محسن تولایی: پیگیری حقابه ایران از رودخانه هیرمند افغانستان در روزهای اخیر همراه با انتشار گزارشهایی مبنی بر توافق ۲کشور برای اعزام یک هیات ایرانی به افغانستان بوده است. در گفتوگو با حبیبالله دهمرده نماینده زابل و زهک، کیفیت ماجرا و سرنوشت این مسئله آبی در همسایگی شرق کشور را بررسی شد.
این عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس چشمانداز پیگیری حقابه هیرمند را چندان روشن نمیداند، اما راهکارهای جایگزین را مطرح می کند.
تجربه مدیریتی و نمایندگی شما در استان زادگاهتان از وضعیت رودخانه هیرمند و مسائل مزمن آن چیست؟
همانطوری که مصر براساس رودخانه نیل بنا شده است، سیستان هم براساس رودخانه هیرمند در تاریخ بنا شده است؛ انبار غله آسیا بوده است و این در کتابها زیاد آمده است. باید وضعیت رودخانه هیرمند قبل از بند کمالخان و بعد از بند کمالخان را با هم مقایسه کنیم. در سال۱۳۵۰ در سیستان و بلوچستان خشکسالی آمد؛ ۶ماه آب رودخانه خشک شد و مردم از آنجا کوچ کردند. مردم به دشت گلستان و ترکمنصحرا رفتند. تشکیلات متوجه شد که دیگر سیستانی در کار نیست. حکومت تصمیم گرفت که مردم منطقه را مشغول کند، مثلا لایروبی انهار را به آنها بسپرد، انهاری که آبی نداشتند. آن موقع لایروبی بهصورت دستی و با بیل و کلنگ انجام میشد؛ تصمیم گرفتند مردم را مشغول کنند، یک کارت به آنها بدهند و آخر هر هفته ۱۵۰کیلوگرم گندم هم به آنها بدهند. این کار بیشتر اسمی بود و قرار بود انجام دهند تا مردم در سیستان بمانند. برخی این ۱۵۰کیلوگرم را نان میکردند و برخی دیگر میفروختند. به کلیه مردان هم اعلام شد بیایند ژاندارم شوند. حکومت اینگونه جمعیت باقیمانده را مشغول کرد. تفنگ و یونیفرمی به مردان میدادند؛ صبحها یکی دو دقیقه رژه میرفتند و پولشان را میگرفتند. در این برهه گاو و گوسفند مردم رها شد و دریاچه هامون هم خشک شد. قیمت یک کیسه کاه به اندازه ۵گوسفند بود.
رودخانه که احیا شد شرایط به قبل برگشت؟
بعد از ۶ماه رودخانه برگشت و زندگی دوباره احیا شد. این جریان تا ۲دهه قبل که بند کمالخان را ببندند ادامه داشت. هر سال ۳ تا ۴میلیارد مترمکعب آورده رودخانه حاصل از سیلابهای ۳ تا ۴ماهه بود. از حدود ۳۰سال قبل انگلیسیها طرحی داشتند که مردم را از سیستان کوچ دهند، چون سیستان سرزمین آبادی است و مردمان سلحشوری دارد. تنها درآمد مردم سیستان از کشاورزی و دامپروری بوده است و کارخانهای هم ایجاد نشده است. بند کمالخان را در سال۱۴۰۱ بستند و ۱۰میلیون مترمکعب آب، یعنی تقریبا هیچ، به ما دادند. این در صورتی است که حقابه ما براساس تفاهمنامه امیرعباس هویدا نخستوزیر وقت ایران و محمد شفیق صدراعظم وقت افغانستان در زمان ظاهرشاه در سال۱۳۵۱، ۸۲۰میلیون مترمکعب بود. امسال همان ۱۰میلیون مترمکعب آب هم برای ما نیامد.
این بند ساخته و پرداخته ۴کشور است: اول انگلیس، دوم آمریکا، سوم دلارهای سعودی و چهارم اسرائیل. اگر جغرافیای منطقه را در نقشههای ماهوارهای ببینید، ما بعد از سیستان کویر لوت را داریم که تا سمنان پیش میرود. یعنی از سیستان به بعد تا سمنان و قم اصلا آبادی نداریم. یک مستطیل در نظر بگیرید با طول حدود ۱۰۰۰کیلومتر و عرض ۲۵۰کیلومتر؛ هیچ آدمی در این مساحت زندگی نمیکند. به همین علت است که جمعیت سیستان برای کشور و مرزها مهم است. مردم این منطقه درآمدی ندارند و منطقه را ترک میکنند. این در حالی است که کوچ مردم و زندگی حاشیهنشینی هزاران میلیارد تومان برای حکومت هزینه دارد.
وعدههای طالبان در افغانستان مبنی بر رهاسازی آب چه میشود؟
طالبان هیچ وقت نمیگویند آب نمیدهیم. همیشه میگویند آب میدهیم. چرا میگویند؟ برای اینکه فرصت را از ما بگیرند. ما زمانی از خواب بیدار میشویم که وقتی شیر آب را باز میکنیم، آبی نباشد و الآن دارد همین اتفاق میافتد. درصد زیادی از مردم به همین علت کوچ کردهاند.
در معاهده ۱۳۵۱ هیرمند صحبت از هیات حکمیت و دیوان حکمیت شده است. گفته میشود هیاتی نیز از ایران به افغانستان میروند. این اتفاق رخ میدهد؟
سفر این هیات عاری از واقعیت است یا حداقل اثری نخواهد داشت. هرازگاهی نمایندگان دولت و مجلس صحبتی در تلویزیون مطرح میکنند و میگویند آب به سیستان میآوریم ولی این حرکات مانور است. بنده استاندار سیستان و بلوچستان بودهام و از مناسبات این استان کشور آگاهی دارم. مردم سیستان فعلا به آب نخواهند رسید و به نظرم دارد فرصتسوزی میشود. متاسفانه دیپلماسی ما هنوز نتوانسته در این بخش کاری از پیش ببرد.
معاهده هیرمند هیچ الزام حقوقی و اجرایی بینالمللی ندارد؟
خیر. دنیا بر مبنای حرف زور است. کدام بینالملل؟ آمریکا قرار است به ما آب بدهد یا داوری کند؟ آمریکا و انگلیس دنبال این هستند که مردم از این گوشه ایران بروند تا شرق کشور را بگیرند. مگر داعش و طالب را چه کسانی در همسایگی ما خلق کردند؟ ما طی سالهای اخیر حدود ۵گزینه را پیش بردهایم تا مشکل استان را بهنحو دیگری حل کنیم.
ما تا بهار امسال قانونی درباره حقابه هیرمند نداشتیم. حقابه را قانون کردیم و مجلس به آن رای داد. مجلس به انتقال آب از دریای عمان هم رای داده است و قانون شده است، پول هم داد. من آب ژرف را برای اولین بار در تاریخ ایران مثل مارکوپولو کشف کردم. ۳چاه ژرف در استان سیستان و بلوچستان داریم که آب هم دارند. باروری ابرها، جلوگیری از رسوبگذاری سدها و برخی موارد دیگر را هم پیگیری کردیم تا مشکلات آبی در استان کمتر شود. وعدههایی که آقای اردکانیان وزیر نیروی سابق، آقای ظریف وزیر امور خارجه سابق و آقای امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه فعلی درباره مسائل آب استان دادهاند شاید ۳۰سال دیگر به نتیجه برسند که ما آن زمان سیستان را از نظر منابع از دست دادهایم و اسرائیلیها بهرهاش را بردهاند.