پایگاه اینترنتی المانیتور روز شنبه در گزارشی به قلم فهیم تاستکین درباره چشم انداز روابط ترکیه و سوریه نوشت : چرخش های دیپلماتیک رئیس جمهور ترکیه رجب طیب اردوغان اغلب به اشتباهات سیاست های منطقه ای او نسبت داده می شود، اما غرایز سیاسی و توانایی مانور او را نباید نادیده گرفت. او که نگران افزایش هزینههای سیاسی دور ماندن از روند عادیسازی در منطقه بود، پیش از روی آوردن به دولت سوریه، روابط نزدیکی با ابوظبی، ریاض، تلآویو و قاهره را دنبال کرد. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه از زمان آغاز روند آستانه به دنبال ترغیب او به ترمیم روابط با دمشق بود و اکنون به طرز ماهرانهای به او انگیزههایی برای پیشبرد پیشنهاد میدهد.
با این حال، بسیاری از جنبه های محاسبات اردوغان ناشناخته مانده است. انتظارات واقعی او از روند عادی سازی چیست، زیرا در بهار در بحبوحه ناآرامی اقتصادی و افزایش نارضایتی مردمی از پناهندگان سوری، با رقابت سختی برای انتخاب مجدد مواجه است؟ او چقدر متعهد به تحقق شرایط دمشق است؟ آیا او از شورشیان سوری هم پیمان دست خواهد کشید یا تا آخرین لحظه از آنها به عنوان ابزار چانه زنی استفاده خواهد کرد؟ آیا او تهدید جهادی در مرزهای ترکیه را جدی می گیرد؟ و آیا او مصمم به غلبه بر مخالفت ها و تحریم های آمریکا در این راه است؟
حتی شکستن یخ روابط با دمشق ممکن است به نفع اردوغان در انتخابات باشد، با توجه به اینکه نزدیک به ۶۰ درصد از مردم ترکیه از گفت و گو با بشار اسد، رئیس جمهور سوریه حمایت می کنند، به این امید که بازگرداندن روابط به بازگشت آوارگان تسهیل شود. صلح با دمشق یک وعده انتخاباتی مخالفان بوده است، بنابراین حداقل اردوغان اکنون یک برگ برنده اصلی را از آنها سلب کرده است. اما تعداد کمی می توانند با قاطعیت بگویند که آیا او یک انتخاب برگشت ناپذیر برای عادی سازی روابط انجام داده است یا این روند را صرفاً به عنوان یک سرمایه گذاری انتخاباتی می بیند. از این رو بی اعتمادی به دمشق است.
اگر همه چیز در مورد انتخاب مجدد باشد، اردوغان می تواند به چند مرحله بسنده کند:
- بازگشایی گذرگاه مرزی بین شهر یایلاداگی ترکیه و قصاب تحت کنترل دولت در شمال غرب سوریه
- سازماندهی بازگشت چندین کاروان پناهجویان
- آغاز گفت و گوها در مورد به روز رسانی توافق آدانا در سال ۱۹۹۸ در مورد همکاری امنیتی با سوریه و ارائه آنها به عنوان حرکتی به سمت مشارکت با دمشق به سمت مشارکت با دمشق برای تحقق منطقه امن عاری از نیروهای کرد که او متعهد به ایجاد آن شده است.
- موافقت با استقرار بیشتر نیروهای دولتی سوریه در مناطقی که یگانهای مدافع خلق کرد (YPG) و نیروهای دموکراتیک به رهبری کردها (SDF) در آن حضور دارند، و انطباق شورشیان مطیعتر متحد با وضعیت جدید.
- خروج برخی از نیروهای ترکیه از سوریه، حتی برای نمایش، و برخی تعهدات گسترده برای بازسازی سوریه.
- سهم گرفتن از پروژه های بازسازی در سوریه برای اردوغان یک ابزار ضروری در تلاش برای عادی سازی است، بنابراین او ممکن است تمایل خود را برای پیشبرد روند پس از انتخابات در صورت پیروزی مجدد در انتخابات حفظ کند.
از سوی دیگر به طور مشابه، اسد باید روی اهدافی تمرکز کند که چرخش او را توجیه کند. رئیس جمهور سوریه در دیدار روز پنجشنبه در دمشق به الکساندر لاورنتینف فرستاده روسیه گفت که مذاکرات سه جانبه میان ترکیه، سوریه و روسیه که با نشست وزرای دفاع در اواخر دسامبر آغاز شد، «باید از قبل بین سوریه و روسیه هماهنگ شود تا بتواند انجام شود. بر اساس اصول ملی برای پایان دادن به اشغالگری و توقف حمایت از تروریسم، نتایج ملموسی را که سوریه به دنبال آن است، به ارمغان آورد.»
به عبارت دیگر، اسد پیششرطهای خود را تکرار کرد که ترکیه باید نیروهای خود را از سوریه خارج کند و به حمایت از شورشیان مسلح پایان دهد - دو نقطه اختلاف اساسی که میتوانند روند روابط را از مسیر خارج کنند. با این حال، اسد ممکن است با حساب کردن روی تضمین های پوتین، روی تغییر موضع اردوغان شرط بندی کند.
