هر چند در جنگ غزه ، نیروهای آمریکایی به طور مستقیم در کنار سربازان اسرائیلی حضور ندارند، اما کمکهای مالی، لجستیکی ـ نظامی، مشاورهای و سیاسی آمریکا، مخالفتها و اعتراضهای زیادی به ویژه در میان نخبگان و دانشگاهیان آمریکایی علیه نسلکشی در غزه را در پی داشته است. برخی بر این باورند که اعتراضهای فعلی هر چند نزدیکترین واقعه به وقایع دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی در آمریکا علیه جنگ ویتنام است، اما هنوز با شکلگیری یک «جنبش» دانشجویی فاصله دارد .
تشدید تنشها در دانشگاههای آمریکا و مداخله پلیس در این امر، تظاهرات و تحصن دانشجویان در محوطه دانشگاهها که از مدتها پیش بعد از شروع جنگ هفت اکتبر آغاز شده بود را رسانهای کرد. برخورد شدید پلیش با اساتید و دانشجویان و صحنههای ضرب و شتم آنها اذهان عمومی در این کشور را جریحه دار کرد. رسانههای آمریکایی در تحلیلها و گزارشهای متعدد این اعتراضها و رخدادها را شبیهترین واقعه به تحولات دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی در آمریکا در اعتراض به جنگ ویتنام معرفی کردند. در عین حال تحلیلگران معتقدند هنوز برای اینکه بگوییم این اعتراضها، این قدرت و دربرگیرندگی را دارند که مانع از حمایتهای آمریکا به اسرائیل در جنگ غزه شود، زود است.
در این گزارش به بررسی «جنبش ضد جنگ» در سالهای دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی میپردازیم که توانست بدون به کار بردن خشونت مانع از ادامه جنگ و خروج نیروهای آمریکایی از ویتنام شود.
جنگ ویتنام از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵ میلادی بین نیروهای ویتنام شمالی و جبهه ملی آزادی بخش ویتنام جنوبی از یک سو و نیروهای ویتنام جنوبی و متحدانش به ویژه ایالات متحده آمریکا از سوی دیگر رخ داد. همزمان و مرتبط با این جنگ، جنگهای نیابتی دیگری در لائوس و کامبوج بین نیروهای مورد حمایت ایالات متحده در برابر نیروهای کمونیستی در جریان بود. از اوایل دهه ۶۰ و با روی کار آمدن کندی، اولین نظامیان آمریکایی تحت عنوان مستشار به ویتنام جنوبی گسیل شدند، بدون آنکه چین یا شوروی نیرویی به ویتنام شمالی اعزام کرده باشند. با روی کار آمدن جانسون، کادر مستشاران نظامی آمریکا در ویتنام، تبدیل به یک لشکر سازمان یافته شد. پس از حملهای که ادعا میشود، ویتنام شمالی علیه ناوهای نیروی دریایی آمریکا در سال ۱۹۶۴ انجام داد، آمریکا بمباران هوایی بخش شمالی را بهطور منظم آغاز کرد و از سال ۱۹۶۵ با ارتشی بزرگ وارد ویتنام جنوبی شد و شروع به سرکوب ویت کنگها کرد. به نظر میرسد استراتژی آمریکا از این جا به بعد، از سویی وادار کردن شمال به توقف کمک به ویت کنگهای جنوب و از سوی دیگر ریشهکن کردن ویت کنگها در جنوب بود. در سال ۱۹۶۸ نیروهای ویتکنگ و ویتنام شمالی همزمان با عید تت (آغاز سال ویتنامی)، حملههای گستردهای را در سراسر ویتنام جنوبی آغاز کردند که به حمله تت مشهور شد. اگر چه این حملهها از نظر نظامی موفقیت زیادی نداشت اما گسترده بودن و شدت آن و نیز پوشش خبری آن در سراسر جهان و به ویژه در داخل آمریکا، افکار عمومی را بهشدت ضد آمریکا بسیج کرد و تظاهرات ضد جنگ در آمریکا را به دنبال داشت.
جنگ آمریکا در ویتنام، برانگیزاننده پرتنشترین جنبش ضد جنگ در تاریخ آمریکا بوده است. صدها هزار نفر از جوانان آمریکایی و دانشجویان به جنبش بیخشونت، متنوع و در بخشهایی نه چندان بالغ فرهنگ عامه و مقاومت ضد جنگ پیوستند که در واکنشهای مختلفی از تئاترهای خیابانی کمدی گرفته تا تخریب عمدی تاسیسات صنعتی، به کار گرفته شد. ماموران حکومتی، اتحادیههای صنفی، گروههای مذهبی و خانوادههای طبقه متوسط به صورت فزایندهای علیه جنگ اعتراض کردند که با شدت گرفتن آن در سال ۱۹۶۸، سرانجام قوای آمریکا به تدریج از ویتنام خارج شد. فعالان ضد جنگ با شکل دادن مقاومتی بزرگ علیه سربازی اجباری، نه تنها پایان عملیات نظامی آمریکا در ویتنام را رقم زدند بلکه در ژانویه ۱۹۷۳ خدمت سربازی اجباری نیز لغو شد.
