شبکه تلویزیونی ۵ فرانسه در گزارشی که در پایگاه خبری خود منتشر کرده نوشت: کوفی عنان، رئیس فقید سازمان ملل متحد، زمانی گفت: «هیچ اعتمادی مقدستر از اعتمادی نیست که جهان با کودکان دارد. هیچ وظیفهای مهمتر از این نیست که حقوق آنها رعایت شود، از رفاه آنها محافظت شود، زندگی آنها عاری از ترس و نیاز باشد و آنها بتوانند در آرامش بزرگ شوند. »
جهان در حال حاضر شاهد یک قتل عام مداوم از کودکان در برابر چشمان ما است، هفته به هفته، ماه به ماه، که مطمئناً به عنوان یکی از نمایشهای وحشتناک واقعی بشر در تاریخ ثبت خواهد شد. اما عاملان بیرحم و عذرخواهان بیشرمشان در غرب از این که بقیه جهان اکنون از کنارهگیری و وانمود کردن قتلهای جمعی از نظر اخلاقی و قانونی امتناع کردهاند، خشمگین هستند.
کاری که اسرائیل در فلسطین انجام داده است، کاملاً فراتر از این است. اما آنچه که بقیه جهان را به همان اندازه منزجر کرده است، واکنش مداوم بسیاری از رسانههای غربی و برخی از دولتها است.
اسرائیل عملاً با مخالفت با تمام جهان، حمله سنگینی را به رفح، آخرین پناهگاه فلسطینیان در جنوب غزه آغاز کرد. در روزهای اخیر یک کمپ پناهجویان را بمباران کرد، جایی که هفتههای پیشتر آن را امن اعلام کرده بود. صدها فلسطینی کشته شدند که بسیاری از آنها کودک بودند.
از زمان آغاز عملیات رفح، برخی از معتبرترین نشریات در رسانههای خبری انگلیسی-آمریکایی به دفاع از آن شتافتند. شاید منظور لژیون معذرت خواهان و انکارکنندگان جنایات جنگی اسرائیل این باشد که به صورت لفاظی میپرسند کدام کشور در جهان نظامی دارد که به غیرنظامیان هشدار میدهد که قبل از شروع حمله، آنجا را تخلیه کنند؟
طبق معمول، نیروهای اسرائیلی مدعی شدند که حماس در این اردوگاه حضور دارد. آیا توجه نکردهاید که هر بار که تلفات گستردهای در اثر حمله اسرائیل ایجاد میشود، «حضور چند نیروی حماس در آنجا» بهانه پیشفرض بوده است؟
بمبگذاری اخیر، خیمههایی را به آتش کشید که خانوادههای دارای فرزندان زیادی را در خود جای داده بود، و همچنین خیمههای دفتر نجیب، اما مورد انتقاد آژانس امداد و کار سازمان ملل برای آوارگان فلسطینی در خاور نزدیک (UNRWA) نیز واقع شد.
تعداد کشتهشدگان در این نوع حمله اسرائیل که عادی شده است و در میان همدستان اسرائیل در غرب، چه در رسانهها و چه در دولت، زیاد به حساب نمیآید، این امر در میان کشورهای غربی غیرعادی نیست.
چیزی که این اعتصاب را متفاوت میکند این است که در عرض چند ساعت، عکسهایی از بدنهای سوخته کودکان و کودکی که سرش بریده شده بود در فضای مجازی پخش شد. اما رسانههای جریان اصلی سیاست سردبیری دیرینهای دارند که تصاویر وحشتناک کشتهشدگان جنگ، با اندامهای مفقود و شکم پاره شده را نشان نمیدهند. توجیه این است که چنین تصاویر یا فیلمهایی بیهزینه و حسآمیز هستند و بدون ارزش یا اطلاعات روزنامهنگاری با ارزش افزوده، فقط توهینآمیز خواهند بود. بدتر از آن، آنها میتوانند به عنوان تبلیغات عمل کنند. این درست است، گاهی اوقات، اما نه همیشه، نه امروز.
