این روزها در ترکیه، یک بار دیگر بحث بر سر انتخابات بالا گرفته است. حالا همه میگویند، آن سوال و جواب معنی داری که بین ابراهیم تاتلیسَس و اردوغان رد و بدل شد، کاملاً برنامهریزی شده و سفارشی بوده است!
وقتی که تاتلیسَس از اردوغان پرسید: «آیا برای انتخابات بعدی پای کار هستید یا نه؟» اردوغان در پاسخ گفت: «اگر تو باشی من هم هستم!» تنها یک روز پس از این ماجرا، عمر چلیک سخنگوی حزب عدالت و توسعه نیز، این جمله را به عنوان شعار حزب بر زبان آورد و گفت: «مردم! اگر شما باشید؛ ما هم هستیم.»
اما مخالفین و منتقدین اردوغان دیدگاه دیگری دارند و معتقدند که تا اینجای کار هم، سیاستهای اردوغان به اندازه کافی به اقتصاد و منابع ترکیه لطمه زده و نباید یک بار دیگر نامزد یا برگزیده شود.
میانبُر برای دوباره نامزد شدن اردوغان
در ادبیات سیاسی حزب عدالت و توسعه ترکیه، لفظ «رئیس» صرفاً برای اردوغان به کار میرود. با آن که قرار نیست تا سال ۲۰۲۸ میلادی، انتخابات سراسری برگزار شود، اما مخالفین معتقدند که بحران اقتصادی کنونی ترکیه و سیاست ناکارآمد دولت اردوغان، شرایط اجتماعی غیرقابل تحملی به وجود آورده و او باید برود.
اوزگور اوزل رهبر حزب جمهوری خلق، جدیداً ابتکار کارت قرمز را مطرح کرده و از شهروندان خواسته با بلندکردن کاغذهای قرمز رنگ با الهام از کارت قرمز دنیای فوتبال، به اردوغان پیام دهند که باید زمینِ بازی را ترک کند.
همچنین فاتح اربکان رهبر حزب دوباره رفاه که در انتخابات ۲۰۲۳ از اردوغان حمایت کرده بود، با بیان انتقاداتی تند علیه رییس جمهور ترکیه گفته است: «آهِ میلیونها شهروند فقیر این کشور، دامن حزب عدالت و توسعه را خواهد گرفت. کار اردوغان این است که لقمه را از دهان فقرا بگیرد و به پیمانکاران ثروتمند طرفدار خودش بدهد».
اما در جبهه مقابل و در اردوگاه حزب عدالت و توسعه و هواداران اردوغان از این خبرها نیست و یکی از اهداف مهم این حزب، فراهمسازی زمینههای حقوقی برای اصلاح قانون اساسی به منظور تداوم اقتدار اردوغان است.
به عبارت دیگر، این حزب میخواهد اردوغان تا سال ۲۰۲۸ میلادی بر سر قدرت بماند و سپس با تغییر قانون اساسی، به او مجوز دهد که یک بار دیگر نامزد شود و پس از کسب پیروزی تا سال ۲۰۳۳ مسئولیت را در اختیار داشته باشد! این در حالی است که تا همین حالا هم اردوغان سه بار رئیس جمهور شده و چنین چیزی برخلاف قوانین مرسوم در دموکراسیهای جهان است.
تحلیلگران چه میگویند؟
بسیاری از تحلیلگران ترکیه در مطالب و یادداشتهای خود، به بررسی چالش نامزدی مجدد اردوغان پرداختهاند و این مساله را به مثابه یکی از نشانههای مهم در بن بست سیاسی کشور، قلمداد کردهاند.
طاها آک یول از تحلیلگران مشهور ترکیه درباره این موضوع چنین نوشته است: «بسیاری از اندیشمندان جهان، به آفات و آسیبهای نظام ریاستی اشاره کردهاند و در میدان عمل هم، اردوغان به ما نشان داد که تمرکز قدرت در دستان او چه لطماتی به بار آورده است. در نتیجه همه ما باید با تداوم نظام ریاستی و امکان تداوم قدرت یک فرد برای مدت طولانی، مخالفت کنیم. آنها در شانلی اورفا، ابراهیم را با ویلچر روی صحنه بردند تا یک سوال توافق شده را بر زبان بیاورد! بنابراین چنین رفتاری به مثابه آغاز عجولانه کمپین انتخاباتی است. اردوغان، نمایندگان پارلمان و شهرداران حزب خود را مسئول کرده تا همگی درباره ضرورت نامزد شدن او حرف بزنند.»