او دلایل خوبی برای فرصت دادن به مذاکرات دارد که میتوان آنها را به شرح زیر خلاصه کرد:
- اسد نمی تواند استراتژی پوتین را که بتدریج خط سخت اردوغان را در جریان روند آستانه از بین برده است، خراب کند. و استراتژی روسیه عادی سازی ترکیه و سوریه را به عنوان یک هدف کلیدی تعیین کرده است.
- مشارکت ترکیه با روسیه به دولت سوریه کمک کرد تا کنترل حومه دمشق، شرق حلب، قنیطره، حماه و حومس را دوباره به دست گیرد. به نوبه خود، افزایش کنترل ترکیه روی زمین مانع بازپس گیری مناطق دیگر شده است و رفع این مانع به عادی سازی ترکیه و سوریه بستگی دارد.
- انتظار میرود گروههای مسلحی که در ادلب و جاهای دیگر تسلط دارند، پس از اینکه ترکیه از آنها جلوگیری کرد، کنترل خود را از دست بدهند. علاوه بر این، آنها برای خود ترکیه مشکل ساز خواهند شد.
بهبود اقتصادی سوریه با حضور همسایه قدرتمندی مانند ترکیه بسیار آسان تر خواهد بود. ترکیه که به عنوان راه نجات روسیه در جنگ اوکراین عمل کرده است، می تواند نقشی مشابه برای سوریه ایفا کند. البته این امر مستلزم آن است که اردوغان با استفاده از استدلال هایی مانند این که ترکیه می تواند به عقب راندن ایران، تأثیرگذاری بر موضع سیاسی دمشق و حتی احیای میانجیگری برای نزدیکی اسرائیل و سوریه کمک کند، واشنگتن را نرم کند.
یک توافق امنیتی احتمالی با آنکارا می تواند کردهای سوریه را که تحت حمایت ایالات متحده قرار دارند، راهی جز تسلیم شدن به دمشق نداشته باشند.
آشتی ترکیه و سوریه نیز می تواند به خروج آمریکا از سوریه منجر شود و با خروج ایالات متحده، قبایل عربی که به نیروهای دموکراتیک سوریه پیوستند به ایالات متحده تکیه کردند ضمانتها میتوانند تمایل بیشتری به تغییر طرف داشته باشند.
دمشق به شرکای جایگزین نیاز دارد تا روسیه را متعادل کند و نفوذ ایران را محدود کند تا فضای حرکت سیاسی خود را گسترش دهد.چنین ارزیابی های مساعدی ممکن است زمینه را برای گفتگوها آماده کند، اما مسیر آشتی همچنان پر از میدان های مین است.
اول از همه، سوابق اردوغان در مورد عمل گرایی غیرقابل پیش بینی و لفاظی های ترکیه در نادیده گرفتن خواسته های کلیدی سوریه برای اعتمادسازی مضر بوده است. به عنوان مثال، مولود چاووش اوغلو، وزیر امور خارجه، گفته است که مناطق تحت کنترل ترکیه تنها پس از «حصول ثبات سیاسی و درست بودن همه چیز در کشور» به دمشق واگذار میشود، در حالی که مشاور اردوغان خواستار کنترل ترکیه بر حلب شده است. برای اطمینان از بازگشت امن پناهندگان.
دمشق، به نوبه خود، از رفتار با نیروهای SDF و YPG به عنوان گروه های تروریستی خودداری می کند، همانطور که آنکارا می خواهد.
اصرار مداوم ترکیه بر ایجاد یک منطقه امن به عمق ۳۰ کیلومتری (۱۸ مایلی) در امتداد مرز - چه به تنهایی یا با همکاری دمشق - به عنوان میدان مین دیگری که می تواند قطار صلح را از ریل خارج کند برجسته است.
به گزارش روزنامه الوطن سوریه، ترکیه در نشست وزیران دفاع در مسکو با خروج کامل از سوریه، بازگشایی بزرگراه مهم M۴ و ایجاد چندین کمیته مشترک موافقت کرد، اما این گزارش هنوز به طور رسمی تایید نشده است.
در نهایت، آنکارا هدفی را تکرار میکند که مدتهاست اهمیت خود را از دست داده است: اینکه متحدان سوری آن، چه مسلح و چه غیرمسلح، باید بخشی از انتقال سیاسی در دمشق مطابق با قطعنامه ۲۲۵۴ شورای امنیت سازمان ملل باشند. گروههای مخالف سوری به گرم شدن روابط آنکارا با دمشق اعتراض کردهاند، در حالی که هیات تحریر الشام، گروه جهادی که بیشتر ادلب را کنترل میکند، حملات خود را به مواضع دولتی در تلاشی آشکار برای جذب شورشیان ناراضی به صفوف خود افزایش داده است.
در مجموع، با توجه به دیدگاه ها و مواضع اسد و شیوه محاسبه اردوغان، احزاب در مسیر دشواری قرار دارند. ممکن است لازم باشد بازدارندگی دولت آمریکا را نیز در نظر داشت.