با وجود اینکه سابقه مقاومت در برابر جنگهای خارجی در آمریکا و در میان مردم این کشور وجود داشته است، مثل کمپین ضد امپریالیستی علیه تجاوز آمریکا به فیلیپین در اوایل دهه ۲۰، اما جنبش علیه جنگ ویتنام دور از انتظار بود. پیش از شدت گرفتن درگیری و دخالت آمریکا در ویتنام، جنبش کوچکی برای صلح که بر پایه دغدغههای مرتبط با گسترش جنگ افزارهای اتمی بود، وجود داشت. این جنبش در سال ۱۹۵۷ تشکیل شده و به دنبال کنشهای بیخشونت بود. حتی جبهه زنان برای صلح (wsp) نیز در این جنبش حضور داشت. اولین مخالفتها با جنگ ویتنام به چپها محدود میشد که بعد از به کارگیری کنشهای استراتژیک بیخشونت در آمریکا توسط جنبش حقوق مدنی سیاهان، قدرت گرفته بودند.
اولین اعتراضهای بزرگ علیه جنگ ویتنام در ۱۹۶۴ شکل گرفت و به موازات شدت گرفتن جنگ، اعتراضها نیز با سرعت و قدرت ادامه مییافت. تحصنهای آموزشی در دانشگاه میشیگان آغاز شد. این تحصنهای آموزشی از سمینارهایی که برای گسترش آگاهی درباره جنبش حقوق مدنی سیاهان استفاده میکرد، الهام میگرفت. در اولین گردهمایی از این سری تحصنها، هزاران نفر شرکت کردند. علاوه بر اعتراضهای ملی که دهها هزار نفر را به واشنگتن دی سی کشاند، کنشهایی از نافرمانی مدنی نیز وجود داشت که با گذشت زمان گسترش یافت.
ارتش آمریکا و شرکتهایی که به نوعی با ارتش در ارتباط بودند مثل شرکت داوکمیکال که از سازندگان بزرگ مواد منفجره بود، در زمان بازدید از دانشگاهها، با تعداد قابل توجه دانشجویان معترض مواجه شدند. در سال ۱۹۶۷، ۳۰۰ هزار نفر در نیویورک تظاهرات کردند. ۵۰ هزار نفر به سمت پنتاگون حرکت کردند که طی آن بیش از ۷۰۰ نفر دستگیر شدند. بسیاری از جوانان که باید به خدمت سربازی میرفتند با امتناع از حضور در ویتنام بازداشت شدند و بسیاری به کانادا گریختند و بسیاری مخفی شدند.
عواطف ضد جنگ با واکنش خشونتآمیز پلیس با معترضان ضد جنگ، در کنوانسیون حزب دموکرات در شیکاگو ترکیب شد و به اعتراضات علیه جنگ وسعت بیشتری داد. چهرههای شاخص مبارزه علیه تبعیض نژادی از جمله مارتین لوترکینگ سخنرانیهای زیادی علیه جنگ انجام دادند. رسانهها دیگر به جنگ با دیده تردید نگاه می کردند. اتحادیه کارگری و کلیساها درباره اخبار جنگ شجاعانهتر و صریحتر صحبت میکردند. این فشارها دولت جانسون را وادار کرد مذاکرات صلح با ویتنام شمالی را آغاز کند و بمباران آن را متوقف کند.
در اواخر دهه ۶۰ و اوایل ۷۰ میلادی، نیکسون به امید این که عقبنشینی تدریجی نیروها و در نتیجه اعزام کمتر نیروها در قالب خدمت اجباری، شعلههای ضدیت با جنگ را خاموش خواهد کرد، با حمله آمریکا به کامبوج در بهار ۱۹۷۰ در هم پیچید. این اقدام با اعتراض وسیعی همراه شد. تنش میان جنبش ضد جنگ و حکومت آمریکا پس از کشته شدن ۶ دانشجو و زخمی شدن شماری دیگر در تظاهراتی در دانشگاههای ایالتی کنت در میشیگان بالا گرفت. صدها دانشگاه با اعتصاب دانشجویان به تعطیلی کشیده شد، اشغال فضای دانشکدهها و سایر فعالیـتها، آمریکا را مجبور کرد قوای زمینی خود را کمتر از ۲ هفته از آغاز حمله به این کشور، از کامبوج بیرون بکشد.
