کسانی که آگاه به شخصیت صهیونیستها هستند، هرگز از این خواسته نتانیاهو از طرف اماراتی متعجب نمیشوند؛ زیر در دکترین آنها تمام کشورها، ملتها و سازمانهای بینالمللی باید در خدمت صهیونیستها و ابزاری برای تحقق اهداف و نیاتشان باشند و البته پس از تحقق هدف، آنها دیگر ارزشی نخواهند داشت!
امارات به اندازه اردن برای اسرائیل مهم نیست. با اینکه اردن و رژیم اشغالگر دههها سه پیمان سازش را امضا کردهاند ولی اردن شاهد برخوردهای قلدرمآبانه و متکبرانه تلآویو با امان درخصوص قضیه رستوران اردنی به دلیل نام «۷ اکتبر» بود. این امر چنان خشم صهیونیستها را برانگیخت که باعث شد تنها دو روز بعد از نصب بنر، صاحب رستوران آن را پایین بکشد.
در مورد تعامل اسرائیل با مصر، که جایگاهی مهمتر از اردن برای صهیونیستها دارد، مشاهده کردیم که چگونه این رژیم در دیوان دادگستری بینالمللی از پشت خنجر به قاهره زد و آن را به محاصره غزه و جلوگیری از ورود کمکهای بشردوستانه به این باریکه متهم کرد!
علاوه بر این، اسرائیل با نقض توافقنامه «صلح» با مصر، در حال برنامهریزی برای کوچاندن اجباری مردم غزه به صحرای سینا است. سایت اسرائیلی «سیحا مکومت» سندی منتشر شده از سوی وزارت اطلاعات را فاش کرد که در آن توصیه می شد ساکنان باریکه غزه را برای همیشه به صحرای سینا منتقل کنند و جامعه جهانی مقدمات این اقدام را فراهم کند.
گستاخی اسرائیل و سوء استفاده از همه برای دستیابی به اهداف شوم خود به اعراب محدود نمی شود، همچنین دیدیم که آویگدور لیبرمن، وزیر جنگ سابق اسرائیل چگونه خواستار پاسخگویی آفریقای جنوبی بابت اقدامش جهت تشکیل پرونده در دادگاه لاهه شد!
منبع قدرت رژیم صهیونیستی در ارائه روایت اسرائیلی از وقایع فلسطین و خاورمیانه، غرب به رهبری آمریکا است که خود را کشور برتر دنیا می داند و بیشرمانه دروغهای اشغالگران صهیونیست در مورد سلاخی کودکان و تجاوز به دختران شهرکنشین به دست مقاومت اسلامی حماس را تکرار کرد که بعدها معلوم شد همه دروغپردازی بود، اما نه تنها بابت آن کوچکترین عذرخواهی نکردند، بلکه باعث قربانی شدن هزاران انسان بی گناه در غزه شدند.
همین منبع قدرت اظهارات پیش پاافتاده مقامات رژیم صهیونیستی را همچون «دستور» به غرب دیکته کرد و به محض این که این رژیم برخی کارکنان آنروا را به همدستی در اجرای عملیات «طوفان الاقصی» متهم کردند، آمریکا، بریتانیا، ایتالیا، کانادا و استرالیا حمایت مالی خود از این آژانس را قطع کردند و در بحبوحه حملههای وحشیانه اشغالگران، با کاهش شدید کمک به غیرنظامیان در غزه شریک این فاجعه و جنایت علیه بشریت شدند. حتی با وجود اینکه تدروس آدهانوم غبریسوس، مدیرکل سازمان بهداشت جهانی، با رد اتهامات رژیم صهیونیستی علیه سازمان خود، تاکید کرد که این گونه ادعاها نادرست هستند و کارمندان ما جان خود را برای خدمت به اقشار آسیبپذیر به خطر می اندازند، باز هم رژیم صهیونیستی مراکز آنروا برای آوارگان را هدف قرار داد.
نکته قابل توجه این است که نظامیان اشغالگر صهیونیست پس از ناکامی در به زانو درآوردن مردم غزه با بمباران مداوم بیش از 113 روز، جنگ جدیدی را علیه مردم غزه آغاز کرده و آنها را از کمکهای آنروا محروم کردند. همچنین در ادامه جنایات خود اهالی غزه را زیر سوال برده و متهم به همدستی با جنبش حماس نمودند. صهیونیستها حتی از درد و رنج اسرای خود در باریکه غزه چشمپوشی کردند و به اقدامات تلافی جویانه خود ادامه دادند.
آنچه درباره برخورد صهیونیستها با دیگری، بیان شد تنها نشاندهنده نوک کوه یخ بودو بس! بنابراین تکرار می کنیم هیچ عجیب نیست که بنا به گزارش منابع رسانهای، نتانیاهو از بن زاید بخواهد حقوق کارگران فلسطینی را که خود اخراج کرده، پرداخت نماید. چه بسا به زودی درخواستهای دیگری از سوی نتانیاهو و دیگر صهیونیستها خواهیم شنید که از اعراب می خواهند غزه را بازسازی کنند و حتی به خانوادههای نظامیان اسرائیلی غرامت بپردازند که در تجاوز به غزه کشته شدند؛ بنابراین نمی توان تصور کرد که هیچ رژیم عربی یا غیر عربی با اسرائیل رابطه داشته باشد و در آینده نزدیک سران عرب سازشکار متوجه خواهند شد مرتکب خطای فاحشی شدهاند و حتی پس از گذشت چند دهه از آثار منفی آن رهایی نخواهند یافت.