پیام ویدئویی جدید و شش دقیقهای حزبالله لبنان به رژیم صهیونیستی که با عنوان «لا غالب لکم» (کسی بر شما غلبه نخواهد کرد) در حال و هوای سالگرد جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ (حرب تموز) منتشر شد، به صراحت توانمندیهای این جنبش مقاومت را که به اذعان مقامات صهیونیست دیگر چیزی از یک ارتش کمتر ندارد، به رخ رژیم صهیونیستی کشاند. رژیمی که این روزها ارتش آن بشدت از فرسایش قدرت بازدارندگی خود در رنج است.
«عبدالباری عطوان» سردبیر روزنامه الکترونیکی «رأی الیوم»، با انتشار یادداشتی در این خصوص نوشت: یکشنبه شب پیش، در حالی که به صورت زنده در برنامه هفتگی «بین قوسین» در شبکه المنار حضور داشتم تا درباره تشدید تنشها در مرز لبنان با فلسطین اشغالی صحبتکنم، با پخش یک ویدئوی شش دقیقهای غافلگیر شدم. ویدئویی که گروه رسانهای «الاعلام الحربی» در لبنان تحت عنوان «لا غالب لکم» (کسی بر شما غلبه نخواهد کرد) منتشر کرد و مراحل حمله به یک سایت اسرائیلی، تخریب کامل آن، برافراشتن پرچم حزب الله بر ویرانههای آن و انداختن پرچم تیپ ویژه «گولانی» به عنوان قویترین تیپ در ارتش اشغالگر را به نمایش گذاشت.
این نویسنده و تحلیلگر فلسطینی افزود: این غافلگیری برای من خوشایند بود؛ زیرا با مهارت و دقت بالایی همراه بود و بیانگر وجود برنامه جدید مقاومت لبنان است که در درجه نخست، بازدارندگی را تقویت میکند و برنامههای نبرد بعدی را آشکار میکند که مهمترین آن، انتقال از دفاع به حمله، افزایش سطح آمادگی، به دست گرفتن ابتکار عمل و عدم منتظر ماندن برای شلیک گلوله اول از جانب دشمن است.
به باور عطوان، «این پیام تکاندهنده برای ژنرالهای دشمن اسرائیلی است و دایره و ادبیات واژههای استفاده شده در آن در کنار تصاویر [حمله به مقر صهیونیستها]، با دقت و حسابشده انتخاب شده بود و بیانگر این واقعیت است که مغزهای بزرگی در پشت هدایت این جنگ روانی قرار دارند و دارای تخصصها و تجربههای نظامی ارتقا یافتهای هستند. امری که نشان میدهد جنگ بعدی یک عمل خواهد بود، نه یک واکنش. هدف آن فقط شلیک موشک نیست، بلکه حمله و نفوذ زمینی، آزادسازی الجلیل، کشتن و اسیر کردن بیشترین تعداد از سربازان اسرائیلی و شاید رسیدن به قلب تل آویو است».
در ادامه این یادداشت آمده است: حمله زمینی از طریق تونلهای مخفی، با حمایت هوایی دهها و شاید صدها هزار موشک و پهپاد از بالای زمین و زیر آن، در چارچوب یک جنگ برقآسا که ممکن است طولانی شود و چه بسا که جنگ آخر باشد، آغاز میشود. در این حالت دیگر تصمیم جنگ یا صلح در دست رژیم اشغالگر نیست، همانطور که در بیشتر جنگهای سابق بود. اختیار این موضوع دیگر در دست ائتلاف مقاومت و بازوهای متعدد آن و وحدت میادین آن است. این یک تغییر الگوی نظامی منحصر به فرد است که ژنرالهای اشغالگر و رهبری سیاسی آنها را به وحشت میاندازد و خواب را از آنها میگیرد.
به نوشته عطوان، مقاومت همان است که این روزها دشمن اسرائیلی را آزرده کرده و نه برعکس! این اسرائیل است که دارد سرش را خم میکند و اهانتها را فرو میخورد و از پاسخ گویی خودداری میکند و حرف ما در شاخصهایی که در ادامه فهرست میکنم، تایید میکند.
نخست: اقدام حزبالله در برپا کردن دو چادر در مزارع شبعا که یکی از آنها در بخش اشغالی بود، چالشی آشکار برای ارتش اسرائیل در طرف مقابل مرزها بود. حزبالله تمام خواستهها برای برچیدن این چادرها، حتی دولت لبنان که برای اجرای دستورات آمریکا به دنبال آرامسازی و پرهیز از تشدید تنش بود، رد کرد.
