«ابراهیم امین» تحلیلگر برجسته لبنانی و سردبیر روزنامه الاخبار در سرمقالهای که امروز برای این روزنامه آماده کرده، به تحولات اخیر در جبهه حمایتی از غزه و تجاوزات جنایتکارانهای که رژیم صهیونیستی از هفته گذشته به شکل قابل توجهی علیه لبنان انجام داده است، پرداخت که مضمون این مقاله به شکل زیر است:
کاری که ما الان باید بکنیم این است که یک نفس عمیق بکشیم، به اطراف خود نگاه کنیم تا بفهمیم چه اتفاقی افتاده، چگونه اتفاق افتاده و از این به بعد به کجا میرویم.
مقاومت و نابودی اسرائیل
ما زمانی که جبهه حمایت از غزه را گشودیم، مانند کودکانی که تصمیم به انتقام توهین به همسایه خود را گرفتهاند، رفتار نکردیم؛ بلکه ما این کار را با آگاهی کامل انجام دادیم و اصل کاری که مقاومت انجام میدهد و نیز هدف اصلی آن، نابودی رژیم اشغالگر است. شاید این هدف در ذهن بسیاری از افراد، خیالی و متوهمانه به نظر برسد؛ اما گروهی از مردم منطقه هستند که به این هدف باور دارند و حزب الله و حامیان آن در راس این گروه هستند. رسیدن به این هدف یعنی نابودی رژیم اشغالگر صهیونیستی، لزوماً مستلزم همکاری نزدیک با فلسطینیهاست.
از این رو رابطه مقاومت در لبنان با همه کسانی که در داخل فلسطین با دشمن صهیونیستی میجنگند آغاز شد و گسترش یافت. به همین دلیل همه کسانی که فکر میکردند مقاومت لبنان در برابر آنچه که در غزه میگذرد، بیکار مینشیند و صرفاً تماشا میکند، احمق و متوهم هستند.
راهبرد حزبالله برای حمایت از غزه مقابل دشمن صهیونیستی
اتفاقی که بعد از پیوستن حزب الله به نبرد طوفان الاقصی افتاد این بود که راهبرد مقاومت لبنان در جبهه پشتیبانی از غزه، مبتنی بر افزایش سرعت جنگ فرسایشی علیه ارتش اشغالگر بود تا این ارتش نتواند با همه قدرت خود در غزه بجنگد.
بر همین اساس، حزب الله با عملیاتهای بیسابقه خود علیه دشمن صهیونیستی، جبهه داخلی این رژیم را از پا درآورد و 250 هزار شهرک نشین صهیونیست در شمال فلسطین اشغالی را مجبور به فرار کرد و نیمی از شهرکهای شمال اراضی اشغالی به طور کامل تخلیه شدهاند و نیمی دیگر آسیب فراوانی دیدهاند.
اما در تمام این مدت، حزب الله قواعد دقیقی را برای درگیری در نظر گرفته بود که اجازه حملات خارج از چارچوب مورد نظر مقاومت را به دشمن نمیداد. مقاومت لبنان در نزدیک به یک سالی که از نبرد با دشمن صهیونیستی میگذرد، فداکاریهای زیادی انجام داده و شهدای بسیاری، چه در سطح فرماندهان و چه در سطح رزمندگان تقدیم کرده است. مقاومت همچنین به شکل ویژهای با 100 هزار آواره در روستاهای مرزی برخورد میکند و از هیچ تلاشی برای آسایش و امنیت آنها دریغ نکرد.
جنون متوهمانه نتانیاهو در لبنان
نزدیک به یک سال این قواعد پابرجا بود و مقاومت لبنان به همین مسیر ادامه میداد تا اینکه دشمن صهیونیستی به شدت خشمگین شد؛ به ویژه بعد از اینکه به این اطمینان رسید که هیچ راهی برای آتش بس در جبهه شمال وجود ندارد، مگر بعد از پایان کامل جنگ در نوار غزه.
بر همین اساس صهیونیستها تصمیم به تغییر قواعد درگیری گرفتند؛ با این تصور که ساکنان شهرکهای شمالی فلسطین اشغالی که از ترس حملات حزب الله آواره شدهاند را به این شهرکها برگردانند. از هفتههای گذشته بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی به همراه تیم بزرگی از سیاستمداران و مقامات نظامی این رژیم به این نتیجه رسیدند که جنگ در غزه به بنبست رسیده و هیچ فرصت عملی برای بازگرداندن اسرای اسرائیلی از غزه و یا نابودی حماس وجود ندارد؛ بنابراین ارتش اسرائیل باید توجه خود را معطوف به جبهه شمالی کند.
