با امضای موافقتنامه سازش میان رژیم صهیونیستی و دو کشور کوچک عربی حاشیه خلیج فارس یعنی امارات و بحرین در واشنگتن در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۳۹۹ که با دلالی "دونالد ترامپ" رییس جمهور سابق و قمارباز آمریکا صورت گرفت، تحرکات ابوظبی هم برای رسیدن به رهبری جهان عرب، اما این بار زیر سایه رژیم اشغالگر قدس افزایش یافته است، اقدامی که ریاض نیز با خواندن دست سران ابوظبی تلاش هایش برای برقراری رابطه میان عربستان و رژیم صهیونیستی را برای استفاده از لابی صهیونیسم برای بدست گیری پرچم جهان عرب افزایش داده است.
هرچند دو رژیم امارات و عربستان در تجاوز به یمن و کشتار مردم مظلوم این کشور یک صدا و هم قسم هستند، ولی این دو کشور چندین اختلاف در چند پرونده منطقه ای همچون مسایل مرزی و ژئوپلتیکی باهم دارند.
امارات حتی در موضوع تجاوز به یمن پا را فراتر گذاشته و اقدام به اشغال دو جزیره راهبردی سقطری (سوکاترا) و میّون (در ورودی باب المندب) با کمک رژیم صهیونیستی نموده است، اقدامی که سران ابوظبی فکر می کنند برای رهبری جهان عرب نیاز به سرزمین های بیشتری دارند.
در سالهای اخیر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی رقابت شدیدی را بر سر نفوذ در منطقه غرب آسیا و سایر مناطق جهان آغاز کرده اند، رقابتی که از شرق آسیا تا قاره آفریقا تداوم داشته است. استفاده از ابزارهای متعدد جهت توسعه نفوذ منطقهای باعث شده تا هریک از آنها راهبردهای متفاوتی را در مدیریت نفوذ منطقهای خود، اتخاذ کنند. از یک سو ریاض با ایدئولوژی وهابیت و از سوی دیگر ابوظبی با ابزار توسعه و نفوذ اقتصادی، رقابت منطقهای را افزایش داده اند. رقابتهایی که به اختلافات پنهانی و عمیق زیر لایه نازکی از اتحاد و ائتلاف دامن زده است.
باید گفت که رقابت ریاض – ابوظبی در زمینه های سیاسی و اقتصادی در سال های اخیر افزایش چشمگیری یافته و حتی به زمینه سایبری و جاسوسی نیز رسیده است.
یک وب سایت غربی به نقل از منابع اطلاعاتی در گزارشی اعلام کرده که عربستان و امارات متحده عربی در زمینه اطلاعات سایبری و ابزارهای جاسوسی در حال رقابت هستند.
وب سایت اطلاعاتی "اینتلیجنس آنلاین" تصریح کرده که ریاض و ابوظبی برای کسب رتبه برتر در امنیت سایبری منطقه و در اختیار داشتن ابزارهای جاسوسی و هک با یکدیگر رقابت میکنند و حتی تلاشهای عربستان سعودی برای توسعه قابلیتهای سایبری خود در حال به ثمر نشستن است، در حالی که فرصتهای تجاری داخلی برای امارات در حال کاهش است.
بر اساس گزارش این سایت غربی، عربستان که مصمم به ایفای نقش منطقهای است، از قدرت نرم و سخت برای افزایش جذب آخرین فناوریها استفاده میکند و نمایشگاههای تجاری که نماد نبرد و رقابت سایبری برای نفوذ بین کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و دیگر کشورهای عربی می باشد، یکی از جنبههای استراتژی قدرت نرم است که ریاض از آن برای ایجاد توازن در رقابت با ابوظبی در زمینه سایبری استفاده میکند.