دوم: اقدام گروهی از مجاهدان که در روز روشن در نزدیکی دروازه فاطمه به مرزها نفوذ کردند، از برجهای دیدبانی اسرائیل بالا رفتند و دوربینهای با وضوح بالای نصب شده در مرزها را در مقابل چشم و گوش نیروهای اسرائیلی که نمیخوابند و نمیبندند، از بین بردند. آنها نیز بار دیگر صورتشان را برگرداندند و جرأت واکنش نداشتند.
سوم: گروهی از اصحاب رسانه که در حال بازدید از منطقه در نزدیکی مرزهای مزارع شبعا، بودند، در اقدامی تحریک آمیز آشکار و عمدی مرزهای مزارع شبعا را در هم نوردیدند و در مقابل نیروهای اسرائیلی حتی یک گلوله به سمت آنها شلیک نکردند و تنها به شلیک بمبهای دودزا بسنده کردند.
در ادامه این یادداشت آمده است: منبع آسودگی خیال قابل توجه سید نصرالله در سخنرانی اخیرش در جشن هفدهمین سالگرد پیروزی جنگ «تموز»، احساس اطمینان و اعتماد به آمادگی نیروهایش، استحکام اتحاد مقاومت و قدرت روزافزون آن بود. مهمتر از همه، دلیل آن، ضعف بیسابقه رژیم اشغالگر و اختلافات داخلی حاکم بر آن، رشد مقاومت فلسطین و عملیاتهای آن در کرانه باختری و عمق اسرائیل و سردی روابط تلآویو با متحدانش به ویژه ایالات متحده آمریکا است که به دلیل غرق شدن و سپس شکست در جنگ اوکراین، اولویتهای خود را تغییر داده است. از سوی دیگر اقتصاد اسرائیل در حال کوچک شدن است و واحد پولش (شِکِل) در سیر نزولی قرار گرفته و دهها شرکت فناوری آن، در جستجوی امنیت در حال فرار از اسرائیل هستند.
بر اساس این گزارش، سرمایهگذاریهای خارجی در حال فرسایش است و خلبانان ذخیره نیروی هوایی که ستون فقرات تشکیلات نظامی را تشکیل میدهد و در پشت همه پیروزیهایی که ارتش اشغالگر داشته، قرار دارد، عدم تمایل خود به خدمت در ارتش را اعلام میکنند و سابقهای را رقم میزنند که خطرناکترین در تاریخ اشغالگری اسرائیل تلقی میشود.آنچه که در آینده رخ خواهد داد، حتی از این نیز بزرگتر خواهد بود.
در ادامه این یادداشت آمده است: «مقاومت اسلامی لبنان در دو بخش میدانی - نظامی و روانی پیروز این جنگ شد بدون آنکه حتی یک موشک شلیک کرده باشد. لذا توانایی و آمادگی خود را برای رویارویی بزرگ تقویت میکند و آمادگی خود را برای آزاد نکردن نه تنها ۱۱ نقطه اشغال شده در مرزهای لبنان توسط اسرائیل که برای آزادسازی الجلیل در فلسطین اشغالی تقویت میکند».
سردبیر رأی الیوم ادامه داد: «نیروهای اسرائیلی که در صورت نفوذ یک پرنده از لبنان به مرزها فوراً با موشک و حملات هوایی پاسخ می دادند، به یک دلیل ساده در مقابل چادر چالشبرانگیز مقاومت در مزارع اشغالی شبعا تحقیر شده می ایستند و حرکتی نمیکنند. زیرا آنها میدانند که پس از آنکه سید حسن نصرالله گفت که به رزمندگانش دستور داده در صورت نزدیک شدن شدمن، پاسخ دهند، در صورت انجام هرکاری، باید بهای سنگینی پرداخت کنند و هر واکنش آنها ممکن است جرقه انفجاری بزرگ برای آغاز یک جنگ گسترده منطقهای باشد».
عبدالباری عطوان در خاتمه مینویسد: «این سوال را از کسانی که از محور مقاومت متنفرند و ما را با پرسیدن این سوال که چرا مقاومت به تجاوزهای اسرائیل به سوریه پاسخ نمیدهد، خسته کردهاند، میپرسم: چرا اسرائیل به این تحقیرها و تحریکات در مزارع شبعا، شهرک الغجر و دروازه فاطمه، پاسخ نمیدهد؟
این ویدئوی کتائب الرضوان (شهید عماد مغنیه) هشداری است برای اسرائیلیها، ادبیات این ویدئو به آنها میگوید که شکست ژوئیه ۲۰۰۶ در مقایسه با شکستی که در آینده _چه بسا نزدیک_ خواهند خورد، چیزی نخواهد بود.