فلسفه تأسیس رژیم صهیونیستی از زبان بانیان اولیه آن، جذب یهودیان سراسر جهان به سرزمینهای اشغالی بیان شده است. بنگوریون، نخستین نخستوزیر رژیم صهیونیستی در باب ضرورت مهاجرت یهودیان جهان به سرزمین فلسطین میگوید: «مهاجرت به فلسطین به منزله خونی است که ادامه حیات اسرائیل را بیمه میکند و ضامن امنیت و آینده آن است.» او همچنین دلایلی امنیتی را برای مهاجرت یهودیان ذکر کرد: «ما اراضی را به تصرف درآوردهایم اما بدون اسکان یهودیان آنها هیچ ارزش واقعی نخواهند داشت؛ اسکان… فتح واقعی است.»
در حقیقت موضوع جمعیت، همواره برای صهیونیستهای سراسر جهان، حیاتی و بنیادین تلقی میشود؛ زیرا بدون جمعیت، رژیم صهیونیستی بیمعناست. برای تحقق این هدف، صهیونیستها طی سالهای گذشته با مهاجرت صهیونیستها به سرزمینهای اشغالی با وعده بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی و دستیابی به زندگی آرمانی، سعی کردهاند اهداف راهبردی خود را محقق سازند. با وجود این اقدامات، در سالهای اخیر آمار مهاجرت به سرزمینهای اشغالی نه تنها کاهش چشمگیر داشته است؛ بلکه با افزایش مهاجرت معکوس، این رژیم بنیان خود را در معرض تهدید میبیند.
مؤسسه تحقیقاتی ERI در تلآویو دو ماه پیش با انتشار پژوهشی نوشت، اعتماد جوانان یهودی به رژیم و نهادهای آن به شدت کاهش یافته است. طبق گزارش این مؤسسه، در حالی که ۶۶ درصد جوانان ۱۸ تا ۴۴ ساله در سال ۲۰۲۲ گفته بودند «حتی اگر امکانش را داشته باشند، اسرائیل را ترک نخواهند کرد»، این میزان در سال ۲۰۲۳ به ۴۶ درصد رسیده و ۵۴ درصد از این جوانان گفتهاند مایلند امکان مهاجرت را به طور عملی بیازمایند.
دلایل متعددی در مهاجرت معکوس شهرک نشینان از فلسطین اشغالی مطرح است. احساس ناامنی و نگرانیهای امنیتی ناشی از حملات راکتی گروههای مقاومت فلسطینی و شرایط نابسامان اقتصادی نظیر افزایش مالیات، بیکاری و فقر، وجود اختلاف طبقاتی و تبعیضهای آشکار از دلایل عمده مهاجرت معکوس از سرزمینهای اشغالی است.
در این میان، بحران امنیت از عوامل اساسی افزایش مهاجرت معکوس در اسرائیل به شمار میرود. امنیت، اولین شرط زندگی و مهاجرت است. امنیت شهروندان، راه را برای ثبات، توسعه انسانی و اقتصادی فراهم میآورد. در فقدان امنیت، امیدی برای رشد و توسعه وجود ندارد. مهاجرت صهیونیستها به فلسطین نیز ظاهراً به خاطر کسب آرامش، آسایش، رشد اقتصادی و شکوفایی سرمایهای بود که در نهایت به استقرار طولانی مدت آنها انجامید اما اکنون متوجه شدهاند که این آرامش با این بهانهها محقق نخواهد شد.
از جمله شعارها و اهداف بزرگ جنبش صهیونیسم، ایجاد پناهگاه امن برای سراسر یهودیان جهان بود. اما برخلاف اندیشه هرتزل که معتقد بود با پیدایش دولت جدید، وطن امن یهودیان ایجاد خواهد شد، وطن امن پدید نیامد و اسرائیل هماکنون در قرن بیست و یکم در تدارک امنیت مورد نظر شکست خورده است.