در همین راستا، عربستان سعودی برای به چالش کشیدن نمایشگاه تجاری امنیت سایبری GISEC در دبی، "Black Hat"، مجموعه رویدادهای بینالمللی امنیت سایبری را برگزار کرده است. چنین رویدادهایی بیان ملموسی از سیاست بلندمدت ریاض در تلاش برای تحکیم موقعیت خود به عنوان یک مرکز جدید برای صنعت الکترونیک در منطقه خلیج فارس و آفریقا است.
بنابر این گزارش، عربستان و امارات، بزرگترین اقتصادهای عربی هستند که برای تبدیل شدن به قطب تجاری در منطقه با یکدیگر رقابت دارند. در سالهای اخیر اقدامات اقتصادی ابوظبی در زمینه جذب سرمایه خارجی و صادرات گسترده به سایر کشورها منجر به پیشی گرفتن اقتصاد (غیر نفتی) امارات از عربستان شده و بر همین اساس ریاض با استفاده از ساز وکارهایی به دنبال اعمال محدودیت در پیشروی اقتصادی امارات است.
دفاتر منطقه ای بسیاری از شرکت های چند ملیتی هم اکنون در امارات قرار دارد و ابوظبی قرار است امسال برای آنها مالیات شرکتی ۹ درصدی را اعمال کند و این نرخ مالیات همچنان ۲۰ درصد کمتر از نرخی است که عربستان سعودی بر این شرکتها وضع کرده است. عربستان از این شرکت های بینالمللی درخواست نموده تا از ابتدای سال ۲۰۲۴ دفاتر مرکزی منطقهای خود را به ریاض منتقل کنند.
عربستان قبلاً شرکت ژاپنی "Trend Micro" را متقاعد کرده که دفتر اصلی خود در خاورمیانه و آفریقا را در ریاض تحت نظارت «معتز بن علی»، نماینده داخلی سابق مایکروسافت، IBM و SAP فعال کند.
در همین راستا، شرکتهای دیگر مانند شرکت اطلاعاتی ایالات متحده "اینتل ۴۷۱" تصمیم گرفته اند که بازار عربستان را در اولویت قرار دهند.
ورود دیرهنگام عربستان به بخش سایبری با سرمایه گذاریهای هنگفتی توسط صندوقهای دولتی این کشور، به ویژه صندوق سرمایه گذاری عمومی، همراه است و "محمد بن سلمان" ولیعهد عربستان در حال برنامه ریزی برای سازماندهی مجدد این بخش است.
منابع غربی اعلام کرده اند که عربستان نیز مانند امارات تلاش میکند تا از مسئله حملات سایبری در زیرساختهای تجاری غافل نشود و سعی دارد که اینترنت حوزه سایبری و ابزارهای جاسوسی خود را توسعه بدهد. مسئولیت این قسمت از این فعالیت تا حدی به دست شرکت "Haboob" سپرده شده، شرکتی که در سال ۲۰۱۸ به دستور"سعود القحطانی" مشاور سابق ولیعهد سعودی تأسیس شد و بهترین هکرهای دربار سلطنتی سعودی را برای انجام حمله سایبری به خدمت گرفت.
مساله مهم این است که اقدامات سایبری و جاسوسی اخیر عربستان هم به منظور داخلی است و هم خارجی. دستگاههای اطلاعاتی کشورهای عربی همیشه نظارت دقیقی روی ارتباطات شهروندان و فعالیتهای سیاسی آنها داشتهاند و رسانههای دیجیتال، فرصتهایی در اختیار سرکوبگران قرار می دهد.
عربستان سعودی سال ۲۰۱۳ به دنبال خریداری ابزارهایی از شرکت Hacking Team بود که توان نفوذ به گوشیهای آیفون و آیپد داشته باشد.
اخیرا مجله آمریکایی "Foreign affairs" در خصوص رویکرد مقامات سعودی در استفاده از فناوری دیجیتال برای هدف قرار دادن مخالفان خود در خارج از کشور خبر داده است.
بنابر این گزارش، حاکمان ریاض و ابوظبی با استفاده از نرم افزارهای جاسوسی، میتوانند شبکههای جامعه مدنی را هم در داخل و هم در خارج از مرزهای خود تحت فشار قرار دهند.