آک یول در ادامه نوشته است: اردوغان در نظرسنجیهای عمومی از منصور یواش شهردار آنکارا و اکرم امام اوغلو شهردار آنکارا عقب افتاده اما به دنبال آن است که با استفاده از آرای کردها، برای چهارمین بار رییس جمهور شود! مذاکرات جدید با اوجالان هم با همین هدف آغاز شده است. همچنین دستگاه تبلیغاتی آکپارتی، در کنار همه این عوامل، وانمود میکند تحولات سوریه هم با ابتکار اردوغان بوده است. این در حالی است که بحران اقتصادی در ترکیه ادامه دارد و دو سال پیش رو، نه تنها برای مردم، بلکه برای اردوغان و اعضای کابینه او، دشوار سپری خواهد شد. شواهد نشان میدهد اوضاع به نفع تیم اردوغان نیست. چرا که ایجاد انگیزه در آکپارتی که در انتخابات شهرداریها شکست سنگینی متحمل شد، در کوتاه مدت ممکن نیست و معضل بازگشت آوارگان سوری هم به راحتی قابل حل نیست.
همچنین مهمت اُجاکتان از دیگر تحلیلگران نامدار ترکیه درباره حرص و آز اردوغان و حزب عدالت و توسعه برای تمرکز قدرت و تداوم حکمرانی، چنین نوشته است: «حزب عدالت و توسعه به ویژه در هشت سال گذشته، دستخوش مشکلات بزرگ و تغییر مسیر جدی شده است. دولت اردوغان در ۱۰ سال اول حکمرانی حزب عدالت و توسعه، در زمینه استیلای قانون، توسعه اقتصادی و سیاست خارجی، گامهای بلندی برداشت. اما در حال حاضر وضعیتی دارد که حتی وجدان هواداران دوآتشه اردوغان را آزار میدهد. وقتی پنجرهها را میبندید و ارتباط خود را با محیط و دنیا قطع میکنید، نمیتوانید برخی واقعیتها را ببینید. این حزب، مداوماً دچار خطا میشود. به عنوان مثال، اظهارات و مواضع حزب حاکم درباره تحولات سوریه، اعتبار ترکیه را زیر سوال برده و حاکی از این است که اردوغان میخواهد از مساله سوریه نیز استفاده سیاسی و داخلی و حزبی به عمل آورد. در دیگر حوزهها نیز حزب عدالت و توسعه، تخلفات بسیاری مرتکب شده و میدانیم که برای برنده شدن برخی پیمانکاران در مناقصههای بزرگ، برخی شهرداران را تهدید کرده و بعضی دیگر را نیز با هدایای نفیس، تطمیع کردهاند. بنابراین میتوانم بگویم، حزب عدالت و توسعه به بزرگترین دشمن خودش تبدیل شده و عملاً اعتبار خود را بر باد میدهد».
مشاور سابق اردوغان هم معترض شد
عاکف یکی تحلیلگر سیاسی ترکیه که قبلاً از مشاورین نزدیک اردوغان بود، سالهاست به صف منتقدین و مخالفین او پیوسته و با زبانی کنایی در وصف احتمال نامزدی مجدد رهبر آکپارتی نوشته است: «یکی از دغدغه های مهم ویلیام شکسپیر، پرداختن به رقابت های سیاسی و تلاش برای تاج و تخت بوده است. او در حیات شاعرانه اش، بارها دیده بود که تاج ها و تخت ها چگونه دست به دست می شوند و بارها درباره این موضوع، نمایشنامه نوشت. ظاهراً حالا در کشور ما نیز، مهمترین دغدغه این است: چه باید کرد که اردوغان، باز هم بتواند نامزد انتخابات شود؟!
در انگلستان و دانمارک، شکسپیر به این مسائل فکر می کرد و در ترکیه هم، چنین ماموریتی به ابراهیم تاتلیسَس داده شد تا از اردوغان خواهش کند دوباره نامزد شود!»
در پایان باید گفت، ترکیه در آغاز سال ۲۰۲۵ میلادی و در حالی که در یکی از گسترده ترین و عمیق ترین بحران های اقتصادی خود دست و پا می زند، تا پایان قانونی دوران مسئولیت اردوغان، دو سال و نیم فرصت دارد و مشخص نیست در این مدت، آیا می تواند راهی برای پایان دادن به رکود تورمی و کسب اعتماد مردم پیدا کند یا نه.