اعتماد به آمریکا درست است؟

آمریکا یکی از معدود کشور‌هایی است که انتخابات ریاست‌جمهوری آن بر کشور‌های دیگر تاثیر می‌گذارد. چرا که تصمیم‌های گرفته شده در دالان‌های سیاست و حکمرانی واشنگتن، به مرز‌های ایالات متحده محدود نمی‌شود. ایران هم یکی از کشور‌هایی است که در این گروه قرار می‌گیرد به همین دلیل، رئیس‌جمهوری که راهی کاخ سفید می‌شود برای ایرانیان مهم است.

 به زودی مشخص خواهد شد که چه کسی در دفتر بیضی کاخ سفید می‌نشیند؛ کامالا هریس دموکرات یا دونالد ترامپ جمهوری‌خواه. دو سوال در این باره وجود دارد: ترامپ و هریس چه تفاوتی برای ایران دارند و سیاست تهران در برابر هر کدام از آنها باید به چه صورت باشد. این موضوع را در گفتگو با صادق ملکی، تحلیلگر ارشد مسائل استراتژیک بررسی کردیم. 

ملکی در تعریف اهمیت انتخابات آمریکا، به فرارو گفت: «شواهد و قرائن نشان می‌دهد با توجه به تاثیر گذاری نتایح انتخابات آمریکا بر سیاست و روابط بین الملل از منظر سیاست خارجی این انتخابات بیش از آنکه برای مردم امریکا مهم باشد، برای نقاط دیگر جهان اهمیت یافته. در میان این کشور‌ها چندین دوره است که انتخابات آمریکا برای ایران و ایرانیان از اهمیتی بیشتراز سایر نقاط جهان برخودار بوده است.»

این تحلیلگر سیاست خارجی، در پاسخ به این سوال که تفاوت هر کدام از نامزد‌های پیروز برای ایران چیست خاطرنشان کرد: «این که چه کسی وارد کاخ سفید شود اگرچه مهم است، اما این اهمیت آن چنان نیست که تاثیرات استراتژیک داشته باشد. دو حزب و دو کاندیدای دموکرات و جمهوریخواه در اهداف استراتژیک مشترک و در تاکتیک‌ها متفاوت عمل می‌کنند. در ایران دلخوشی به روی کار آمدن کاملا هریس و یا نگرانی از روی کار آمدن دونالد ترامپ، سیاستی مبتنی بر خود فریبی و تعلل در درک ضرورت تغییر است. در ایران امیدواری به برنده شدن هریس با توجه به واقعیت‌های تلخ سال‌های اخیر و خصوصا تحولات یکسال گذشته عامل تاخیر در تغییرات راهبردی است که ضرورت آن اجتناب ناپذیر شده است. چرا باید بجای آنکه خود برای تغییر تصمیم‌سازی کنیم، برای تغییر منتظر عامل خارجی باشیم؟»

وی افزود: «به نظر می‌رسد برخی درک صحیح از معادلات بین‌المللی و منطقه‌ای نداشته و تحت تاثیر توهمات و رویاپردازی‌هایی که در عالم واقع امکان تحقق ندارند، کشور را وارد ریسک‌هایی کردند که تبعات آن را امروز در تمامی ابعاد سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی شاهد هستیم.» 

ملکی یادآور شد: «ما به عنوان ایران باید تغییر کنیم و اگر این تغییرات را خود مهندسی نکنیم، به گونه مطلوب خویش تغییرمان خواهند داد. آنگاه این تغییرات می‌تواند برای مردم و کشور بسیار پر هزینه باشد. برای دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان اسرائیل یک شریک راهبردی بوده و خواهد بود. هر کس وارد کاخ سفید شود از این اصل تعدی نخواهد کرد. اگر جنگ با اسرائیل را جنگ با آمریکا تلقی کنیم و به قدرت طرفین توجه کنیم این عامل مهم تنظیم رفتار‌ها و سیاست‌ها در ایران خواهد بود. ما به عنوان ایران نباید عزت و اقتدار کشور را به گونه‌ای تضعیف کنیم که امارات متحده نیز عامل تهدید تمامیت ارضی کشور گردد.»

این کارشناس حوزه بین‌الملل درباره این که سیاست خارجی در قبال هر کدام از دولت‌های پیش روی آمریکا باید به چه صورت تنظیم شود، تاکید کرد: «سیاست خارجی ایران را نباید تابع ورودی کاخ سفید کرد. سیاست خارجی ایران باید تابع منافع ملی و چگونگی تامین آن باشد. با آمریکا و اسرائیل بسیاری از کشور‌ها مشکل دارند، اما با درک ابعاد و پیچیدگی‌های بازی سیاست، بگونه‌ای رفتار می‌نمایند که منافع آنان تامین، کشورشان توسعه و ملت‌های آنان آسایش یابند. تحولات را می‌توان به تاخیر انداخته و ترمزی برای آن ایجاد کرد، اما باید درک کرد روند تحولات در جهان معاصر سرانجام با هر خوانشی تابعی از تحولات جهانی و نظام بین المللی خواهد بود.»

ملکی اضافه کرد: «باور و اعتماد به آمریکا ساده لوحی است، اما انکار قدرت آمریکا ساده لوحی بزرگتر است. بر اساس این نگاه هرکس بر کاخ سفید حاکم شود تغییرات راهبردی در سیاست خارجی آن رخ نخواهد داد؛ لذا ما به عنوان ایران باید سیاست‌های که در چهار دهه گذشته نتایج آن عدم تامین منافع ملی بوده تغییر داده و به باز تعریف خویش و سیاست‌ها روی آوریم. این راهی سخت، دردناک، اما ضروری است که تاخیر و تعلل در آن هزینه جبران ناپذیر بر ایران و ایرانیان خواهد داشت.»