این تصمیم نتانیاهو در زمانی گرفته شد که مخالفان او و همچنین مسئولان و شهرک نشینان در شمال فلسطین اشغالی به شدت وی را متهم به ضعف و تسلیم در برابر حزب الله کرده بودند. بنابراین نتانیاهو تصمیم گرفت تا با گسترش تنشها در جبهه شمالی، هم از شدت این فشارها کم کند و هم مذاکرات درباره آتش بس در غزه را به حاشیه ببرد.
البته اینجا باید اشاره کنیم که نتانیاهو در واقع از معامله درباره آتش بس در غزه و تبادل اسرا فرار نمیکند؛ بلکه قصد دارد به شکل پنهانی و به دور از کانون توجهات، پروژه مورد نظر خود را در غزه اجرا کند. ما بعداً درباره جزئیات طرحهای رژیم صهیونیستی با همکاری برخی کشورهای عربی و غربی برای اشغال مداوم نوار غزه، به ویژه منطقهای که از جنوب نتساریم تا شمال غزه امتداد دارد، صحبت خواهیم کرد.
اکنون نتانیاهو به گونهای رفتار میکند که گویا مجبور بود جنگ گستردهای را علیه لبنان آغاز کند. او در این زمینه از حمایتهای آمریکا و همچنین حمایتهای پنهان و آشکار همپیمانان عرب خود که آرزوی نابودی حزب الله را دارند، استفاده میکند.
تکرار استراتژی نخنما شده و شکستخورده اشغالگران علیه مقاومت لبنان
اما نخست وزیر تندروی رژیم صهیونیستی هیچگونه استراتژی جدیدی در شمال از خود نشان نداده؛ بلکه به همان استراتژی که در غزه اتخاذ کرده بود متکی شده، با این عنوان که فشار نظامی برای عقب نشینی حریف کافی است. در این میان نتانیاهو با همکاری آمریکا و کشورهای عربی و غربی تلاش می کند گروههای لبنانی مخالف مقاومت را در قالب یک کمپین علیه حزب الله تحریک کند تا مقاومت لبنان بدون توجه به تحولات غزه، عملیاتهای خود را علیه اسرائیل متوقف و در جبهه جنوب لبنان اعلام آتش بس کند.
اما اسرائیلیها به خوبی میدانند که توانمندیهای مقاومت در لبنان و همچنین قدرت حامیان و متحدان آن که در هر زمان آماده حمایت و کمک به حزبالله هستند، بسیار بیشتر از چیزی است که در ظاهر نشان داده میشود. بنابراین صهیونیستها متوجه شدهاند که شکست حزب الله امری بسیار دشوار و حتی محال بوده و با کمپینهای تحریک آمیز و شعارها نمیتوان موقعیت آن را تضعیف کرد.
اهداف اسرائیل از کشتار غیرنظامیان در لبنان
بر همین اساس دشمن صهیونیستی تصمیم گرفت تا یک برنامه امنیتی- نظامی با شدت آتش بالا اجرا کند تا به اهداف زیر برسد:
- اول، وارد کردن ضربات شدید به ساختار فرماندهی نظامی حزب الله و تلاش برای محاصره سید حسن نصرالله از خلال حذف فرماندهان ارشد مقاومت لبنان. این اقدام دشمن صهیونیستی در راستای یک تئوری تکراری این رژیم است که تصور میکند سید حسن نصرالله باید در معرض یک شوک بزرگ و از دست دادن تعادل قرار بگیرد تا بتوان او را به عقب نشینی سوق داد.
- هدف دوم رژیم صهیونیستی این بود که به مقاومت و مردم لبنان، این پیام را برساند که اسرائیل از هدف قرار دادن مواضع غیرنظامی لبنان هیچ ابایی ندارد و میتواند بمباران سنگینی انجام دهد که زلزله بزرگی در ساختمانهای لبنان ایجاد کند و به این ترتیب حزبالله مجبور به عقب نشینی شود.
