جرج مارشال وزیر امور خارجهای که با طرح مشهورش یعنی «طرح مارشال» سرنوشت جنگ سرد را تعیین کرد و معمار اتحادیه اروپا و اروپای نوین نام گرفت از مخالفان جدی تاسیس اسرائیل بود؛ اگرچه تاسیس یک دولت یهودی باعث شد ترومن و مارشال که احترام زیادی برای یکدیگر قائل بودند کاملا مقابل هم بایستند.
«آیا مارشال یهودستیز نبود؟» این پرسش ناشر ارشد یک انتشاراتی بزرگ در نیویورک از مارک پری نویسنده آمریکایی درباره وزیر خارجه دولت هری ترومن، افسری که مهمترین سرباز نسل خود بود و بیش از هرکسی در پیروزی آمریکا در جنگ جهانی دوم نقش داشت، پیچیدگیهای اسرائیل در سیاست خارجی ایالات متحده را برجسته میکند.
مارک پری فوریه ۲۰۰۶ زمانی که پیشنهاد کتابی در مورد روابط نظامی ژنرال جورج مارشال و ژنرال دوایت آیزنهاور در زمان جنگ را به گروهی از ناشران نیویورک ارائه با این پرسش درباره ادعای یهودستیزی وزیر خارجه فقید ایالات مواجه میشود.
اسرائیل، در طول هفت دهه به عنوان یک چالش ثابت برای دیپلماسی آمریکا ارزیابی شده که ردپای آن در جنگ ۲۰۲۳ غزه نمایان شده است. طی چند هفته گذشته، خیابان بیستویکم واشنگتن دی سی، جایی که میزبان ساختمان وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا است، کانون تنشهای فزاینده درباره سیاست خارجی دولت بایدن در جنگ خونبار غزه بوده است. صدها نفر از دیپلماتها و کارکنان وزارت خارجه در اعتراض به حمایت بی قید و شرط دولت آمریکا از اسرائیل برای تداوم جنایت جنگی در غزه و جلوگیری از آتش موجی از استعفا را به راه انداختند.
این اتفاق البته یادآور یک اتفاق مهم در تاریخ سیاست خارجی آمریکاست که کمتر کسی از آن صحبت میکند: تاسیس اسرائیل در سال ۱۹۴۸ و مخالفت جرج مارشال وزیر خارجه وقت آمریکا با تاسیس دولت یهودی با تجزیه فلسطین. تاسیس اسرائیل یکی از نقاط بحران ساز در تاریخ دیپلماسی آمریکا به شمار میرود که باعث واگرایی در هیات حاکمه ایالات متحده شد.
مارشال-ترومن؛ یک نبرد با پایانی باز
جرج سی مارشال وزیر امور خارجه و هری ترومن رئیس جمهور وقت ایالات متحده حضور دو اردوگاه مخالفان و موافقان اسرائیل را رهبری میکردند. مارشال وزیر امور خارجهای که با طرح تاریخی خود و ایده مشهورش یعنی «طرح مارشال» سرنوشت جنگ سرد را تعیین کرد و معمار اتحادیه اروپا و اروپای نوین نام گرفت از مخالفان جدی تاسیس اسرائیل بوده است. تنها به همین دلیل که اصل بنیادین و غیرقابل تغییر سیاست خارجی آمریکا پس از جنگ جهانی دوم، بر اساس حمایت همهجانبه از اسرائیل طراحی شد، جرج مارشال، شخصیتی که تاثیرگذارترین وزیر خارجه تاریخ ایالات متحده به شمار میرود با برچسب «یهودستیزی» طرد شده است.
وزیر خارجه دولت هری ترومن به سه دلیل مخالف ایده تاسیس اسرائیل بود. مارشال البته در مخالفت خود تنها نبود بلکه بخش زیادی از بدنه نظامی-امنیتی آمریکا کنار وزارت خارجه مارشال ارزیابی میکردند که دولت یهود فوراً از سوی اعراب از مورد حمله قرار خواهد گرفت و فراتر از آن پای آمریکا در غرب آسیا به یک درگیری بی پایان و بی انتها باز خواهد شد و آمریکا جز با استفاده از زور نخواهد توانست نفوذ خود در خاورمیانه را حفظ کند.
مارشال در وهله نخست از وقوع جنگ بین اسرائیل و کشورهای عربی واهمه داشت. دومین دلیل مخالفت مارشال با ایده تاسیس یک دولت کاملا یهودی، به اختلال احتمالی در واردات نفت آمریکا از کشورهای عربی برمیگشت که سالها بعد در شوک نفتی ۱۹۷۳ در خلال جنگ یوم کیپور خودش را نشان داد. دلیل سوم مخالفت مارشال این بود که او تصمیم ترومن برای به رسمیت شناختن اسرائیل را خارج از دریچه دیپلماسی و منافع ملی ایالات متحده و تحت تأثیر ملاحظات سیاست داخلی از جمله رضایت یهودیان پرنفوذ در آمریکا میدانست.