نکته مهم درخصوص بهره گیری دو رژیم عربستان و امارات از رژیم صهیونیستی در مسایل جاسوسی و سایبری می باشد که رسانه های منطقه ای به آن کمتر پرداخته اند، هرچند ریاض و تل آویو با هم رابطه علنی ندارند ولی دو رژیم یاد شده در مسایل جاسوسی و سایبری ارتباط نزدیکی با هم دارند و مقامات عربستان و امارات شدیدا به رژیم صهیونیستی در زمینه جاسوسی وابسته هستند و در این مسیر خیانت های فراوانی به فلسطینیان کرده اند.
مقامات ریاض در سال های اخیر سنگبنای سیاست خارجی خود را مبتنی بر جلب حمایت تل آویو و قدرتهای غربی برای بقای حاکمیت غیردموکراتیک خود قرار دادهاند، علاوه بر اینکه تلاش گستردهای در توسعه ایدئولوژی وهابی و تکفیری مبتنی بر این رویکرد در منطقه دنبال میکنند که منجر به مداخله گسترده این کشور در امور داخلی دولتهایی همچون لبنان، سوریه و یمن و جنگ افروزی علیه آنها شده است.
در همین رابطه وزارت جنگ رژیم صهیونیستی اخیراً اذعان کرده که برخی برنامههای الکترونیک و تولیدات سایبری در زمینه ابعاد امنیتی و جاسوسی را به عربستان صادر کرده است. این موضوع را سایت صهیونیستی "اسرائیل دیفنس" متخصص در زمینه مسائل امنیتی و نظامی مطرح کرده و گفته که عربستان یکی از بازارهای صادرات امنیتی اسرائیل بوده و این صادرات به برخی دیگر از کشورهای عربی و اسلامی که هیچ مناسبات دیپلماتیک با اسرائیل ندارند نیز فروخته می شود.
تطابق گسترده در زمینه دیدگاهها و مواضع و منافع دو طرف به امری بدیهی در میان مقامات صهیونیستی و سعودی - اماراتی تبدیل شده است. گرچه سعودی ها ملاحظات بیشتری نسبت به موضع گیری ها و رفتارهای علنی در این زمینه دارند، اما این مفاهیم به صورتهای مختلف از سوی مقامات رسمی و تحلیلگران سیاسی و مراکز مطالعاتی در تلآویو و ریاض مطرح میشود. این طرح به قدری برای رژیم صهیونیستی مهم است که آن را در ابعاد مختلف سیاسی، تبلیغاتی و مطالعاتی جزو اولویت های اصلی خود قرار داده است.
مقامات سعودی – اماراتی و صهیونیستی ادعا دارند که انگیزه لازم و کافی در زمینه اهداف و منافع مشترک در خصوص قرار گرفتن در یک اردوگاه واحد را دارند. آنها معتقدند دشمنان مشترکی در منطقه دارند و اولویتهای منطقه ای ریاض – ابوظبی نیز همان اولویتهای تل آویو است. همچنین دیدگاههای آنها در رابطه با نحوه تقابل با چالشهای مشترک نیز تقریباً مطابق یکدیگر است. صهیونیست ها می گویند به این ترتیب هیچ مانع منطقی در مسیر همگرایی علنی و انتقال به مرحله ائتلاف علنی بین دو طرف وجود ندارد.
نکته مهم اینجاست که مقامات ریاض – ابوظبی برای حفظ تاج و تخت خود روی خون مسلمانان به ویژه مردم مظلوم یمن، سوریه، لبنان و فلسطین با رژیم صهیونیستی قمار کرده اند و فکر می کنند که با این اقدام خود می توانند دو روزی بیشتر بر مردم خود حکومت کنند و حتی رهبری جهان عرب را به عهده بگیرند در حالی که رهبری جهان عرب نیاز به نفوذ در قلوب مردم آن دارد نه خیانت به آنها.