در حقیقت، افزایش ناامنی یکی از دغدغههای اصلی اسرائیلیها بهویژه طی سالهای اخیر بوده است. مهاجرانی که قرار بود با آمدن به اسرائیل از زندگی خوب و مرفه برخوردار باشند، اکنون با خلأ در اولین نیاز بشری یعنی امنیت مواجه هستند و سیاستهای جنگطلبانه تلآویو باعث شده است تا مهاجران، هرچه بیشتر با ناامیدی و یاس مواجه شوند و سودای رفتن به سایر کشورها را در سر بپرورانند.
طی دو دهه اخیر، اسرائیل با صلح ناپایدار و وضعیت داخلی آشفته، بیثبات و ناامن مواجه بوده است. در همین راستا، بسیاری از شهرک نشینان ساکن اراضی اشغالی در یک حالتی از اضطراب و ناآرامی مستمر به سر میبرند. با قدرت گرفتن روز افزون جنبشهای مقاومت، اسرائیلیها ترس بیشتری نسبت به آینده خود دارند و این عامل میتواند موجودیت اسرائیل را با خطر مواجه سازد.
مقامات اسرائیل با نصب سپر دفاعی موشکی و سامانه گنبد آهنین در این سرزمین قصد داشتند تا اراضی اشغالی را برای یهودیان، امنترین سرزمین جلوه دهند ولی با ناکام ماندن این پروژه و اصابت موشکهای حماس و حزبالله به شهرکهای صهیونیستنشین، موج مهاجرت معکوس از اسرائیل با شدت بیشتری ادامه یافته است.
پس از درگیری نیروهای مقاومت حزبالله با ارتش رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۰۶ و شلیک موشک به اهدافی در قلب فلسطین اشغالی، نحوه نگرش شهرکنشینان به امنیت داخلی تغییر پیدا کرد و مهاجرت معکوس به یکی از مشکلات اساسی این رژیم بدل شد. جنگ ۸ روزه اسرائیل علیه غزه در سال ۲۰۱۲ نیز سبب شد تا صهیونیستها نسبت به برقراری امنیت در مناطق اشغالی بیش از گذشته احساس تردید کنند. این نخستینبار بود که از داخل سرزمینهای فلسطینی نوار غزه، شهرهای صهیونیست نشین مورد حمله قرار گرفتند. حماس نیز در جنگ ۵۱ روزه غزه، برای نخستین بار از موشکهایی با برد ۱۳۰ کیلومتر استفاده نمود و طی حملات خود توانست فرودگاه بنگوریون، اطراف نیروگاه دیمونا، مقر نخستوزیر رژیم صهیونیستی و ساختمان کنست را هدف قرار دهد.
نتایج نظرسنجی که شبکه دو تلویزیون اسرائیل پس از جنگ ۵۱ روزه انجام داده است، نشان داد که ۳۰ درصد از صهیونیستها به مهاجرت از اراضی اشغالی فکر میکنند. در حقیقت، روندهای تاریخی نشان داده است که هرگاه میزان ناامنی در اسرائیل گسترش یافته است بر مهاجرت معکوس نیز افزوده گردیده است.
آمارهای رسمی حاکی از آن است، در نیمه نخست سال ۲۰۲۳ میلادی، ۲۸ نظامی و شهرکنشین صهیونیست در عملیاتهای مقاومت فلسطینیان در کرانه باختری، قدس و سرزمینهای اشغالی ۱۹۴۸ به هلاکت رسیدند. پس از عملیات طوفان الاقصی نیز مشخص شد صهیونیستها در تأمین امنیت ساکنین اراضی اشغالی ناتوان هستند، همین مسئله موجب محسوستر شدن روند مهاجرت معکوس شد تا جایی که از همان روزهای ابتدایی آغاز این عملیات فرودگاههای رژیم صهیونیستی مملو از کسانی بود که در صف خروج از اراضی اشغالی بودند. همچنین پس از آغاز موج جدید تنش در غزه برخی از اتباع سایر کشورها که در سرزمینهای اشغالی به سر میبردند در روزهای اخیر توسط کشورهای متبوعشان از سرزمینهای اشغالی خارج شدند.