امروزه آنها میتوانند بسیار آموزنده و دارای ارزش اخلاقی بالایی باشند؛ و اغلب شهروندان کشورهایی که سال به سال جنگ به راه میاندازند، یا درگیریهای نیابتی مالی و تسلیحاتی را که برای همیشه در برخی از جهنمهای رها شده انجام میشود، برعهده میگیرند مسئولیت ویژهای دارند تا به چنین تصاویری نگاه کنند که پیامدهای فیزیکی سیاستهای انجام شده را نشان میدهد. این جنایتها توسط دولتهای خود و به نام خود انجام شده اند.
در حقیقت، بسیاری از آنها احتمالاً نگاه میکنند، و به همین دلیل است که نخبگان حکومتی و رسانهای میخواهند مطمئن شوند که این کار را نمیکنند. بالاخره کدام انسان عادی به اعمال و سیاستهایی که چنین وحشتهایی را ایجاد میکند رضایت میدهد؟
با این حال، خوب یا بد، عصر رسانههای جمعی که کنترل روایت آسان بود، مدت هاست که از این مرحله گذشته است. به لطف رسانههای اجتماعی و تکثیر صدها هزار صدای فردی، این تصاویر از رفح اکنون در اختیار بسیاری از مردم قرار دارد.برخی از معتبرترین نشریات غرب نه تنها از حمله رفح، بلکه از بمباران کمپ آوارگان در روز یکشنبه نیز دفاع کرده اند. با این حال، کار آنها سختتر میشود.
یکی از کارکنان مجله آتلانتیک در اوایل این ماه نوشت: «حتی زمانی که جنگ به صورت قانونی انجام شود، زشت است. کشتن کودکان به طور قانونی امکان پذیر است، برای مثال اگر کسی مورد حمله دشمنی قرار گیرد که پشت آنها پنهان شده است.»
خوب، خوب است بدانید که آن کودکانی که دست و پا و سرشان گم شده بود، «قانونی» کشته شدند، برعکس چه چیزی، غیرقانونی است؟ اما چه کسی تصمیم میگیرد؟ چند هک و سردبیرانش در آتلانتیک؟ خوب است بدانید که چنین افرادی بسیار مشتاق هستند که از دفاع قانونی برای کسانی که طبق قوانین بین المللی کودکان را میکشند استقبال کنند.
روزنامه تلگراف، روزنامه انگلیسی محافظهکار طرفدار اسرائیل، روز یکشنبه ستونی از مدیر حقوقی مؤسسه خیریه وکلای بریتانیا برای اسرائیل منتشر کرد - یک موسسه خیریه عجیب که اکنون به نظر میرسد وظیفه اصلی آن توجیه جنگ اسرائیل در غزه است.مدیر حقوقی آن که یک وکیل دادگستری است، استدلال میکند که اکثر جهان در مورد آخرین «اقدامات موقت علیه اسرائیل» توسط دیوان بینالمللی دادگستری (ICJ) در توقف حمله نظامی به رفح اشتباه میکنند.
دادگاه از اسرائیل خواسته است که «طبق تعهداتش بر اساس [کنوانسیون نسل کشی]... حمله نظامی خود و هر اقدام دیگری در استان رفح را که ممکن است شرایطی را برای گروه فلسطینی در غزه ایجاد کند، متوقف کند. اما در مورد تخریب فیزیکی آن به طور کامل یا جزئی چیزی ننوشته است!»
این به منزله دستور دادگاه است، مطابق با رویکرد قبلی آن، مبنی بر اینکه اسرائیل از کنوانسیون نسلکشی تبعیت میکند. اسرائیل آشکارا گفته است که همیشه این کار را کرده است... در این زمینه، بیمعنی بودن حکم دادگاه به سادگی بر بازی سیاسیای که دیوان بینالمللی دادگستری به دستور آفریقای جنوبی درگیر آن است، تأکید میکند؛ بنابراین اکنون تلاش برای نجات جان غیرنظامیان، به ویژه کودکان، در یک منطقه جنگی بیهوده است؟ نمیدانم اگر آن بچههای مرده، مثلاً اسرائیلی، انگلیسی یا آمریکایی بودند، کارگردان و وکلای دانشآموز همین را مینوشتند؟
اما او در واقع یک نکته در اینجا وجود دارد، یک نکته قانونی. همانطور که یک خبرنگار آگاه و یک وکیل بین المللی، توضیح میدهد، کاما در دستور زبان نقش مهمی د ارد. او نوشت: «همه اینها یک سوال کاما است. همانطور که همه حقوقدانان میدانند، کاما میتواند با تعیین اینکه یک عبارت «محدود کننده» یا «توصیفی» است تأثیر عمیقی بر معنا داشته باشد.» خوب، مطمئنم نه «همه»، بلکه وکلای خوب آموزش دیده اند.