اسرائیل، راه دوستان صمیمی را جدا میکند
تاسیس یک دولت یهودی باعث شد ترومن و مارشال که احترام زیادی برای همدیگر قائل بودند کاملا در برابر یکدیگر صف آرایی کنند. مارک پری نویسنده آمریکایی ۱۳ سال قبل در فارن پالیسی از جلسه پرتنش مارشال و ترومن در کاخ سفید نوشته است: «مارشال نه تنها با موضع ایالات متحده به نفع تجزیه فلسطین مخالف بود، بلکه شدیداً توصیه کرد که ایالات متحده اسرائیل را به رسمیت نشناسد. مارشال و ترومن در جلسهای در دفتر بیضی در ۱۲ مه ۱۹۴۸ با هم درگیر شدند. ترومن برای طرح استدلال اش به مشاور رئیس جمهور کلارک کلیفورد تکیه کرد. او استدلال کرد که ایالات متحده تعهدی اخلاقی به یهودیان جهان داده است که مطابق اعلامیه بالفور در سال ۱۹۱۹ از آنها حمایت کند. کلیفورد همچنین استدلال کرد یهودیان آمریکایی یک بلوک مهم رای بودند و از این تصمیم حمایت میکردند. در نهایت مارشال پس از شنیدن این استدلالها با خشم از دفتر رئیس جمهور خارج شد.»
این اختلافات در کاخ سفید چنان داغ شد که مارشال، شخصیتی که ترومن او را «بزرگترین آمریکایی زنده» میدانست، حتی به رئیسجمهور گفت که در انتخابات آینده به این دلیل به او رأی منفی خواهد داد. رئیس جمهور آمریکا درباره چالش دیپلماتیک میان "کاخ سفید" و "وزارت خارجه مارشال" در واکنش به اتفاقات سازمان ملل در مارس ۱۹۴۸ در دفتر خاطرات روزانه خود نوشته است: «وزارت خارجه امروز فرش را از زیر پای من کشید». هری ترومن همچنین این پاسخ را به دیپلماتهای آمریکایی درباره تشکیل اسرائیل داد: «آقایان متاسفم، اما باید به صدها هزار نفری که نگران موفقیت صهیونیسم هستند پاسخ دهم: من صدها هزار عرب در میان رای دهندگانم ندارم.»
با گذشت زمان تمام پیش بینیهای مارشال به ترتیب به وقوع پیوست، اما ایالات متحده و اسرائیل توانستند از هریک از آن مهلکهها بگریزند تا بعدها سناتور جو بایدن از ایالت دلاویر که امروز رئیس جمهور ایالات متحده شده است در نطق معروف خود بگوید حتی اگر اسرائیلی وجود نداشت باید آمریکا خودش یک اسرائیل درست میکرد.
نتانیاهو، مارشال و برنامه هستهای ایران
در بحبوحه مذاکرات هستهای ایران و ۵+۱ که طرفین به توافق درباره برنامه جامع اقدام مشترک-برجام- نزدیک میشدند، اختلاف بنیامین نتانیاهو با دولت وقت آمریکا به ریاست باراک اوباما به بالاترین حد خود رسیده بود. سیاست خارجی آمریکا برای حصول توافق نهایی با ایران در خصوص برنامه هستهای تهران بار دیگر با مانع تراشیهای اسرائیل با یک چالش بزرگ روبرو شد.
اختلاف واشنگتن و تل آویو در این خصوص به جایی رسید که نتانیاهو در اقدامی که برای دولت اوباما توهین آمیز تلقی میشد، به کنگره ایالات متحده رفت تا قانونگذران آمریکایی را برای عدم تصویب توافق هستهای با ایران در کپیتول هیل و فشار به کاخ سفید، متقاعد کند.
سال ۲۰۱۵ نخست وزیر اسرائیل قبل از سفر به آمریکا یک کلیپ تبلیغاتی درست کرد که در آن به مخالفتهای مارشال و سیاست خارجی آمریکا با تاسیس اسرائیل در ۱۹۴۸ اشاره شده بود. در این ویدئو تصمیم دیوید بن گوریون برای اعلام استقلال اسرائیل در سال ۱۹۴۸ با وجود مخالفتهای جورج مارشال، با تصمیم نتانیاهو برای سخنرانی در کنگره آمریکا – که مشخصا اوباما رئیس جمهور و جان کری وزیر خارجه آمریکا را دور میزد-مقایسه شد.
در این کلیپ آمده بود: «بن گوریون - برخلاف موضع وزارت خارجه آمریکا- تأسیس دولت اسرائیل را اعلام کرد. اگر بن گوریون کار درست را انجام نمیداد، آیا امروز اینجا بودیم؟»
پیام نتانیاهو این بود که هر گونه توافق هستهای با ایران یک تهدید وجودی همطراز با تأسیس اسرائیل است.
با گذشت ۷۸ سال، پایه بحثهای اساسی میان مارشال-ترومن پابرجاست. آیا اسرائیل در خدمت منافع ملی آمریکا بوده است یا باری گران قیمت و پرهزینه بر دوش ایالات متحده؟ آنچه مسلم است ماراتنی که جرج مارشال و هری ترومن به راه انداختند هنوز به خط پایان نرسیده است!