یائیر لاپید، رئیس اپوزیسیون و نخستوزیر پیشین اسرائیل اخیراً گفته است که «اسرائیل مکانی امن نیست.» براساس آخرین آمار موجود در جنگ کنونی غزه بیش از ۱۵۳۸ اسرائیلی کشته و ۵۴۳۱ اسرائیلی مجروح و دست کم ۲۴۲ اسرائیلی به اسارت گروههای مقاومت فلسطینی درآمدهاند. به طور کلی، عملیات طوفان الاقصی اعتماد عمومی صهیونیستها به این رژیم را از بین برده است؛ زیرا یقین حاصل شد که دیگر در این رژیم امنیتی برای صهیونیستها وجود نخواهد داشت.
علاوه بر بحران امنیت، بحران اقتصادی نیز همواره یکی از قویترین انگیزهها را برای مهاجرت معکوس ایجاد میکند و این مقوله در نظر ساکنان رژیم صهیونیستی اهمیت ویژهای یافته است. افزایش مالیات و کاهش درآمد در سالهای اخیر پیامدهای نامطلوبی بر زندگی صهیونیستها بهویژه طبقه متوسط جامعه بر جای گذاشته و این در شرایطی است که شهروندان صهیونیست با سیاستهای تبعیضآمیز رژیم صهیونیستی مواجه هستند.
با توجه به ضعف اقتصادی رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر مهاجرت معکوس نیز سرعت بیشتری گرفته است. در واقع مهاجرانی که با وعدههای رؤیایی به سرزمین اشغالی آمدهاند، با افزایش مشکلات مربوط به امنیت و اقتصاد، اکنون در حال فرار هستند و مهاجرت به شکل معکوسی از سرزمینهای اشغالی به کشورهای دیگر به ویژه آلمان و آمریکا در جریان است.
بدون تردید روند صعودی مهاجرت معکوس از اسرائیل بعد از جنگ فعلی غزه به مراتب بیشتر خواهد شد. وزارت کار اسرائیل هفته گذشته در یک بیانیه رسمی خبر داد که تا ۲۶ روز پس از اجرای عملیات طوفان الاقصی بیش از ۷۶۰ هزار شهروند اسرائیل شغلشان را از دست دادند. در این بیانیه آمده است که ۲۶ روز پس از حمله حماس به اسرائیل، ۱۸ درصد از نیروی کار، شغلشان را از دست دادند و این جنگ باعث تعطیلی بسیاری از مشاغل خصوصاً در شمال و جنوب اسرائیل شد.
وزارت کار اسرائیل همچنین گفت که ۲۷۶ هزار نیروی ذخیره که مشاغل خود را رها کردهاند در حال حاضر بیکارند و ۱۲۷ هزار نیروی کار در جنوب و مرزهای لبنان مجبور به ترک این مناطق شدند. بر اساس این بیانیه، ۷۰ درصد شاغلان، در دوره مرخصی بدون حقوق قرار گرفتند و بقیه افراد، برای همیشه از کار خود اخراج شدند.
در همین راستا مردخای کاهنا، تاجر اسرائیلی- آمریکایی بهتازگی اعلام کرد، دهها درخواست از صهیونیستها برای کمک به مهاجرت از سرزمینهای اشغالی دریافت کرده که عمدتاً از سوی کسانی است که شرکتهای فناوری کوچکی اداره میکنند و میخواهند دفاتر خود را به آمریکا انتقال دهند.
در پایان این نکته لازم به ذکر است که درحالی که اسرائیل فعالانه سعی دارد تا شمار قابل توجهی از یهودیان را از اقصی نقاط جهان به سمت خود جذب کند، دادههای مهاجرتی از داخل به خارج از اسرائیل نشان میدهند که با تشدید بحران امنیتی آمار متقاضیان مهاجرت از این منطقه به نحو عجیب افزایش یافته است.
این در حالی است که فرآیند شکلگیری و تقویت صهیونیسم در رژیم صهیونیستی بر دو اصل اساسی، یعنی اشغال اراضی فلسطینیان و مهاجرت صهیونیستها از اقصی نقاط جهان به این سرزمین استوار بوده است. بنابراین مهاجرت معکوس به عنوان پدیدهای که ضربه شدیدی به مهمترین پایههای فلسفه اندیشه صهیونیسم وارد میکند میتواند در آینده خطر حیاتی برای رژیم صهیونیستی بهدنبال داشته باشد.