در اینجا آمده است: «دستور دیوان بینالمللی دادگستری در رابطه با حمله اسرائیل به رفح، اسرائیل را «طبق تعهداتش» طبق کنوانسیون نسلکشی ملزم میکند که «فوراً حمله نظامی خود و هر اقدام دیگری در استان رفح را که ممکن است به فلسطینیها تحمیل کند، متوقف کند.» گروهی در غزه شرایط زندگی دارند که میتواند باعث تخریب فیزیکی آن به طور کلی یا جزئی شود.
متخصصان حقوقی به خوبی میدانند که جا به جایی هر کدام از این کاماها در عبارتهای بالا میتواند نقش حقوقی گفتهها را تغییر دهد و وزن حقوقی و قضایی آنها را جا به جا کند. این همان کاری است که این روزها رسانههای مطرح جهان با بازی با آن در معانی و مفاهیم دست میبرند و تغییراتی را در دادهها از لحاظ قضایی اعمال میکنند.
طبق آمارهای رسمی سازمانهای جهانی، بیش از ۱۵ هزار کودک فلسطینی از آغاز حملههای رژیم صهیونیستی به نوار غزه کشته شده اند. بیشتر آنها دانشآموزان مدارس و مهدکودکها و ۶۴ دانشآموز از مدارس کرانه باختری از جمله قدس بودند. وزارت آموزش و پرورش فلسطین در بیانیهای به مناسبت روز جهانی کودکان بیگناه قربانی خشونت، گفت که برجستهترین عنوان این مناسبت «کودکان غزه» است، زیرا آنها بزرگترین قربانیان خشونتهای ادامهدار رژیم صهیونیستی از تاریخ ۷ اکتبر (۱۵ مهر ۱۴۰۲) هستند.
رژیم اشغالگر مدارس و مهدکودکها را ویران کرده و بهطور خاص غیرنظامیان دارای فرزند کودک را هدف قرار میدهد، آنها را میکشد، بازداشت میکند، کودکان را از غذا و خدمات بهداشتی محروم میکند و اقدامهای دیگری علیه آنها انجام میدهد که نشاندهنده جنایتهایی فراتر از هنجارها، منشورها و سیستم حقوق بشر است.
از آغاز تجاوز به نوار غزه، ۶۲۰ هزار دانشآموز از تحصیل در مدارس محروم شدهاند. همچنین ۸۸ هزار دانشجو از تحصیل در دانشگاه محروم شدهاند. در همین حال، بیشتر کودکان از آسیبهای روانی و شرایط سخت بهداشتی رنج میبرند. وزارت آموزش و پرورش فلسطین از سازمانها و نهادهای بینالمللی مدافع کودکان و حق تحصیل خواست تا برای پایان خشونتهای فزاینده صهیونیستها و جنایتهای اشغالگرانه علیه دانشآموزان کودک تلاش کنند.
در همین حال، دفتر هماهنگکننده امور انسانی سازمان ملل (اوچا) نیز اعلام کرد که کودکان غزه به دلیل گرسنگی جان میدهند و اسرائیل باید به تعهدهای بینالمللی خود در مورد ورود امن کمکهای بشردوستانه به این باریکه پایبند باشد. بهتازگی مرگ یک کودک ۱۳ ساله دیگر بر اثر سوءتغذیه در دیرالبلح ثبت شد. ۲ تلفات ناشی از سوءتغذیه در یک هفته نشانگر یک وضعیت اضطراری بسیار جدیتر است.
جاناتان کریککس، رئیس ارتباطات یونیسف در فلسطین نیز گفت: وضعیت جاری در رفح یک فاجعه برای کودکان است. در صورت توزیع نشدن مواد غذایی، به ویژه مواد غذایی آماده درمانی که برای رفع سوءتغذیه در بین کودکان استفاده میشود، درمان بیش از ۳ هزار کودک مبتلا به سوءتغذیه حاد قطع خواهد شد.