۷۵۰ هزار نفر در آوریل ۱۹۷۱ در واشنگتن راهپیمایی کردند. این اقدام در اوایل ماه می با تلاش دهها هزار نفر برای از کار انداختن فعالیتهای دولتی در پایتخت، از طریق مسدود کردن راههای ارتباطی و پلها ادامه یافت. افشاگریهای بیشتر از قتل عام غیرنظامیهای ویتنامی توسط نیروهای آمریکایی، پنهانکاریهای دولت برای فریب افکار عمومی و کنگره، شکنجه زندانیان سیاسی در ویتنام جنوبی و جاسوسی علیه شهروندان آمریکایی، فضای بین دولت و مردم را از بیشتر از هم بیگانه کرد.
با عقبنشینی بیشتر نیروهای آمریکایی از ویتنام، شاهد کاهش اعتراضها در اوایل دهه ۷۰ بودیم اما همچنان جنبش ضد جنگ، دولت آمریکا را به امضای معاهده صلح مجبور میکرد. باقیمانده نیروهای آمریکایی از ویتنام بیرون کشیده شد و خدمت اجباری سربازی در اوایل سال ۱۹۷۳ به پایان رسید. ادامه حمایت از دیکتاتور تیئو در ویتنام جنوبی و نقض آتش بس، اعتراضاتی را در پی داشت که به مخالفت کنگره با ارسال بیشتر کمک به ویتنام منجر شد. شورشیان ویت کنگ و ارتش ویتنام شمالی سرانجام رژیم جنوب را در آوریل ۱۹۷۵ برانداختند و ویتنام دو سال بعد تحت نظام کمونیستی متحد شد. اما با پایان جنگ، جنبش ضد جنگ آمریکا رکوردی از کنشهای بیخشونت در تاریخ این کشور و جهان به جای گذاشت.
اعتراضهای دانشجویی و مردمی در آمریکا در اواخر دهه ۵۰ تا ۷۰ میلادی در مخالفت با جنگ ویتنام یک کنش بدون خشونت در مجبور کردن حکومت برای پایان دادن به یک نبرد نامحبوب و دور از خانه بود و در نتیجه آن آمریکا برای سی سال از دخالتهای نظامی در دیگر کشورهای جهان خود را دور نگه داشت؛ پدیدهای که به «سندرم جنگ ویتنام» مشهور شد.
نگرانی از بروز اعتراضهایی از این دست همواره یک تهدید مهم داخلی برای دولتهای آمریکا است. با حمله آمریکا به افغانستان و عراق با وجود اینکه سطح نیروهای این کشور در افغانستان و عراق بسیار پایینتر از سطحی که در ویتنام مشارکت داشت، بود، اما ترس از کنشهای بدون خشونت و اعتراضی از سوی مردم آمریکا و نخبگان دانشگاهی جدی بود. در عین حال که بسیاری از گروههای ضد جنگ، علیه جنگهای عراق و افغانستان هم فعال بودند.
آنچه در رابطه با جنگ ویتنام در آمریکا رخ داد را میتوان یک جنبش دانشجویی و ملی علیه جنگ و مشارکت کشورمان در آن بدانیم چرا که یک بسیج عمومی مستمر با خواسته و هدف روشن با یک سازماندهی مبتنی بر رهبری مشخص داشت. شاید اعتراضات در دانشگاههای آمریکا علیه حمایت مالی و نظامی آمریکا از اسرائیل در جنگ علیه مردم غزه در آینده به سمت جنبش شدن حرکت کند. هر چند اعتراضهای فعلی در هفت ماه گذشته در آمریکا و شهرهای مختلف آمریکا و اروپا که علیه اسرائیل و سیاستهایش و نیز حمایت آمریکا و متحدانش از آن بی سابقه بوده است و یک حرکت اعتراضی در دانشگاهها در این رابطه را شاهدیم اما هنوز نمیتوان آن را "جنبش" اطلاق کرد. در حال حاضر میتوان گفت که اعتراض دانشگاهیان و دانشجویان، اعتراض به سیاستهای دولت جو بایدن در حمایت بیچون و چرا از نتانیاهو بعد از هفت اکتبر است.
هر چند اعتراض دانشجویان آمریکا در ۲۰۲۴ علیه جنگ غزه، در مقایسه با جنبش دانشجویی و ضد جنگ علیه جنگ ویتنام هنوز در آغاز راه است اما تاثیر این رویداد تاریخی که در نوع خود علیه رژیم اسرائیل در ۷۵ سال گذشته بی سابقه است، میتواند به نتایج تاریخسازی در آینده دست یابد که نه لزوما به توقف جنگ و کشتار غیرنظامیان منجر شود بلکه رویکرد و سیاست آمریکا و دنیا را در قبال حمایت تمام و کمال از رژیم صهیونیستی تغییر دهد و به سمت واقعگرایی حرکت کند.