- هدف سوم صهیونیستها هم این بود که میخواستند اصل شوک و وحشت را از طریق عملیاتهای وحشیانه و بمباران مناطق مسکونی لبنان، همانند کاری که دیروز انجام دادند، اتخاذ کنند. دشمن صهیونیستی که در درگیری نظامی با حزبالله شکست خورده و نمیتواند کاری از پیش ببرد، با قتل عام غیرنظامیان و ایجاد رعب و وحشت میان لبنانیها به دنبال تحت فشار قرار دادن مقاومت جهت عقب نشینی است.
در واقع رژیم اشغالگر میخواهد به مقاومت لبنان بگوید که جبهه حمایتی از غزه را متوقف کنید تا مردم کشورتان بتوانند به مناطق خود در جنوب برگردند و اسرائیلیها نیز به شهرکهای شمالی بازگردند.
اشتباه تکراری اشغالگران در لبنان
سران رژیم اشغالگر شب گذشته جلسهای تشکیل دادند تا در آن درباره نابودی توانمندیهای مقاومت صحبت کنند؛ با این تصور که اسرائیل در آستانه پیروزی علیه حزب الله قرار دارد. اما صهیونیستها اینجا همان اشتباهات قبلی خود را در دورههای مختلف جنگ با مقاومت لبنان از جمله جنگ جولای 2006 تکرار و تصور میکنند، واکنشهای حزب الله به این حملات گسترده اسرائیل، صرفاً محدود به عملیاتهایی است که دیروز به مراکز نظامی و تسلیحاتی و شهرکهای صهیونیستی در عمق حیفا انجام داد و ماهیت حملات مقاومت لبنان به همین شکل باقی خواهد ماند.
آنچه که باید اینجا به آن اشاره کنیم، این است که رژیم صهیونیستی ثابت کرده هیچ ابتکار و خلاقیتی خارج از منطق کشتار غیرنظامیان ندارد. این منطق جنایتکارانهای که صهیونیستها از زمان آغاز اشغالگری خود در اراضی فلسطین اتخاذ کردهاند، در راستای تئوری بنیانگذاران این رژیم جعلی قرار دارد که معتقد بودند اسرائیل باید خود را همانند یک سگ هار و هیولای وحشتناک نشان دهد که همه از آن بترسند.
البته صهیونیستها شکست این استراتژی خود را بارها دیدهاند؛ اما همچنان اصرار دارند شانس خود را امتحان کنند، با این توهم که مقاومت تسلیم شود. همه میدانیم که دشمن صهیونیستی خود را برای حملات وحشیانه بیشتری آماده میکند و تلاش دارد که با تجاوزات جنایتکارانه علیه غیرنظامیان قدرت نمایی کند و در این میان از حمایتهای نامحدود آمریکا در همه سطوح و حتی برخی کشورهای عربی و غربی نیز بهره میبرد.
اشغالگران صهیونیست تصور میکنند که با این حملات وحشیانه زمینهای را فراهم میکنند تا مقاومت لبنان مجبور به پذیرش شرایطی که اسرائیل از طریق متحدان آمریکایی و غربی خود به لبنان ابلاغ میکند، شود و وضعیت جبهه جنوب لبنان به گونهای که تلآویو میخواهد ترسیم شود.
مشکل صهیونیستها این است که همه چیز را آنگونه که اکنون در ظاهر است میبینند و در وهله نخست، به حملات جداگانهای که توسط سایر گروههای مقاومت از جبهههای مختلف به شکلی متفاوتتر از گذشته علیه اسرائیل اجرا خواهد شد، توجهی ندارند و نمیدانند با چیزی روبرو خواهند شد که هرگز به ذهنشان خطور نکرده است.
مقاومت لبنان نشان داده که هنوز اصل غافلگیری را در دست خود دارد و قطعاً در روزهای آینده شاهد تغییر قابل توجهی در معادلات درگیری خواهیم بود و سناریوها به گونهای مقابل اسرائیل ترسیم میشود که تصورش را نمیکرد. در آن زمان رژیم صهیونیستی مجبور است قبل از اینکه به دنبال میانجیهایی باشد که شبانه روز درب مقاومت را میکوبند و التماس آتش بس میکنند، توضیحی برای نظامیان و شهرک نشینان خود درباره وضعیت فاجعه باری که برای آنها به وجود آورده است داشته باشد.