راهبرد دولت ترامپ در قبال جنگ روسیه و اوکراین منتشر خواهد شد، به‌ویژه در کنفرانس امنیتی مونیخ که با حضور مقامات بلندپایه‌ای، چون جی‌دی ونس، معاون رئیس‌جمهور، و مارکو روبیو، وزیر امور خارجه برگزار می‌شود. دیدار ونس با زلنسکی نیز در این رویداد مورد توجه خاصی قرار گرفته است. با این حال، اظهارات پیت هگست در نشست ناتو، انتقاد‌هایی را از سوی اوکراین و متحدانش برانگیخت. او سه نکتهٔ کلیدی مطرح کرد:

الف - بازگشت مرز‌های بین‌المللی اوکراین به وضعیت سال ۱۹۹۱ غیرواقع‌بینانه است.

ب - عضویت اوکراین در ناتو، نتیجهٔ محتمل یک توافق مذاکره‌شده نخواهد بود.

ج – تضمین‌های امنیتی پس از جنگ در اوکراین، باید به جای اتکا بر حضور نیرو‌های آمریکایی یا ناتو در خاک این کشور، از طریق تکیه بر قدرت‌های اروپایی و سایر کشور‌های غیراروپایی فراهم شود.

این اظهارات پیت هگست با واکنش‌های تند اوکراین و هم‌پیمانانش مواجه شد. از دید آنان، مواضع هگست به‌طور آشکاری با منافع ملی اوکراین و امنیت منطقه‌ای منافات دارد. منتقدان از جمله اوکراینی‌ها، این اظهارات را همچون امتیازاتی یک‌جانبه به روسیه تلقی کرده‌اند که نه تنها هیچ توجیه منطقی ندارد، بلکه پیش از آغاز هرگونه مذاکره، قدرت چانه‌زنی واشنگتن را نیز تضعیف می‌کند. با این حال، اگر نگاهی دقیق‌تر به این مواضع بیندازیم، ممکن است بتوان آن را بخشی از یک راهبرد حساب‌شده و هدفمند از سوی دولت ترامپ دانست.

آیا بازگشت مرز‌های اوکراین به وضعیت ۱۹۹۱ امکان‌پذیر است؟

در کوتاه‌مدت، بازگشت مرز‌های اوکراین به وضعیت ۱۹۹۱ از منظر نظامی بعید به نظر می‌رسد؛ نکته‌ای که نه‌تنها رهبران اوکراین، بلکه بسیاری از هم‌پیمانان غربی نیز به آن اذعان دارند. وقتی پیت هگست هدف فوری آمریکا را برقراری آتش‌بس اعلام می‌کند، این سخنان نه به‌معنای تسلیم کامل در برابر خواسته‌های روسیه، بلکه تأکیدی بر نیاز مبرم به توقف خشونت‌هاست. در این سناریو، نه اوکراین ناچار به واگذاری اراضی خود شده و نه ایالات متحده اشغال ۲۰ درصد از خاک اوکراین توسط روسیه را به رسمیت شناخته است. اگر این اظهارات به‌جای تن دادن به خواسته‌های مسکو، به‌عنوان پذیرش آتش‌بس و گامی در جهت پایان درگیری‌ها تعبیر شود، شاید بتوان آن را نقطه‌ای مثبت برای حرکت به سوی صلح دانست.

مسئله دوم این است که روسیه تحت هیچ شرایطی عضویت اوکراین در ناتو را نخواهد پذیرفت، نکته‌ای که پیت هگست به‌وضوح مطرح کرده است. اما این موضع به معنای رد همیشگی عضویت اوکراین در ناتو نیست. قطعی‌کردن این مسئله می‌تواند به معنای ارائه یک امتیاز یک‌جانبه و بی‌پاسخ به روسیه باشد؛ امتیازی که نه تنها هیچ توجیه منطقی ندارد، بلکه جایگاه و نفوذ ایالات متحده را نیز تضعیف می‌کند. با این حال، این دیدگاه هنوز به‌عنوان موضع رسمی دولت ترامپ مطرح نشده و به نظر نمی‌رسد در آینده نیز به این صورت اعلام شود.

از سوی دیگر، مدت‌هاست که مشخص شده ایالات متحده برنامه‌ای برای اعزام نیرو‌های نظامی به اوکراین ندارد. بر همین اساس، کشور‌های اروپایی مجبور خواهند بود که نقش اصلی را در تأمین نیرو‌های لازم برای حمایت از آتش‌بس بر عهده بگیرند. با این حال، حمایت آمریکا از این نیروها، به‌ویژه در صورت وقوع حملهٔ روسیه قابل پیش‌بینی است. این حمایت ممکن است شامل استفاده از قدرت هوایی یا دیگر ابزار‌های نظامی شود، بدون اینکه سیاست اعلام‌شدهٔ هگست درباره عدم اعزام نیرو‌های آمریکایی به اوکراین زیر سوال برود. اگرچه هگست این مسئولیت را به‌صراحت به عهدهٔ اروپایی‌ها گذاشته، اما این انتظار مدت‌ها پیش مطرح بوده و همچنان پابرجاست.

اوکراین و ناتو؛ آیا راه برای پیوستن کی‌یف باز خواهد ماند؟

راهبرد دولت ترامپ در قبال اوکراین، اگر بر سه اصل بنیادین باقی بماند، می‌تواند به یک نتیجه قابل قبول منجر شود. ابتدا، واشنگتن باید قاطعانه از به‌رسمیت شناختن تجاوز روسیه به خاک اوکراین اجتناب کند. دوم، باید همچنان راه برای عضویت اوکراین در ناتو باز بماند و از مشارکت در هرگونه مذاکره‌ای که این احتمال را به صفر برساند، پرهیز شود. سوم، ایالات متحده و اروپا باید یک طرح نظامی مشترک برای حمایت از نیرو‌های محلی اوکراین تنظیم کنند. این اصول می‌توانند پایه‌ای برای آتش‌بسی پایدار ایجاد کنند؛ آتش‌بسی که به حفظ استقلال و آزادسازی اوکراین از اشغال روسیه بیانجامد و به‌طور نمادین، جایگاه اوکراین را به‌عنوان یک خط مقدم مقاومت در برابر جاه‌طلبی‌های کرملین تقویت کند؛ همان نقشی که آلمان غربی در دوران جنگ سرد ایفا کرد.

پیت هگ‌ست در اظهاراتش تأکید کرد که واقع‌بینی کلید برخورد با این مسائل است. شاید در کوتاه‌مدت بازپس‌گیری سرزمین‌های اشغال‌شده دشوار یا حتی غیرممکن به نظر برسد، اما تاریخ بار‌ها ثابت کرده که اهدافی که ابتدا دست‌نیافتنی به نظر می‌رسند؛ مانند استقلال کشور‌های بالتیک از اتحاد جماهیر شوروی، اتحاد مجدد آلمان یا فروپاشی پردهٔ آهنیندر نهایت به واقعیت پیوسته‌اند. بر این اساس، اگر متحدان اوکراین همچنان به تعهد و حمایت خود پایبند بمانند، احیای اوکراین نیز دست‌یافتنی خواهد بود. گرچه این راهبرد بی‌نقص نیست و با چالش‌هایی همراه بوده، اما تاکنون نه به بن‌بست انجامیده و نه بحرانی جدی ایجاد کرده است و حداقل تا این لحظه، آن پیش‌بینی‌های بدبینانه که برخی مطرح می‌کردند، تحقق نیافته‌اند.